رینارتز و کامر نیز در مطالعات خود به این نتیجه دست یافتند که درصد قابل توجهی از مشتریانی که روابط بلندمدت با شرکت داشته اند نسبت به مشتریان دیگر ،سودآوری بالاتری را برای شرکت داشته اند. بلومر و دیگران(۱۹۹۸) وفاداری نسبت به بانک را اینگونه تعریف می کنند: پاسخ رفتاری توأم با تعصب (غیر تصادفی) یا ملاقات مجددی که از طریق برخی واحدهای تصمیم گیری نسبت به یک بانک، خارج از فضای سایر بانک ها در طی زمان ابراز می شود که تابعی از فرایندهای روانشناسی (تصمیم گیری و ارزیابانه) بوده و منتج به تعهدات نسبت به مارک تجاری می گردد. بخش حیاتی تعریف وفاداری نسبت به بانک عبارت است از ایجاد تعهد نسبت به بانک(بلومر و دیگران،۱۹۹۸).
۲-۲۲ برنامه های وفادارسازی مشتریان در بانک ها
بسیاری از محققان در تدوین استراتژی های وفادارسازی، مشتریان را بر اساس سطوح وفاداری آن ها تقسیم می کنند. به طور کلی نگرش ها و رفتارهای گروه های مختلف مشتریان متفاوت است. لذا این برنامه ها باید متناسب با هر یک از سطوح مورد نظر برای وفادارسازی مشتریان فعلی، جذب مشتریان جدید و احیای مشتریان قدیمی بانک باشد. همچنین ارزش درک شده توسط هر یک از گروه های مشتریان از برنامه ها متفاوت است. به همین جهت است که نیازها، اهداف و ارزش های شخصی هر یک از گروه های خاص مشتریان با گروه های دیگر متفاوت است. برنامه های مورد نظر را می توان در سه گروه تقسیم بندی کرد:
۲-۲۲-۱ برنامه های مالی
بانک ها برای ارائه ی برنامه های وفادارسازی مالی می توانند روابط خود را با مشتری گسترش دهند. در این برنامه ها بانک سعی می کند تا با ارائه ی محرک های قیمتی، وفاداری مشتریان خود را افزایش دهد. به طور کلی موارد زیر می توانند نمونه ای از برنامه های مالی در صنعت بانکداری برای وفاداری مشتریان باشد:
۱-بانک برنامه هایی جهت امتیازات ویژه را فراهم می کند.
۲-بانک هدایایی را برای انجام مبادلات منظم بانکی تقدیم می کند.
۳-اگر مشتری مبالغی بیشتر از یک مبلغ معین موجودی داشته باشد، بانک تخفیف های بیشتری برای او در نظر می گیرد.
بنابراین استراتژی وفادارسازی از طریق اجرای برنامه های مالی به طور مثبت ارزش های اقتصادی و مادی ادراک شده توسط مشتری را تحت تأثیر قرار می دهد.
۲-۲۲-۲ برنامه های اجتماعی
در استراتژی وفادارسازی از طریق اجرای برنامه های اجتماعی، توسعه و گسترش روابط بانک و مشتری از طریق تعاملات شخصی، روابط دوستانه و هم ذات پنداری ها(خود را یکی دانستن) اجرا خواهد شد. طرفداران این استراتژی اهمیت ویژه ای را برای ارتباط مداوم و منسجم با مشتری، مطلع بودن از او، یادگیری درباره ی نیازهای او وحفظ رابطه مثبت با او قائل هستند. همچنین این برنامه ها به طور مثبت هیجانات و احساسات مشتری را در مورد استفاده ی او از خدمات را تحت تأثیر قرار می دهد و در جهت شکل گیری ارزش عاطفی نسبت به بانک و استفاده از خدمات آن گام بر می دارد. مهمترین معیارهای وفادارسازی برنامه های اجتماعی عبارتند از:
۱-بانک ارتباط و تماس با مشتری را حفظ می کند و رابطه خوبی با او برقرار می کند.
۲-بانک به نیازهای مشتری توجه دارد و در راستای برآورده ساختن آن تلاش می کند.
۳-بانک جهت خاتمه دادن مشکلات مربوط به تعاملات مالی به مشتری کمک می کند.
۴-بانک از نظرات مشتری درباره ی خدمات سوال می کند.
