مددجو با اقامت بلند مدت: ” اینجا از زندان بهتره ، بچه هایی که منتقل شدن زندان بزرگ میگن کانون تمیزتر از زندان بزرگه . اما با اون جایی که من دوست دارم هیچ شباهتی نداره اصلا نمیشه کانون و با جای دیگه ای مقایسه کرد . “
۲ : کسالت بار
تمام مددجویان پسر شرکت کننده در پژوهش به شدت از کسالت بار بودن کانون اظهار نارضایتی کردند و مدعی بودند که گذشت زمان در کانون به ویژه بعد از ظهر ها بسیار سخت است .
الف : دلایل
طبق گفته های شرکت کنندگان صبح ها به دلیل کار در کارگاه های فنی حرفه ای و یا سایر قسمت های کانون ( در مورد مددجویان تحویلی و رای باز[۱۱۱] ) زمان بهتر می گذرد و اما بعد از ظهر که وقت مددجویان آزاد است و می توانند از باشگاه ورزشی و یا در صورت وجود فیلم از سینما استفاده کنند زمان بسیار سخت می گذرد . همان طور که در قسمت قبلی توضیح داده شد امکانات بعد از ظهر به نسبت مددجویان پسر کم است و همیشه تعدادی از مددجویان به ویژه مددجویان جدیدورود ( همان طور که در قسمت نوع تعامل مددجویان با یکدیگر توضیح داده شد مددجویان در رفتار با یکدیگر از رابطه قدرت استقاده می کنند و مدت اقامت بیشتر به عنوان یک عامل قدرت در مقابل مددجویان جدیدورود باعث می شود که مددجویان با اقامت بیشتر خود را برتر از سایر مددجویان در استفاده از امکانات عمومی کانون بدانند . همچنین کارکنان نیز به عنوان مراجع قدرت از امکانات ورزشی کانون به نفع خود استفاده می کنند در نتیجه مددجویان با اقامت کوتاه مدت که بیشترین تعداد مددجویان کانون را هم تشکیل می دهند از این امکانات سرگرم کننده بی نصیب می مانند . ) از امکانات بی بهره اند . در گروه پسران نیز اکثر درگیری های میان مددجویان در زمان حضور در خوابگاه رخ می دهد. سایر توضیحات مانند قسمت دختران می باشد. در اینجا نیز برخی مددجویان به دلیل بدرفتاری از سوی برخی مسوولین تمایلی به استفاده از امکانات تفریحی ندارند . برای مددجویان با اقامت طولانی نیز ، برنامه ها تکراری است .
مددجو با اقامت طولانی مدت : ” قبلا میرفتم باشگاه چون از مسوولش خوشم نمیاد، دیگه نمیرم ، به من میگه کراکی اومدی ، فرانکی داری میری ، خب آدم رگ داره بهش بر میخوره . “
مددجو با اقامت کوتاه مدت: ” میدونی چیه خانوم ، نمی دونم چه طوری بگم . مثلا الان که دارم با شما حرف میزنم خوبه زود می گذره . ۲ ساعته داریم حرف میزنیم انگار ۲ دقیقه است . این جوری آدم نمی فهمه چه قدر گذشته . اما بقیه موقع ها که کاری نداریم دیر می گذره . “
مددجو با اقامت طولانی مدت : ” ۲ ساله اینجام دیگه عادت کردم اما به بچه ها خیلی سخت میگذره . صبح ها کارگاهه راحت تر میگذره اما عصر ها که بچه ها آزادن خیلی بد می گذره . “
مددجو با اقامت کوتاه مدت : ” الان که رای باز شدم خیلی بهتر میگذره کل هفته به امید آخر هفته می گذرونم قبلا که رای باز نبودم به خصوص عصرا خیلی بد می گذشت . “
مددجو با اقامت طولانی مدت : ” اینجا کلا قفسه کلا آزار دهنده است . اگه من مدیر کانون بودم دور تا دور کانون و میله میذاشتم که کسی نتونه در بره بعد همه در ها رو وا می کردم شاید بهتر بگذره . “
مددجو با اقامت کوتاه مدت : ” اگه من مدیر بودم وسایل بازی مثل شطرنج و تخته و منچ و فوتبال دستی و بازی کامپیوتری تو هر خوابگاه میذاشتم تا بچه ها راحت تر بگذرونن . “
مددجو با اقامت طولانی مدت : ” اینجا دو روز ، یه روز میگذره . “ ( یعنی گذشت هر دو روز معادل یک روز است . )
ب : روش های مقابله با کسالت
مددجویان با اقامت طولانی مدت تنها روش مقابله با کسالت را عادت به شرایط می دانند . و معمولا با برقراری ارتباط نزدیک با کارکنان و انجام کارهای مورد نظر آنان سعی در پرکردن اوقات خود دارند . مددجویان با اقامت کوتاه مدت روش های گوناگونی را برای مقابله با گذشت سخت زمان به کار می برند که طبق گفته های شرکت کنندگان مددجویان با اقامت طولانی مدت نیز در اوایل اقامت خود در کانون از این روش ها استفاده می کردند . اکثر شرکت کنندگان با اقامت کوتاه مدت اظهار داشتند که برای مقابله با گذشت سخت زمان از قرص ترامادول و سیگار ( روش ورود قرص ترامادول به داخل کانون در قسمت های مربوطه توضیح داده شده است . ) استفاده می کنند . شایان ذکر است که تعدادی از این شرکت کنندگان در پاسخ به پرسش پژوهشگر مبنی بر سابقه مصرف قرص در گذشته ( قبل از دستگیری و انتقال به کانون ) ، پاسخ منفی دادند. البته باید اذعان داشت همان طور که در قسمت نوع تعامل مددجویان و کارکنان توضیح داده شد مصرف قرص ترامادول و سیگار جز موارد مشمول تنبیه و تخطی از قوانین اصلی کانون اصلاح و تربیت محسوب می گردد و همان طور که مددجویان در مصاحبه ها بیان داشتند به طور پنهانی اقدام به مصرف می کنند . تعداد کثیری از مددجویان پسر شرکت کننده در پژوهش اعلام داشتند که برای فایق آمدن بر کسالت محیط یک یا چند بار اقدام به خودزنی کرده اند و یا شاهد خودزنی سایر مددجویان بوده اند . مددجویان معمولا با بهره گرفتن از تیغ های ژیلت که در بوفه کانون به منظور اصلاح صورت و بدن ، به فروش می رسد اقدام به خودزنی می کنند . طبق گفته ها برخی دیگر از مددجویان هم با شکاندن شیشه و یا آیینه های موجود در حمام و دستشویی ها ، با قطعات شیشه و آیینه خردشده ، خودزنی می کنند . مددجویان پسر نیز اذعان داشتند که گذشت زمان در صبح ها به دلیل سرگرمی در کارگاه های فنی حرفه ای به نسبت
بهتر از بعد از ظهر ها است . طبق یافته ها اقدام به دعوا و درگیری میان مددجویان در زمان بعد ازظهر ( مصادف با زمانی که وقت مددجویان آزاد است و طبق اظهارات آن ها زمان سخت تر می گذرد ) بیشتر از صبح می باشد و بیشتر درگیری ها در خوابگاه و سایر قسمت هایی رخ می دهد که مددجویان به طور مشترک از امکانات عمومی کانون استفاده می کنند.
مددجو با اقامت کوتاه مدت : ” بچه ها مخشون به حبس نمی کشه به خاطر همین هی پاچه همدیگه رو میگیرن . حالا شاید این استخره راه بیفته اوضاع بهتر شه . “
مددجو با اقامت کوتاه مدت : ” من وقتی حالم بده زنگ میزنم با مامانم حرف میزنم حالم خوب میشه . “
مددجو با اقامت کوتاه مدت : ” خانوم یه ترامادول بدی همه بچه ها روزا رو راحت میگذرونن . “
مددجو با اقامت کوتاه مدت : ” میرم پیش روان شناس بهم آرام بخش بده بعد نمی خورم یواشکی نگه میدارم چن تا که بشه یه دفعه می خورم بی خیال شم نفهمم چه طوری می گذره . از وقتی اومدم اینجا قرصی شدم . “
مددجو با اقامت کوتاه مدت : ” هر وقت به این فکر می کنم قراره ۵ سال اینجا بمونم خودزنی می کنم . نمی تونم اینجا رو تحمل کنم . دارم دیوونه می شم . “
برخی از مددجویان با اقامت کوتاه مدت : ” وقتی خودزنی می کنم آروم میشم . درد خودزنی باعث میشه احساس آرامش کنم . “
مددجو با اقامت طولانی مدت : ” اوایل خیلی بهم سخت می گذشت . اعصابم خرد بود همش با بچه ها دعوام می شد می رفتم اندرزگاه . بعد یه مدت رفتم به آقای … گفتم من تایپم خوبه بدین من کارهاتون تایپ کنم. اونم قبول کرد . الان سرم گرم شده انگار یه کاریه ام . حالا دیگه برام بهتر می گذره . رفتارم عوض شده سرسنگین شدم . حالم بهتره . دیگه دعوا نمیکنم برم اندرزگاه . “
مددجو با اقامت کوتاه مدت : ” از اینجا خسته شدم خودزنی کردم برم اندرزگاه یه خرده با خودم خلوت کنم حالم بهتر شه ، اونجا بیشتر کتک خوردم . “
مددجو با اقامت طولانی مدت : ” من اوایل که اومدم اینجا اصلا برام نمی گذشت . قرص مصرف می کردم که راحت تر بگذره . یه سالی بود قرص مصرف می کردم . اما الان ۲ ساله گذاشتم کنار دیگه به اینجا عادت کردم . “
مددجو با اقامت کوتاه مدت : ” با چایی خشک و کاغذ سیگار درست می کنم می کشیم . تو کیسه فریز چسب مایع میریزیم بعد یه نفس عمیق می کشیم آدم منگ منگ میشه یه ، یه ساعتی گیجی نمی فهمی کجایی. از وقتی اومدم اینجا قرص ترامادول می خورم بهتر بگذره . “
۲ مددجو با اقامت کوتاه مدت : ” دیشب ۴ نفر بودیم قرص خوردیم که نفهمیم کجاییم . بعد تا صبح خوابم نبرد ان قدر خندیدیم . “
مددجو با اقامت کوتاه مدت : ” قرص می خورم برم فضا . چن ساعت هم فضا باشیم راحت تر می گذره ، نمی فهمم کجام . “
مددجو با اقامت کوتاه مدت : ” یه بار اعصابم خرد بود حوصلم سر رفته بود خالکوبی کردم . “
۴ – ۴ – ۴ : مقایسه دو گروه { پ / الف / ک } و گروه { چ / الف / ط }
شباهت ها :
۱: هر دو گروه محیط و امکانت را به طور نسبی مطلوب ارزیابی کردند .
تفاوت ها :
۱: مددجویان با اقامت طولانی مدت به دلیل استفاده بیشتر از امکانات عمومی کانون کمبود آن ها را کمتر مطرح کردند . اما مددجویان با اقامت کوتاه مدت چون به دلیل رابطه قدرت کمتر می توانند از وسایل عمومی کانون استفاده کنند ، کمبود آن را بیشتر احساس می کنند .
۲ : مددجویان با اقامت بلند مدت نسبت به مددجویان با اقامت کوتاه مدت خود را بیشتر با شرایط کسالت بار و کمبود های کانون وفق داده اند .
۳ : مددجویان با اقامت کوتاه مدت نسبت به کسالت محیط بیشتر ناسازگاری می کنند . استفاده از قرص ترامادول ، قرص آرام بخش و خواب ، سیگار و اقدام به خودزنی بیشتر در این گروه دیده می شود . طبق گفته های مددجویان با اقامت طولانی مدت ، بیشتر آن ها نیز این تجارب را در اوایل اقامت خود در محیط داشتند .