۵-بانک برای مشتری کارت های تبریک یا هدایایی در روزهای خاص می فرستد.
۲-۲۲-۳ برنامه های بنیادین
روش سوم افزایش وفاداری مشتری، طراحی و اجرای برنامه های بنیادین است. در این برنامه ها، بانک برای مشتریان هدف خود مزایایی با ارزش افزوده فراهم می کند، به طوری که فراهم کردن این مزایا برای بانک مشکل یا گران است و در جای دیگر نیز به آسانی و بلافاصله در دسترس قرار نمی گیرد. به طور کلی در
برنامه های بنیادین بانک تلاش می کند تا با فراهم کردن خدمات ارزشمندی که از سایر منابع دست نیافتنی است، مشتریان خود را حفظ کند.
با توجه به اینکه ارائه ی برنامه ی بنیادین هزینه ی تغییر بانک و پیوستن به رقیب را برای مشتریان افزایش می دهد، لذا بسیاری از محققان این برنامه ها را در رتبه ی نخست سلسله مراتب برنامه های وفادارسازی دانسته و آن را به عنوان بزرگترین فرصت ایجاد مزیت رقابتی پایدار می دانند. معیارهای برنامه های بنیادین وفادارسازی در بانک عبارتند از:
۱-بانک ها روش های متنوعی را برای فراهم کردن اطلاعات برای مشتریان ارائه می نمایند.
۲-بانک ها برای مشتری، خبر، گزارش و یا اطلاعات مبادله ای که او نیاز دارد، را فراهم می کنند.
۳-بانک به منظور حل مشکلات مشتری، محصولات یا خدماتی را از سایر منابع فراهم و ارائه می نماید(http//hgalaxy.blogfa.com/post-77.aspx).
۲-۲۳ منافع و هزینه های وفاداری مشتریان
بازاریابان تا مدتی پیش در اندیشه ی یافتن مشتری بودند و گروه فروش در پی شکار مشتریان تازه بود ولی در دیدگاه امروزی، بازاریابی یعنی رشد دادن مشتری، یعنی توجه به رضایتمندی وی و کیفیت از دیدگاه وی. در نهایت امروزه هنر بازاریابی آن است که مشتریان یک سازمان در داخل ،همکار و در خارج از سازمان حامی و طرفدار سازمان باشند .امروزه متعهد کردن مشتری جایگاه ویژه ای پیدا کرده است(سالاری،۱۳۸۳).
پرداختن به مقوله ی وفاداری و مطالعه ی وفاداری به نام و نشان و وفاداری مشتریان توسط افراد زیادی بسط و گسترش داده شده است. وفاداری، ذهنیت مثبتی را در اذهان شنونده ایجاد می کند. هر کسی از یک دوست خوب، همسر و یا همکار خوب توقع دارد که به او وفادار بماند. در اغلب موارد وفاداری از روابطی سرچشمه می گیرد که طرفین رابطه هر دو برنده باشند. به هر حال وفاداری از دید کارولین(۲۰۰۰) عبارت است از : وجود یک نوع نگرش مثبت به یک موجود (مارک، خدمت، مغازه یا فروشنده) و رفتار حمایتگرانه از آن. همانطور که مشاهده می شود در تعریف وفاداری دو رویکرد دیده می شود :رویکرد نگرشی و رویکرد رفتاری(سالاری،۱۳۸۳).
اگر بخواهیم تعریف وفاداری مشتری را به صورت گسترده تری نشان دهیم به این صورت است که وفاداری با سه عنصر زیر همراه است:
۱-عنصر رفتاری مشتری که همان تکرار عمل خرید است.
۲-عنصر نگرشی مشتری که همان تعهد و اطمینان مشتری است.
۳-عنصر در دسترس بودن گزینه ها ی زیاد برای انتخاب و انجام عمل خرید.
البته الیور رویکرد نگرشی را به سه قسم مجزا تقسیم کرده است: وفاداری شناختی که به رفتار مشتری منجر شده و به باور مشتری مربوط می شود. وفاداری احساسی که به تعهد و اعتماد مشتری منجر شده و به احساس وی مربوط می گردد. وفاداری کنشی که به قصد مشتری برای انجام عمل خرید در آینده مربوط می شود. وفاداری شناختی در مقایسه با دو نوع دیگر از قدرت بیشتری برای ایجاد وفاداری مشتری برخوردار است( کارولین،۲۰۰۲).