۴ : مددجویان با اقامت بلند مدت با سو استفاده از رابطه قدرت برای تخلیه ناراحتی خود به برخورد با مددجویان با اقامت کوتاه مدت می پردازند .
۴ – ۴ – ۵ : مقایسه دو گروه دختران و پسران
شباهت ها :
۱ : هر دو گروه محیط و امکانات را مطلوب ارزیابی کردند .
۲ : در هر دو گروه مددجویان با اقامت طولانی مدت با عادت به محیط و زورگویی به مددجویان با اقامت کوتاه مدت به مقابله با شرایط کسالت آور محیط می روند .
۳ : هر دو گروه از کیفیت پایین مواد غذایی ( آشپزخانه کانون و بوفه ) اظهار نارضایتی کردند .
۴ : در هر دو گروه ، مددجویان با اقامت کوتاه مدت نسبت به شرایط کسالت بار محیط بیشتر ابراز نارضایتی کردند .
۵ : هر دو گروه از نظر دسترسی به امکانات عمومی ، تفریحی و آموزشی در کانون تقریبا برابر هستند .
۶ : هر دو گروه محیط کانون را در قیاس با زندان و کلانتری توصیف می کنند .
تفاوت ها :
۱: مددجویان پسر بیشتر از مددجویان دختر از شرایط کسالت بار ابزار نارضایتی کردند .
۲ : طبق یافته ها استفاده از زورگویی برای فایق آمدن بر شرایط کسالت بار محیط در گروه پسران به نسبت بیشتر از گروه دختران است .
۳ : روش های مقابله با کسالت در گروه دختران با اقامت کوتاه مدت در مقایسه با این روش ها در مددجویان پسر با اقامت کوتاه مدت متفاوت است . در مصاحبه با مددجویان دختر به مواردی چون مصرف قرص ( ترامادول ، آرام بخش ) و سیگار ، اقدام به خالکوبی و خودزنی اشاره نشد .
ماده ۹۴۹ - «درصورت نبودن هیچ وارث دیگر بغیر از زوج یا زوجه، شوهر تمام ترکه زن متوفات خود را میبرد لیکن زن فقط نصیب خود را و بقیه ترکه شوهر در حکم مال اشخاص بلاوارث و تابع ماده ۸۶۶ خواهد بود.»
ت) محدودیت دیگری که بر سهمالارث زن از اموال شوهرش وجود دارد مربوط به املاک غیر منقول است. مطابق فقه سنتی اسلامی، شوهر تمام انواع اموال را از همسرش به ارث میبرد، ولی زن تنها میتواند اموال منقول شامل درختها و ساختمانها را بدون زمین زیر آنها به ارث ببرد. در واقع اگر مال غیرمنقولی در میان ماترک وجود داشته باشد، زن از زمین سهمی نمیبرد. این قاعده در مواد ۹۴۶ تا ۹۴۸ قانون مدنی منعکس شده بود ولی این دو ماده در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۸۷ مورد اصلاح قرار گرفتند. مطابق مواد اصلاحی زن میتواند از «قیمت» سهمش از اموال غیرمنقول ارث ببرد. در این صورت ارزش زمین معین میشود و سهم زن از قیمت آن پرداخت میشود. درنتیجه قاعده اصلی بدون تغییر باقی ماند و زنان همچنان نمیتوانند از زمین ارث ببرند بلکه مستحق قیمت آن هستند. به عبارت دیگر زن نمیتواند در مالکیت زمین با سایر وراث شریک شود، آنها میتوانند قیمت سهم او را پرداخت کنند و او را از ملک بیرون کنند. گفته شده است که در سنتهای قبیلهای، این قاعده به حفظ سرزمین متعلق به قبیله در مواردی که زنی از آن قبیله با مردی از قبیله رقیب ازدواج میکرد کمک میکرد. روشن است که این قاعده در دنیای مدرن، تبعیضآمیز و غیرقابلپذیرش است.
مشکل اصلی که مانع مدرن شدن و اصلاح بنیادین این قوانین برای تطبیق با برابری جنسیتی میشود این است که احکام شرع اسلامی درباره ارث مقدس و الهی فرض شدهاند. در واقع، به دلیل اینکه میزان سهم ورثه در قرآن (اکثراً در آیات ۱۱ و ۱۲ سوره نساء) مورد اشاره قرار گرفته است، فقهای اسلامی آنها را غیرقابل تغییر فرض کردهاند؛ و هیچ تغییر و پیشرفتی در جهان مدرن نمیتواند موجب شود آنها نظرشان را تغییر دهند. بنابراین، همچنان به توجیهات تاریخ گذشته برای این احکام تبعیض آمیز متوسل میشوند. برای مثال ادعا میکنند «این واقعیت که تأمین هزینههای خانواده برعهده مردان است حکم شرع درباره نصف بودن سهمالارث و دیه زنان نسبت به مردان را توجیه میکند.» [۱۰۸]
در سال ۱۳۹۰ موضع مشابهی توسط وزارت مسکن و شهرسازی اتخاذ شد. طبق دستورالعمل این وزارتخانه، خانههای دولتی ساخته شده در پروژه مسکن مهر نمیتواند به نام زنان شوهردار شود[۱۰۹]. بلکه سند رسمی باید به نام شوهر آنها تنظیم شود. این در حالی بود که در هنگام درخواست اولیه، زنان متأهل میتوانستند به نام خود برای دریافت مسکن درخواست بدهند. به علاوه بسیاری از زنان اقساط این خانهها را از حقوق و درآمد خود پرداخت کرده بودند و اصولاً این امتیاز بر اساس شغل آنها به آنان داده شده بود. ولی در هر حال به این زنان اطلاع داده شد که سند این خانهها تنها میتواند به نام شوهران آنها تنظیم شود[۱۱۰]. مشابه این وضعیت زمانی بود که دولت طرح خود برای پرداخت یارانههای نقدی به شهروندان ایران را تصویب کرد و تنها پدر خانواده میتوانست این وجوه را دریافت نماید. تمام این اقدامات با برتری قطعی مرد در خانواده توجیه شد.
۲-۸-۴- اشتغال و حق بر کار کردن
مطابق قانون، محروم شدن زنان از حق برابر در کارکردن در مشاغل خاصی تأیید شده است. رسیدن به پستهای بالای تصمیم گیری در حکومت مستلزم برخورداری از برخی شرایط مذهبی میباشد که اغلب و گاه منحصراً متعلق به مردان است. برای مثال، مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اغلب پستهای بالای حکومتی در انحصار فقها و مجتهدین شیعه قرار داده شده است، از جمله: رهبر جمهوری اسلامی[۱۱۱]، رئیس قوه قضائیه[۱۱۲]، عضو شورای نگهبان[۱۱۳]، دادستان کل کشور و رئیس دیوان عالی کشور[۱۱۴]. گرچه در قانون اساسی به شرط مرد بودن برای تصدی این مقامها اشاره نشده است، ولی همواره این سطح از جایگاه مذهبی همواره در تسلط مردان بوده است. در طی بیش از سه ده گذشته تا به امروز، هیچ زنی منصوب و یا حتی نامزد احراز این سمتها نشده است.
۲-۸-۴-۱- ریاست جمهوری زنان
همچنانکه عدم صلاحیت زنان برای تصدی سمتهای مذکور، فرضی مسلم است، امکان انتخاب زنان به عنوان رئیس جمهور هم موضوعی مورد اختلاف تلقی میگردد. طبق اصل ۱۱۵ قانون اساسی: «رییسجمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی انتخاب گردد.» کلمه «رجال» (مفرد رجل به معنای مرد) موجب بروز بحثهای حقوقی جدی شده است. به اعتقاد اکثریت، رجال به معنای مردان است اما برخی باور دارند که این کلمه شامل مردان و زنان میشود. در جریان رسیدگی به سومین گزارش دورهای جمهوری اسلامی ایران در کمیته حقوق بشر سازمان ملل، هیأت نمایندگی جمهوری اسلامی در پاسخ به سوالی در این رابطه ادعا کرد « اصل ۱۱۵ شامل زنان و مردان می شود و هیچ مانعی برای ریاستجمهوری زنان وجود ندارد.» [۱۱۵] جمهوری اسلامی در پاسخ کتبی خود ابراز داشت «شورای نگهبان هیچ تفسیری از اصل ۱۱۵ قانون اساسی ارائه نداده است». با این حال بر خلاف این ادعا، سخنگوی شورای نگهبان در سال ۱۳۸۳ اعلام کرده بود «شورای نگهبان تفسیر خود را از اصل ۱۱۵ قانون اساسی را تغییر نداده و زنان همچنان نمیتوانند رئیس جمهور شوند[۱۱۶]».
لازم به ذکر است مطابق اصل ۹۸ قانون اساسی تفسیر این قانون بر عهده شورای نگهبان است. همچنین شورای نگهبان وظیفه تعیین صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری را نیز بر عهده دارد.[۱۱۷] بهعلاوه مشروح مذاکرات خبرگان قانون اساسی که قانون اساسی را در سال ۱۳۵۸ تهیه کردند، بحث مبهمی درمورد تفسیر کلمه «رجال» در اصل ۱۱۵ باقی نمیگذارد. اکثریت خبرگان صریحاً مخالفت خود در رسیدن زنان به جایگاه ریاست جمهوری اعلان داشتند و با بهره گرفتن از کلمه «رجال» زنان را مستثنی ساختند. ولی برای کاهش بحثها و حساسیتها پیرامون موضوع از اصطلاح عربی «رجال» استفاده کردند تا آن را مبهم نگهدارند. تاکنون شورای نگهبان صلاحیت هیچ زنی را برای نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری تأیید نکرده است.
۲-۸-۴-۲- زنان در هیأت دولت
تابهامروز تعداد زنانی که در هیأت دولت مشغولبهکار بوده اند، بسیار اندک بوده است. طرحهای پیشنهادی دولت هم کاملاً در تضاد آشکار با ادعای افزایش مشارکت اجتماعی زنان قرار دارد. مانند کار کردن زنان در خانه که به منظور نگه داشتن زنان در خانه و تفکیک جنسیتی طراحی شده اند، و نیز کاهش بودجه «مرکز امور مشارکت زنان» به یک سوم و تغییر نام آن به «مرکز امور زنان و خانواده».
۲-۸-۴-۳- زنان به عنوان نماینده مجلس
در ایران منع قانونی برای انتخاب زنان به عنوان نماینده مجلس وجود ندارد. با این حال در مجموع از ۲۷۰۰ نماینده مجلس در طی نه دوره انتخابات مجلس، تنها ۷۸ زن به عنوان نماینده به مجلس راه یافتهاند. در برههی کوتاهی از زمان میتوان افزایش تعداد نمایندگان زن را مشاهده کرد ولی پس از سال ۱۳۸۲، این تعداد با کاهش قابلتوجهی نسبت به قبل روبرو گشت. « به علاوه تعداد زنانی که برای انتخابات نهم مجلس در سال ۱۳۹۰ ثبت نام کردند در مقایسه با دوره قبل از آن ۳۳ درصد کاهش داشته است[۱۱۸]. نمودار زیر نسبت نمایندگان زن مجلس در دورههای مختلف پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ را نشان میدهد.»[۱۱۹]
نمودار ۲-۱- مقایسه تعداد نمایندگان مرد و زن در دوره های مختلف مجلس شورای اسلامی پس از سال ۱۳۵۷
۲-۸-۴-۴- قضاوت زنان
پس از تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی، اصل ۱۶۲ مقرر داشت که «در تعیین قضات باید احکام شرع رعایت شود»، درنتیجه، قضاوت به یک شغل منحصراً مردانه تبدیل شد. قانون شرایط انتخاب قضات دادگستری (۱۳۶۱) نیز بر این امر صحه گذاشت و مقرر نمود قضات (یعنی قاضیای که حکم صادر میکند) باید از میان مردان واجد صلاحیت انتخاب شوند. سال ۱۳۶۳ این قانون مورد اصلاح قرار گرفت و اعلان کرد که زنان میتوانند در برخی سمتهای قضایی مانند مشاور قضایی به کار گرفته شوند. به طور خلاصه، این قانون از عقیدهای نشأت میگیرد که زنان تحت تأثیر عواطف خود هستند و قادر به اتخاذ تصمیمات منطقی نیستند. همچنین درباره توانایی عقلی آنها تردید وجود دارد و در نتیجه ناتوان از قضاوت صحیح هستند. با گذشت زمان، این دیدگاه ملکهی ذهن افراد جامعه گشت و نتایج تأسفباری را در پی داشت. در جریان سومین بررسی دورهای وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۱، پاسخ جمهوری اسلامی حاوی جدولی تحت عنوان «زنان قاضی» بود. در واقع جمهوری اسلامی از سوی کمیته حقوق بشر راجع به تبعیض علیه زنان در عرصه عمومی از جمله در مشاغل قضایی مورد پرسش قرار گرفته بود. جمهوری اسلامی در پاسخ مدعی شد هیچ تبعیضی علیه زنان در مشاغل قضایی وجود ندارد. [۱۲۰] عنوان جدول تهیه شده توسط جمهوری اسلامی به ۶۱۴ «قاضی زن» اشاره میکرد ولی علیرغم عنوان آن، هیچ زنی را در منصب «قضاوت» نشان نمیداد.