اما ممکن است این سوأل مطرح شود که اصلاً چرا مشتریان وفادار سودآورند؟ صاحبنظران دانش بازاریابی مزایای زیادی را برای وفاداری برشمرده اند که با ارزش ترین آن ها عبارتند از:
۱-کاهش هزینه های جذب مشتریان جدید
۲-کاهش حساسیت مشتریان به تغییرات و قیمت ها
۳-منافع حاصل از ارزش طول عمر مشتری
۴-عملکرد مثبت از طریق افزایش قدرت پیش بینی
۵-افزایش موانع برای ورود رقبای جدید(سالاری،۱۳۸۳) .
اما با تمام این ها مزایا و منافعی که در اثر بلوغ مشتریان در شرکت ها و در بلندمدت حاصل می شود از دیدگاه کواریتز(۱۹۹۸) دارای اجزای زیر است:
۱-هزینه های جذب : این هزینه ها شامل قیمتی است که شرکت برای اولین بار برای جذب هر مشتری متحمل می شود. این قیمت شامل هزینه های تبلیغات مستقیم، کمسیون فروش، نیروهای فروش، ترفیعات و … است که مستقیماً برای جذب این مشتریان پرداخت می شود. این هزینه در سال اول نمی تواند توسط درآمدهای حاصله تسویه گردد.
۲-سود پایه: به مابه تفاوت درآمدهای حاصل از فروش نهایی شرکت و هزینه های شرکت در سال دوم مربوط می شود.
۳-رشد درآمد: سود واقعی در حقیقت از آنجا شروع می شود که مشتری خریدهایی به مقدار و انواع بیشتر انجام می دهد و ارزش های حاصل از وفاداری خود را نشان می دهد.
۴-صرفه جویی: شرکت ها و مشتریان هر دو با افزایش تجربه یاد می گیرند که چطور عملکرد مؤثرتری داشته باشند و صرفه جویی های اقتصادی در خصوص سرعت و زمان و … صورت می گیرد.
۵-مراجعات: افزایش قدرت پیش بینی شرکت ها از طریق مشتریان وفادار و کاهش ریسک مشتریان برای بازگشت مجدد برای خرید، در کل به بهبود نرخ بازگشت سرمایه شرکت و افزایش سود عملیاتی شرکت ها منجر می گردد.
۶-صرف قیمت: مشتریان وفادار اغلب تمایل به پرداخت دارند و برای استفاده از کوپن های تخفیف و دیگر ابزارهای ترفیعی علاقه ی اندکی از خود نشان می دهند در حقیقت آن ها به قیمت ها حساس نیستند.
هر مشتری ارزش ویژه ی خود را دارد و شرکت ها برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار ثابت یا رو به کاهش باید مبارزه کنند. بازاریابان تا دیروز تنها در اندیشه ی یافتن مشتری بودند و گروه های فروش در پی شکار مشتریان تازه، یعنی توجه به رشد دادن مشتری بودند، ولی در دیدگاه امروزی بازاریابی توجه به رضایتمندی و ارتباط مؤثر با مشتری و کیفیت از دیدگاه وی است. در این راه کاهش انواع هزینه ها و ریسک های مشتریان برای دسترسی به محصولات و افزایش هزینه ها و ریسک های مشتریان در صورت رویگردانی و جابجایی، نیز می تواند گام مهمی در وفادار کردن مشتریان باشد(سالاری،۱۳۸۳، ۴۹-۵۲).
زمانی که سازه پل به تحلیل دینامیکی نیاز پیدا می کند، بار ترافیکی دیگری بنام HSLM باید بر سازه اعمال شود. این بار برای سرعت تا حداکثر ۳۰۰ km/h میباشد.
برای تحلیل پلهای معمولی از الگوهای بارگذاری ، و در صورت لزوم طبق شکلهای ۶.۱ و ۶.۲ موجود در مرجع [۹] استفاده میشود که یک تحلیل استاتیکی تحت بارگذاری مشخصشده میباشد و برای در نظر گرفتن اثرات دینامیکی از ضریبی به نام ضریب دینامیکی استفاده میشود. این ضریب که نتایج حاصل از تحلیل استاتیکی را تقویت می کند با توجه به سطح کیفی تعمیرات مسیر پل محاسبه میشود :
برای تعمیرات مسیر با کیفیت بالا
[۹] (۳-۳۵)
برای تعمیرات مسیر با کیفیت استاندارد
[۹] (۳-۳۶)
که با توجه به جدول ۶.۲ موجود در مرجع [۹] قابل محاسبه میباشد.