جدول ۲-۱- پاسخ جمهوری اسلامی ایران به کمیته حقوق بشر در سال ۲۰۱۱ تحت عنوان «قاضی زن»
جایگاه شغلی | تعداد |
دادیار عمومی و انقلاب | ۴۹۷ |
مشاور قضایی | ۸۲ |
معاون مجتمع قضایی | ۱۸ |
مشاور | ۱۰ |
معاون دادستان | ۷ |
جمع | ۶۱۴ |
- رلوکتانس فاصله هوائی
آنچه که در روش مدار معادل مغناطیسی از اهمیت بالائی برخوردار است محاسبه رلوکتانس مسیرهای عبور شار یا به عبارت دیگر لوله های شار است. در ] ۲۴-۲۸ [روش های مختلف محاسبه لوله های شار ارائه شده است. رلوکتانس لوله های شار با توجه به منحنی مغناطیسی ماده تشکیل دهنده آنها محاسبه می گردند. در روش مدار معادل مغناطیسی بهبود یافته بر اساس شکل خطوط شار که با بهره گرفتن از روش اجزاء محدود بدست آمده است، به ازای هر وضعیت روتور یک مدار معادل مغناطیسی جداگانه ارائه می گردد. به منظور سادگی بدون آنکه در دقت مسئله تاثیر زیادی ایجاد گردد، می توان تعداد مدلهای مورد استفاده را به دو مدل تقلیل داد. مدل اول در موقعیت همپوشانی قطبهای روتور و استاتور مورد استفاده قرار می گیرد و مدل دوم وقتی که قطبهای روتور و استاتور هیچگونه همپوشانی ندارند، استفاده می گردد.
۲-۸-۳- مدل مبتنی بر آنالیز اجزای محدود
روش مدلسازی موتور سوئیچ رلوکتانس در این تحقیق بر اساس روش آنالیز اجزای محدود است که در بخش ۲-۱۰ به تفصیل شرح داده خواهد شد.
-
-
- مدار سوئیچینگ موتور سوئیچ رلوکتانس ]۲۰[
-
گشتاور تولید شده در موتور SR، متناسب با مجذور جریان تحریک فاز بوده، پس مستقل از جهت جریان است، لذا جریان تحریک موتور می تواند یکطرفه باشد. این مسئله باعث ساده تر شدن مدارهای کنترلی موتور نسبت به سایر موتورها می گردد. مدارهای مختلفی برای کنترل SRM ارائه شده است ] ۳۴-۳۷[. تغذیه DC موتورسوئیچ رلوکتانس معمولا توسط یک پل یکسوکننده دیودی همراه با فیلتر LC فراهم می گردد. از کلید های نیمه هادی قابل کنترل در مدار سوئیچینگ موتورSR استفاده می شود. از ویژگیهای مهم کانورترهای تغذیه موتور SR نسبت به کانورترهای تغذیه ماشین های جریان متناوب، عدم رویداد اتصال کوتاه در باس DC کانورتراست که به سهم خود باعث افزایش قابلیت اطمینان سیستم می گردد.
در شکل (۲-۶) برخی از مدارهای سوئیچینگ موتورسوئیچ رلوکتانس سه فازنشان داده شده است. درمدارشکل (۲-۶-a)، برای موتورSR سه فاز، شش کلید بکاررفته است. درحالت کلی اگرتعداد فازهای موتور برابر با n باشد، در روش کنترلی فوق تعداد کلید های نیمه هادی کنترل شده ۲n، خواهدشد. دراین مدار کلید های قسمت بالا و پائین هر فاز باید در شروع هر پریود هدایت یا گام کارکرد، بطور همزمان روشن شده و در لحظه کموتاسیون بطور همزمان خاموش گردند. در مواقعی که جریان فاز از حد مجاز بیشتر گردد،کنترل کننده عمل برش، را انجام داده و سطح جریان فاز را در یک باند هیسترزیس قرار می دهد. به این منظور در مدار فوق کلیدها قطع شده و جریان فاز در مسیری که توسط سیم پیچی و دیودهای چرخش آزاد فراهم می گردد،کاهش می یابد. در این مدار ولتاژ ورودی به هر فازموتور وابسته به زوایای کنترلی است و می توان این ولتاژ را بصورت زیر نشان داد:
(۲-۱۳) زوایای اتصال ( ) و هدایت ( ) نقش مهمی در عملکرد وکنترل موتور سوئیچ رلوکتانس دارند. برای بررسی دقیقتر در شکل (۲-۷)، منحنی موج جریان ایده آل، شارمغناطیسی و اندوکتانس نشان داده شده است. در زاویه ، ولتاژ ( ) ودر زاویه ، ولتاژ( ) به سیم پیچی فاز استاتور اعمال می گردند. تغییرات شار مغناطیسی بصورت خطی و ایده آل با توجه به رابطه ، بدست می آید. زاویه روشن شدن( )یاید جلوتر از ناحیه افزایش اندوکتانس باشد، زیرا در این ناحیه اندوکتانس مقدار حداقل خود را دارا بوده و جریان فرصت لازم را برای رسیدن به مقدار مناسب قبل از ناحیه تولیدگشتاور دارد. با ورود به ناحیه تولیدگشتاور به دلیل وجود نیروی ضدمحرکه و افزایش اندوکتانس سیم پیچی، جریان کاهش می یابد .هرچه سرعت موتور بیشتر باشد، باید زاویه ، زودتر اعمال گردد. کلید نیمه هادی در زاویه ،خاموش شده و ولتاژ( ) باعث کاهش شار مغناطیسی می گردد. در زاویه ، عبور جریان از سیم پیچی متوقف می شود. در طول زاویه هدایت ( ) انرژی از منبع تغذیه به موتور ودر طول زاویه ( ) انرژی از فاز موتور به منبع تغذیه یا فاز دیگری که روشن شده انتقال می یابد. زاویه معمولاً قبل از ناحیه حداکثر اندوکتانس انتخاب می گردد، تااطمینان حاصل شود که عبور جریان قبل از ناحیه تولید گشتاور منفی به اتمام رسیده است. در سرعتهای بالا، باید زاویه بقدرکافی جلوتر از ناحیه تولیدگشتاور مثبت انتخاب گردد، تا زمان لازم برای ایجاد جریان مورد نیاز تامین گردد. در سرعتهای کم، زمان کافی برای افزایش جریان وجود دارد بنابراین باید از افزایش بیش از حد جریان جلوگیری گردد. لذا در این حالت از یک محدودکننده جریان استفاده می شود. این محدودکننده جریان با روش PWM باند هیسترزیس جریان را طوری کنترل می کند که جریان از یک باند معین تجاوز نکند. سطح مرکزی این باند توسط سطح لازم جریان برای تولید گشتاور خروجی مطلوب تعیین می گردد.
شکل (۲-۶): مدارهای سوئیچینگ موتور سوئیچ رلوکتانس ]۲۰[
با توجه به توضیحات داده شده می توان استراتژیهای کنترلی موتور سوئیچ رلوکتانس را بصورت زیر تقسیم بندی نمود:
- حالت کنترل تک پالس([۵])، برای سرعتهای بالا
- حالت کنترل برشی(۲)، درسرعتهای کم
شکل(۲-۷): شکل موج ایده آل جریان، شار و اندوکتانس سیم پیچی ]۲۰[
در درایو های کوچک بهتر است ازکنترل PWM در تمام محدوده سرعت استفاده شود. در این نوع درایو ها بهتر است از مدارکنترلی مطابق شکل (۲-۶ – b ) استفاده نمود. در این مدارعمل برش توسط یک کلید بطور مشترک در تمام فازها صورت می گیرد، این مدار به ازاء n فاز موتور نیاز به n+1 کلید نیمه هادی کنترل شده دارد. کوششهای زیادی توسط محققین جهت کاهش تعداد کلید های نیمه هادی کنترل شده انجام شده است. نمونه ای از این مدارها در شکل(۲-۶c- ) و (۲-۶ -d) نشان داده شده اند. در این مدار به ازای n فاز موتور n کلید نیمه هادی کنترل شده بکار رفته است. در شکل (۲-۶-c) تعداد سیم پیچی هرقطب نسبت به مدارهای کنترلی دیگر شکل(۲-۶) دو برابر شده و در هنگام قطع کلید فاز موتور ولتاژهای بزرگی بر روی کلید قرارمی گیرد. در شکل(۲-۶-d) برای تغذیه هر فازتنها از یک کلید کنترل شده و یک دیود استفاده شده است. همانطورکه از شکل مدار مشخص است، منبع تغذیه DCباید سر وسط داشته باشد. به همین منظوراز یک مقسم خازنی استفاده شده است. در این روش کنترلی باید ولتاژ منبع تغذیه نسبت به روش های کنترلی دیگر شکل (۲-۶) دو برابرباشد. از طرف دیگر برای حفظ تساوی سطح ولتاژ بین دو نیمه تغذیه باید بارگذاری بصورت متعادل انجام گردد، لذا این توپولوژی برای ماشین هائی با تعداد فاز زوج مناسب می باشد.
-
-
- مدل سازی موتور سوئیچ با بهره گرفتن از روش اجزای محدود
-
یک موتور سوئیچ رلوکتانس ساخت شرکت اولتون با مشخصات ۵/۴ کیلو وات و ۲۶۰ ولت برای آنالیز به روش اجزای محدود و مدل سازی موتور انتخاب شده است . ابعاد و پارامترهای موتور انتخاب شده در جدول ۲-۱ و شکل ۲-۸ ارائه گردیده است . سرعت پایه موتور ۱۰۰۰ دور در دقیقه می باشد.