در تحلیل به این روش، از جایی که اثر ضربه، خستگی و تشدید سازه در ضریب دینامیکی دیده نشده به منظور بررسی این موارد باید از روشهای تحلیل دینامیکی تحت الگوهای بارگذاری دینامیکی HSLM یا قطار واقعی استفاده نمود.
۳-۳-۳- تحلیل دینامیکی
تحلیل دینامیکی باید با بهره گرفتن از مشخصات بارگذاری قطار واقعی با یکی از دو مدل A و B از HSLM انجام می شود. تحلیل دینامیکی برای سرعتهای بزرگتر از km/h 200 استفاده میشود.
الگوی بارگذاری HSLM-A مطابق شکل (۳-۱۳) و جدول (۳-۷) میباشد.
شکل (۳-۱۳) الگوی بار HSLM-A [9]
جدول (۳-۷) HSLM-A [9]
مدل بارگذاری HSLM-B شامل N تعداد نیروی متمرکز ۱۷۰ kN در فواصل ثابت d (m) میباشد که N و d در شکلهای (۳-۱۴) و (۳-۱۵) تعریف شدهاند.
شکل (۳-۱۴) الگوی بار HSLM-B [9]
شکل (۳-۱۵) الگوی بار HSLM-B [9]
انتخاب نوع بارگذاری HSLM
با توجه به طول دهانه پل و شرایط تکیهگاهی دو انتهای آن، با بهره گرفتن از جدول (۳-۸) نوع بارگذاری HSLM را انتخاب میکنیم.
جدول (۳-۸) کاربرد HSLM-A و HSLM-B [9]
- سرعتهای مورد نظر
برای هر قطار واقعی یا مدل بار HSLM محاسبات باید برای یک سری سرعت از ۴۰m/s تا مقدار حداکثر سرعت طرح در نظر گرفته شود. حداکثر سرعت طرح ۱.۲ برابر حداکثر سرعت طراحی میباشد. در نزدیکی تشدید، گامهای نمو سرعت کوچکتری باید در نظر گرفته شود.
۳-۳-۴- پارامترهای دینامیکی پل
میرایی سازه
رفتار دینامیکی سازه در سرعتهای تشدید و سرعتهای نزدیک به آن، تا حد زیادی به میرایی سازه وابسته است. هر چه میرایی سازه کوچکتر باشد، وضعیت رفتار دینامیکی آن بحرانیتر خواهد بود. جدول زیر میرایی پل را با توجه به طول دهانه آن L و جنس مصالح به دست میدهد:
جدول (۳-۹) درصد میرایی سازه [۹]
حد پایین درصد میرایی بحرانی ϛ (%) | نوع پل | |
m20 ≤ طول دهانه L | m20 ≥ طول دهانه L | |
= ۰.۵ϛ | =۰.۵ + ۰.۱۲۵ (۲۰-L)ϛ | فولاد و کامپوزیت |
= ۱.۰ϛ | =۱.۰ + ۰.۰۷ (۲۰-L)ϛ | بتن پیش تنیده |
= ۱.۵ϛ | =۱.۵ + ۰.۰۷ (۲۰-L)ϛ | تیر پر شده و بتن مسلح |
جرم پل
رفتار دینامیکی سازه علاوه بر میرایی به جرم سازه نیز وابسته میباشد، به طوری که برآورد جرم کمتر از واقعیت باعث می شود فرکانس طبیعی سازه بزرگتر از واقعیت به دست آید که این خود باعث می شود سرعتهای ترافیکی محاسبهشده که پدیده تشدید در آن رخ میدهد بزرگتر از سرعتهای واقعی تشدید حاصل شود. از سوی دیگر حداکثر شتاب قائم عرشه رابطه عکس با جرم سازه دارد؛ بنابراین برای حفظ ایمنی در طراحی دو حالت زیر را برای جرم سازه در نظر میگیریم :
۱۳
۶۹/۱۳
۶۳/۰
۴-۲۲- رگرسیون چندگانه