شکل ۲-۸- ساختار موتور ]۲۰[
جدول ۲-۱- پارامترهای موتور انتخاب شده ]۲۰[
SRM parameters (all dimensions in millimeters)
Shaft radius
۱۵.۰
Inner radius of rotor
۳۰.۳
Outer radius of rotor
۴۷.۸۲
الجواهری"الف” ۲/۱۴۲ ↑
الحرالعاملی،ج۱۸، باب ۵ ،ابواب احکام العقود، ح ۱ ↑
الحرالعاملی،ج۱۸، باب ۵ ،ابواب احکام العقود،ح ۳ ↑
الحرالعاملی،ج۱۸، باب ۵ ، ابواب احکام العقود، ح ۴ ↑
الحرالعاملی، ج۱۸،باب ۵ ،ابواب احکام العقود، ح ۶ ↑
الحرالعاملی،ج۱۸، باب ۵، احکام العقود، ح ۵ ↑
- الجبعی العاملی"الف” ۱/ ۳۶۲ ،ر.ک: الجبعی العاملی"ب"۴/۱۷۱ ↑
المحقق الحلی۲/۱۰۷، المصطفوی، ص۴۳۶ ↑
- الخوانساری۳/ ۳۷۹ ↑
صاحب ریاض مینویسد:"نقل دین به ذمه ضامن مورد اجماع است"(الطباطبائی۱/۵۹۴).ر.ک:بن ادریس الحلی۲/۷۰؛ الجبعی العاملی"ب"۴/۱۸۲ ↑
النجفی۲۶/۱۱۴،المصطفوی، ص۴۳۶ ↑
- ” و لایشترط علمه بالمستحق و لا بالغریم بل تمیز هما” : الجبعی العاملی"الف"۱/ ۳۶۲ ،ر.ک:المصطفوی، ص۴۳۸؛ الجبعی العاملی"ب"۴/۱۸۰؛الطباطبائی۸/۵۷۸؛المحقق الحلی۲/۱۰۸؛ بن زهره الحلبی،ص۲۶۱ ↑
الطباطبائی الیزدی"ب"۲/۷۶۳ ↑
المحقق الحلی۲/۱۰۹،ر.ک:النجفی۲۶/۱۴۲، الطباطبائی۱/۵۹۵ ،الحلبی،ص۳۴۰؛الخوانساری ۳/ ۳۸۳ ↑
- الجبعی العاملی"الف” ۱/ ۳۶۲ - ۳۶۳ ↑
الطباطبائی۱/۵۹۴ ↑
الجبعی العاملی"ب"۴/۱۸۵ ↑
- الکلینی۷/۲۵ ↑
- الطوسی"الف"۲/۶۰ ↑
- الطوسی"الف” ۲/۶۶ ↑
- الخوانساری ۳/ ۳۸۴ ↑
“و علی تقدیر الصحه یلزم ما تقوم به البیّنه أنه کان لازماً للمضمون عنه وقت الضمان،لا ما یتجدد… لعدم دخوله فی الضمان….” (الجبعی العاملی"الف” ۱/ ۳۶۳) ↑
- “یلزمه ما کان لازماً للمضمون عنه وقت الضمان لاما یتجدّد ….. لعدم دخوله فی الضمان"(الجبعی العاملی"الف” ۱/ ۳۶۳)؛ر.ک:المحقق الحلی۲/۱۰۸؛المصطفوی،ص۴۴۵،الطباطبائی الیزدی"ب"۲/۷۶۲؛ در ماده۶۸۴ قانون مدنی نیز عقد ضمان چنین تعریف شده است:
“عقد ضمان عبارتست از این که شخص مالی را که بر ذمه دیگری است، به عهده بگیرد.” بنابراین در قانون نیز، شرط است که دین مورد ضمانت، می باید در حین انعقاد ضمان بر ذمه مضمون عنه ثابت باشد خواه حال و خواه مؤجل. ↑
“« الضمان هو التزام ما وجب أُویجب علی غیره مع بقائه علیه» و نیز گفته اند : « عقد الضمان هو ضم الانسان ذمته إلی ذمه غیره فیما یلزمه حالاً أو مآلاً .(پایگاه:منتدیات تاجر الاقتصادیه-به نقل از مقاله شیخ بکر ابو زید). ↑
فقهای حنابله در این باره تصریح دارند که :« یصح الضمان بالحق الذی یؤول إلی الوجوب فیصح الضمان بما یثبت علی فلان أو بما یقرّبه أو بما یخرج بعد الحساب علیه أو بمایداینه فلان .. »
↑
- شیخ طوسی در مبسوط مینویسد : « ولایصح مالم یجب ، سواء کان معلوماً أم مجهولاً ، فالمجهول الذی لیس بواجب ، مثل أن یقول : ضمنت لک ما تعامل فلاناً آخر (أو ) ما تقرضه أو تدانیه ، فهذا لا یصح لأنه مجهول و لأنه غیر واجب فی الحال . و المجهول الذی هو واجب مثل أن یقول : أنا ضامن لما یقضی لک به القاضی علی فلان أوما یشهد لک به البیّنه من المال علیه ، أو ما یکون مثبتاً فی دفترک، فهذا لایصح، لأنه مجهول و إن کان واجباً فی الحال. و المعلوم الذی لایجب ، مثل أن یقول : أنا ضامن لما تقرضه لفلان من درهم إلی عشره. فهذا لا یصح ، لأنه غیر واجب"(الطوسی"ب"۲/ ۳۳۵) ↑
وی مینویسد: “و قال قوم فی المجهول الثابت}یصح أن یضمن ما تقوم به البیّنه دون ما یخرج به فی دفتر الحساب و لست أعرف به نصاً.” (الطوسی"ب"۲/۳۳۵) ↑
به عنوان نمونه در مورد ضمان جریره آمده است:
« و من توالی و رکن الی احد بر ضاه فاتخذه ولیاً یعقله و یضمن حدثه و یکون ولائه له، صح ذلک و یثبت به المیراث» (المحقق الحلی۴/۳۹؛الجبعی العاملی"الف"۲/۳۳۱).