رگرسیون چند گانه روش آماری است که با بهره گرفتن از آن تأثیر توأم دو یا چند متغیر مستقل را بر متغیر وابسته می سنجند. در این تحقیق اثر بخشی دوره های آموزشی پیش از خدمت سربازان تعاون یار متغیر وابسته تحقیق می باشد. در روش آماری رگرسیون چند متغیره، تغییرات متغیر وابسته از طریق متغیر یا متغیرهای مستقل تبیین میشود و در واقع تحلیل رگرسیون، واریانس متغیر وابسته را بر اساس متغیر یا متغیرهای مستقل تبیین و پیشبینی می کند. در تحلیل رگرسیون چندگانه از روش های مختلف برای ورود متغیرها برای معادله رگرسیونی استفاده می گردد. در این تحقیق از تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام[۵۴] استفاده شده است. در این روش متغیرهای ضعیف تر از معادله حذف و در جدولی تحت عنوان Excluded Variables قرار می گیرند و متغیرهای باقیمانده بیشترین بخش از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند. که به ترتیب تأثیرگذاری، وارد معادله رگرسیونی می شوند. نتایج رگرسیون های به عمل آمده به شرح زیر است :
۴-۲۲-۱- رگرسیون چندگانه متغیرهای تبیین کننده اثر بخشی دوره های آموزشی پیش از خدمت سربازان تعاون یار
گام اول:
در این مرحله، اولین متغیری که وارد معادله رگرسیون گردید آموزش عملی و کاربردی است و این بدان مفهوم است که متغیر مزبور بیشترین تأثیر را داشته و بیش از سایر متغیرها وارد معادله رگرسیونی گردیده است. که در این مرحله ضریب همبستگی برابر ۳۴۵/۰= R و ضریب تعیین برابر ۱۱۹/۰= R2 محاسبه گردیده است. با عنایت به میزان۱۱۹/۰= R2 آموزش عملی و کاربردی ۱۱ درصد از تغییرات متغیر وابسته این تحقیق را تبیین می کند .
گام دوم :
در گام دوم از معادله رگرسیونی، متغیر ایجاد انگیزه در شرکت کنندگان وارد معادله رگرسیونی می گردد. ضریب همبستگی این متغیر برابر ۴۵۸/۰=R و ضریب تعیین برابر ۲۱۰/۰= R2 می باشند. با توجه به میزان ضریب تعیین ۲۱۰/۰= R2 متغیرهای ایجاد انگیزه در شرکت کنندگان و آموزش عملی و کاربردی ۲۱ درصد از تغییرات متغیر وابسته تحقیق را تبیین می کند.
گام سوم :
در این مرحله از محاسبات رگرسیونی، متغیر عدم نظر خواهی دیدگاه شرکت کنندگان در خصوص دوره افراد مورد مطالعه وارد معادله رگرسیونی می گردد. ضریب همبستگی ۵۷۰/۰ = R و ضریب تعیین برابر ۵۹۹/۰ = R2 می باشد و با عنایت به میزان ضریب تعیین متغیر عدم نظر خواهی دیدگاه شرکت کنندگان در خصوص دوره و دو متغیر مراحل قبل رگرسیون ۵۹ درصد از تغییرات متغیر وابسته تحقیق را تبیین می کنند.
گام چهارم :
در این مرحله از رگرسیون چند متغیره، متغیر محتوای دروس در آموزش های ارائه شده وارد معادله رگرسیونی می گردد. ضریب همبستگی در این مرحله برابر ۶۲۰/۰=R و ضریب تعیین ۶۶۸/۰=R2 می باشد. با توجه به میزان ضریب تعیین ۶۶ درصد از تغییرات متغیر وابسته تحقیق اثربخشی دوره های آموزشی پیش از خدمت سربازان تعاون یار، توسط متغیر محتوای دروس در آموزش های ارائه شده و متغیر های قبلی تبیین می گردد.
جدول ۴-۲۱٫ ضرایب تعیین متغیرهای مستقل بر اثر بخشی دوره های آموزشی پیش از خدمت سربازان تعاون یار
متغیرهای مستقل
ضریب همبستگی
چندگانه ( R )
ضریب تعیین
(R2)
آموزش عملی و کاربردی
۳۴۵/۰
۱۱۹/۰
ایجاد انگیزه در شرکت کنندگان
۴۵۸/۰
۲۱۰/۰
نظر خواهی دیدگاه شرکت کنندگان در خصوص دوره
۵۷۰/۰
۵۹۹/۰
۰
۰
—
—
—
مؤلفه فصلی
۰۰۰۷/۰
۰
۰۰۰۷/۰
۰
۰۰۰۹/۰
۰
۰
ماهیّت مؤلفه روند متناظر با خانه جدول (۳-۲)
(vi)
(vi)
(v)
(v)
(ii)
(ii)
(i)
توضیحات: در حالت (ٲ) و (ب)، ماتریس واریانس_ کواریانس ضرایب نامشخص است؛ در حالت (ت) و (ث) ضرایب متغیرهای دما، درآمد و قیمت نسبی از لحاظ آماری معنیدار نیستند (مقادیر آنها را نگاه کنید)؛ در مورد (ج) علاوه بر این که ضریب متغیر درآمد معنیدار نیست، آزمون فرضیه صفر مبنی بر نرمال بودن توزیع پسماند تخمین تقاضا نیز رد شده است. در مورد (ح) و مدل انتخابی قطعی نیز ضریب متغیر دما به عنوان یک متغیر مهم در تقاضای مصرف گاز معنیدار نیست.
تفسیر ضرایب
کشش مصرف سرانه گاز طبیعی نسبت به دما در بخش خانگی و تجاری، حدود ۲۶/۰- درصد است؛ یعنی با افزایش (کاهش) یک درصدی در دمای محیط، مصرف گاز ۲۶/۰ درصد در مقایسه با مصرف قبل از تغییر دما (با ثابت ماندن سایر شرایط) کاهش (افزایش) مییابد. اندازه این عدد برای سیاستگزار خیلی مهم است؛ چون با عرضه به موقع و مقدار لازم حامل انرژی از زیانهای اقتصادی جلوگیری می کند. هدف اصلی این تحقیق نیز برآورد صحیح این پارامتر است.
مصرف سرانه با قیمت نسبی گاز بر برق ارتباط معکوس دارد. اگر چه قیمت اسمی حامل انرژی گاز در مقایسه با قیمت حامل انرژی جایگزین (برق) خیلی پایین است[۱۵۲] (این موضوع انگیزه مصرف کننده را در استفاده از وسایل گازسوز بجای وسایل برقی زیاد میکند)، ولی نسبت این دو با گذشت زمان روند صعودی داشته است؛ در نتیجه مصرف کننده این افزایش نسبی قیمت را در رفتار مصرفی خود با صرفه جویی در مصرف دنبال میکند. (مثلاً بخاریهای اضافی را خاموش میکند). کوچک بودن کشش بلندمدت قیمتی (در حدود ۱۳/۰-) نشان میدهد که مصرف کننده، حامل انرژی جایگزین ارزانتر و مناسبتری نمیتواند پیدا کند؛ و لذا با افزایش قیمت، مصرف کننده تغییر محسوسی در میزان مصرف حامل انرژی خود ایجاد نمیکند بلکه سعی در صرفه جویی و مصرف بهینه میکند[۱۵۳].
مصرف سرانه حامل انرژی گاز با درآمد سرانه رابطه مستقیم دارد. کشش بلندمدت درآمدی تقریباً ۱۷/۰ است. افزایش یک درصدی درآمد مصرف کننده در حال حاضر، تأثیری حدود ۱۷/۰ درصد افزایش تقاضا در بلندمدت دارد؛ یعنی گاز طبیعی در سبد سوختی یک مصرف کننده ایرانی یک کالای ضروری است.
در بخش خانگی، افزایش درآمد خانوار، انگیزه وی را در خرید وسایل گازسوز اضافی و جدید بیشتر میکند و در نتیجه تقاضا افزایش مییابد؛ حتی ممکن است این وسایل جدید (جایگزین وسایل قدیمی) از کارایی بالایی برخوردار باشند که در این صورت منجر به کاهش تقاضای مصرف گاز شود؛ در بخش تجاری نیز واحدهای تجاری با افزایش سطح فعالیتهای خود نیاز به مصرف گاز بالایی پیدا میکنند و در نتیجه تقاضای گاز در این بخش زیاد میشود. ولی از آنجا که سهم بخش تجاری از مصرف گاز در مقایسه با بخش خانگی ناچیز است[۱۵۴]، انتظار میرود که در مجموع، افزایش درآمد مصرف کننده منجر به افزایش قابل ملاحظه مصرف گاز در این بخشها نشود، کمتر بودن کشش درآمدی بلندمدت بیانگر این مطلب است.