ودر خصوص ضمان درک ثمن آمده است:"ولو ضمن للمشتری عهده الثمن ای درکه علی تقدیر الاحتیاج الی رده لزمه ضمانه فی کل موضع یبطل فیه البیع من رأس."(الجبعی العاملی"الف"۱/۳۶۴) ↑
در روضه آمده است:
«ولو ضمن للمشتری درک ما یحدثه المشتری فی الأرض [المبیع] من بناء أو غرس علی تقدیر ظهورها مستحقه للغیر فالأقوی جوازه لوجود سبب الضمان حاله العقد، و هوکون الأرض مستحقه للغیر»(الجبعی العاملی"الف"۱/۳۶۴) ↑
“و قیل إنما یصح هذا الضمان من البائع لأنه ثابت علیه بنفس العقد و إن لم یضمن، فیکون ضمانه تأکیداً.” (الجبعی العاملی"الف” ۱/۳۶۴) ↑
. شهید ثانی مینویسد:"و نظیر ضمان غیر البائع درک الغرس، ضمانه عهده المبیع لو ظهر معیباً فیطالب المشتری بالارش لأنه جزء من الثمن ثابت وقت الضمان لکنه مجهول القدر حینئذ فینبغی بناءه علی صحه ضمان المجهول الذی یمکن استعلامه"(الجبعی العاملی"الف” ۱/۳۶۴) ↑
” و یجوز الضمان حالا و مؤجلاً، عن حال و مؤجل"(الجبعی العاملی"الف” ۱/۳۶۴) ↑
الطباطبائی۱/۵۹۵،ر.ک:المحقق الحلی۲/۱۰۸؛ الحلی"الف"۲/۸۶؛ الجبعی العاملی"ب” ۴/۱۸۴؛الطوسی"ب"۲/۳۲۳؛المصطفوی، ص۴۵۲ ↑
صادقی تهرانی۲/۵۱ ↑
الخوانساری ۳/۳۷۹ ↑
“الضمان هو الناقل للمال من الذمه” (الجبعی العاملی"الف” ۱/۳۶۳)؛ ر.ک: الخوانساری ۳/۳۸۰ ↑
مکارم شیرازی"ب"، مسئله ۱۹۷۷، باب ضمان ↑
مکارم شیرازی"ب"، مسأله ۲۴۳۱، ص ۴۷۹ ↑
- دقت در صورت حسابها
- نگهداری صحیح و دقیق سوابق
- انجام خدمات در زمان معین شده
۲- مسؤولیتپذیری[۲۵]: شامل تمایل یا آمادگی کارکنان برای ارائه خدمات است. مسؤولیت پذیری شامل به جا بودن (مناسب بودن) خدماتی مانند:
- ارسال بلافاصله برگه (فیش) معامله
- باز خواندن سریع مشتری
- ارائه خدمات سریع
۳- شایستگی[۲۶]: عبارت از دارا بودن مهارت ها و دانش لازمه برای انجام خدمات است، شایستگی شامل موارد زیر است:
- دانش و مهارت برقراری تماس شخصی
- دانش و مهارت کارکنان پشتیبانی فنی
- ظرفیت تحقیقی سازمان
۴- دسترسی[۲۷]: شامل در دسترس بودن و آسانی تماس با سازمان خدماتی است به این معنا که:
- خدمات به آسانی قابل دستیابی هستند ( خطوط تماس با سازمان نباید مشغول باشند و نباید مشتریان را منتظر گذاشت)
- زمان انتظار برای دریافت خدمات (مثلاً در یک بانک) نباید طولانی باشد.
- ساعت های مناسب کاری
- موقعیت مناسب تسهیلات خدماتی
۵- ادب[۲۸]: شامل مؤدب بودن، احترام گذاشتن، توجه به مشتری و دوستانه بودن رفتار کارکنان ارائه دهنده خدمات است (شامل اپراتورهای تلفنی، افراد پذیرش و …).
- توجه به وضعیت مشتری
- ظاهر تمیز و پاکیزه کارکنان ارائه دهنده خدمات
۶- ارتباطات[۲۹]: به معنای آگاه نمودن مشتریان است. ارتباطات شامل موارد زیر است:
- تشریح خود خدمت
- تشریح هزینه های انجام خدمت
- تشریح رابطه میان هزینه خدمت و خدمت
- اطمینان دادن به مشتری که اگر مشکلی وجود داشته باشد، رفع خواهد شد.
۷- اعتبار[۳۰]: شامل قابل اعتماد بودن، قابل باور بودن و صداقت است. عوامل تأثیر گذار در اعتبار عبارتند از:
- نام شرکت
- شهرت شرکت
- ویژگی های شخصی کارکنان ارائه دهنده خدمت
- درجه سختی فروش شامل تعاملات با مشتری
۸- امنیت[۳۱]: عبارت است از عاری بودن از خطر، ریسک و تردید . امنیت شامل موارد زیر است:
- ایمنی فیزیکی
- امنیت مالی
- محرمانه بودن
۹- درک و شناخت مشتری[۳۲]: عبارت است از تلاش برای درک نیازهای مشتری، درک مشتری شامل موارد زیر است:
- شناخت الزامات خاص مشتری
- ارائه توجه شخصی به مشتری
- شناخت مشتریان دائمی
۱۰- ملموسات[۳۳]: عبارت از شواهد فیزیکی خدمات می باشد، شامل:
- تسهیلات فیزیکی
- ظاهر کارکنان
- ابزارها یا تجهیزات مورد استفاده برای ارائه خدمات
- ظاهر مشتریان دیگر سازمان خدماتی(Parasuraman et al,1995:47).
پاراسورامن و همکارانش در مطالعه بعدی خود(۱۹۸۸)، ده بعد قبلی ذکر شده برای کیفیت خدمات به ۵ بعد کاهش دادند:
ملموسات: عبارت است از جذابیت و ظاهر فیزیکی، تجهیزات و ظاهر پرسنل.
قابلیت اطمینان: عبارت است از توانایی انجام خدمات قول داده شده به طور صحیح و قابل اطمینان.
پاسخگویی: عبارت است از تمایل به کمک به مشتریان و ارائه خدمات سریع به آنها(Donnelly et al,1995:17).
تضمین: دانش و نزاکت کارکنان و توانایی انها در ایجاد اعتماد و اطمینان(کمالیان و دیگران،۴:۱۳۸۹).
همدلی: عبارت است از اهمیت دادن و توجه ویژه نسبت به هر مشتری(کاتلر،۵۱۷:۱۳۸۸).
این پنج بعد در برگیرنده ده بعد قبلی نیز بودند. بدین صورت که دو بعد همدلی و تضمین در برگیرنده ۷ بعد قبلی(ارتباطات، اعتبار، امنیت، شایستگی، ادب، درک مشتری و دسترسی) بودند. و سه بعد دیگر همان ابعاد ذکر شده در مطالعه قبلی بودند.
شکل۲-۳: عوامل تعیین کننده کیفیت خدمات(Parasuraman et al,1995:48)