ضریب متغیر مجازی[۱۵۵] شکست ساختاری عددی منفی است که بیانگر قطع گاز در مناطق غرب کشور (مناطقی نسبتا سرد) در فصول گرمسازی در دو سال اخیر میباشد.
ابرپارامتر مؤلفه فصلی عددی مخالف صفر و در حدود ۰۰۰۹۸۳/۰ برآورد شده است[۱۵۶] که بیانگر آن است که ماهیّت مؤلفه فصلی در تخمین تقاضا تصادفی است. برآورد نهایی ضریب مربوط به مؤلفه فصلی رقم ۲۶۶/۰- است و نشان دهنده این موضوع است که با گذشت زمان تغییر در اثرات فصلی در جهت کاهش مصرف گاز طبیعی بوده است؛ افزایش دمای هوا طی سالهای اخیر تایید این مسئله است؛ به نمودار (۵-۴) متوسط دمای هوای تهران نگاه کنید.
نمودار ۵-۴٫متوسط دمای هوای تهران (فرودگاه مهرآباد)
آزمونهای تشخیصی پسماندهای کمکی جدول (۵-۱)، نرمال بودن جملات اخلال در معادله تقاضا[۱۵۷] و مؤلفه فصلی را بیان میکند؛ این آزمونها برای نشان دادن برقراری فرضهای فیلتر کالمن در تخمین پارامترها صورت میگیرد. قسمت پسماندهای معادله آزمونهای تشخیصی جدول (۵-۲) نشان میدهد که پسماندهای تقاضای برآورد شده دارای توزیع نرمال است و با وقفههای خود، همبستگی ندارد. علاوه بر این نمودار (۵-۵) همبستگی نگار[۱۵۸] پسماندهای تقاضا، در کواریانس مانا بودن این سریزمانی را بیان میکند.
امروزه برای حل مسائل پیچیده در بررسی موضوعات مختلف از جمله مسائل اقتصادی و اجتماعی، باید اولویتها را تعیین کرد؛ به عبارت دیگر باید در خصوص اولویتها به نوعی توافق برسیم. بیشتر افراد بر این باورند که زندگی آنقدر پیچیده است که جهت حل مسائل آن باید به روشهای پیچیده تفکری روی آورد. البته در راستای ساده سازی علمی، باید چارچوبی یافت که ما را قادر سازد تا در خصوص مسائل پیچیده به شیوهای ساده و علمی بیندیشیم که روش و تکنیک AHP چنین چارچوبی را ایجاد می کند. فرایند تحلیل سلسله مراتبی منعکسکننده رفتار طبیعی و تفکر انسان است این تکنیک مسائل پیچیده را بر اساس آثار متقابل آنها مورد بررسی قرار میدهد و آنها را به شکلی ساده تبدیل کرده، به حل آن میپردازد [14].
3-8-2-1) معرفی تکنیک سلسلهمراتبی (AHP)
فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از جامعترین روشهای طراحی شده برای تصمیم گیری با شاخص های چندگانه است که به منظور تصمیمگیری و انتخاب یک گزینه از میان گزینههای متعدد تصمیم، با توجه به شاخصهایی که توسط تصمیمگیرنده تعیین میگردد به کار گرفته میشود. فرایند AHP ترکیب معیارهای کیفی و کمی را بهطور همزمان امکان پذیر میسازد. این فرایند از مقایسههای دوبهدویی متغیرها و معیارهای تصمیم گیری استفاده مینماید. مقایسات زوجی به تصمیمگیرنده این امکان را میدهد که فارغ از هرگونه نفوذ و مزاحمت خارجی تنها بر روی مقایسه دو معیار یا گزینه تمرکز کند بعلاوه اطلاعات ارزشمندی در مورد مسئله تحت بررسی فراهم میآورد و باعث بهبود عامل منطقی بودن فرایند تصمیم گیری میگردد [15].
AHP در آغاز برای تصمیم گیریهای انفرادی در یک محیط متلاطم و فازی ارائه شد. سپس استفاده از آن در تصمیمگیریهای گروهی رواج پیدا کرد. فرایند تحلیل سلسله مراتبی ساختار مؤثری را برای تصمیمگیریهای گروهی بهوسیله تحمیل یک نظم بر فرایندهای تفکر گروه فراهم میسازد. ضرورت تعیین ارزش عددی برای هر متغیر مسئله، به تصمیمگیرندگان کمک می کند تا الگوهای یک تفکر منسجم را حفظ نموده و به یک نتیجه دست یابند. بعلاوه ماهیت توافق در تصمیم گیری موجب بهبود هماهنگی و ثبات قضاوتها شده و اعتبار AHP به عنوان یک ابزار تصمیم گیری افزایش مییابد [77].
در بکارگیری روشAHP برای حل مسئله تصمیم گیری چهار مرحله اساسی وجود دارد[15]:
الف-ترسیم درخت سلسلهمراتبی ب-مقایسه زوجی عوامل مندرج ج-محاسبه وزن نسبی عوامل د-ادغام وزنهای نسبی.
اکنون هر یک از مراحل فوق را شرح میدهیم:
الف)ترسیم درخت سلسله مراتبی[28]:
تجزیه یک مسئله بزرگتر به مسائل کوچکتر، بیانگر روابط موجود بین عناصر کوچکتر است بهگونهای که با انجام این عمل، روابط و مفاهیم مسئله مورد تصمیمگیری و همچنین ارتباط هر عنصر با عناصر دیگر، به دقت درک میشود بهاینترتیب که در رأس سلسهمراتب، هدف[29] کلی و کلان موضوع تصمیم گیری و در مراتب پایینتر، صفات و معیارهایی[30] که به نحوی در کیفیت هدف تأثیر دارند قرار گرفته، و بالاخره در آخرین سطح، گزینه ها[31] و انتخابهای تصمیم گیری قرار میگیرند. این وضعیت یک چارچوب کلی و استاندارد به شرح شکل شماره (3-1) به وجود می آورد که صرفنظر از نوع مسئله برای کلیه مسائل یکسان خواهد بود.
شکل (3-1)-درخت سلسلهمراتبی تصمیم گیری
تعداد سطوح بستگی به پیچیدگی مسئله دارد. ازآنجاییکه اصول مدل AHP بر مقایسات زوجی است استوار است، ساعتی پیشنهاد می کند که حتیالمقدور تعداد عوامل در هر سطح از 9 عامل تجاوز ننماید. البته این امر به لحاظ تئوریکی الزاماً محدودیتی برای این روش محسوب نمیگردد.
ب)مقایسه زوجی[32] عوامل مندرج:
در این مرحله عوامل مندرج در هر سطح از سلسلهمراتب در ماتریسی به نام «ماتریس مقایسات زوجی»[33] درج می شود؛ این ماتریس دو خاصیت عمده دارد: اول اینکه قطر این ماتریس عدد 1 است و این امر به معنای این است که نسبت ترجیح یک عامل در مقایسه با خودش مساوی با 1 است و دوم آنکه ترجیح عوامل نسبت به یکدیگر خاصیت معکوسپذیری دارد؛ یعنی اگر نسبت ترجیح A نسبت به B، 4 است در آن صورت نسبت ترجیح B نسبت به A،4/1 خواهد بود و بالعکس. جدول زیر جدول مقایسه کمیتی ساعتی را نشان میدهد:
جدول (3-2)- مقیاس 9 کمیتی ساعتی برای مقایسه دودویی معیار [31]
ارزش | اولویتها | توضيح |
1 | ترجيح يکسان | گزينه يا شاخص i نسبت به j اهميت برابر دارد و يا ارجحيتي نسبت به هم ندارند. |
3 | کمي مرجح | گزينه يا شاخص i نسبت به j كمي مهمتر است. |
5 | خيلي مرجح | گزينه يا شاخص i نسبت به j مهمتر است. |
7 | خيلي زياد مرجح | گزينه i داراي ارجحيت خيلي بيشتري از j است. |
9 | كاملاً مرجح | گزينه i از j مطلقاً مهمتر و قابلمقایسه با j نيست. |
2و4و6و8 | بينابين |