دو اصل برای موفقیت در فاز خلاقیت را باید مدنظر قرارداد:
در این فاز، هدف ایجاد و ارائه راههای مختلف برای طراحی مجدد نیست، بلکه هدف تغییر و توسعه راه حلهای تحقق کارکردهای منتخب است. درواقع نتیجه فاز خلاقیت در یک کارگاه ارزش می تواند طیف وسیعی از ایده ها را شامل گردد
خلاقیت فرآیندی ذهنی است که در آن تجربه های قبلی باهم ترکیبشده و ترکیب جدیدی را حاصل می کند. هدف، ایجاد و ارائه ترکیبهای جدیدی است که تحقق کارکردهای موردنظر را با کمترین هزینه و همچنین بهبود کارایی نسبت به قبل، میسر نمایند
مسائل و مشکلات در فاز خلاقیت
ایده پردازی بدون در نظر گرفتن کارکردهای منتخب
عدم پرداختن ایده پردازی برای تمام کارکردهای منتخب
ایده پردازی نادرست به دلیل عدم تعریف صحیح مسئله
وجود موانع فرهنگی، محیطی، عاطفی، ذهنی برای ایده پردازی
دور ریخته شدن ایدههای خوب در غربال اولیه
عدم ثبت تمام ایدههای ارائهشده برای کارکردها
عدم دستهبندی صحیح ایدههای ارائهشده برای کارکردها
فاز ارزیابی(قضاوت)
هدف مرحله ارزیابی، ترکیب ایده ها و مفاهیم ارائه شده در مرحله خلاقیت و انتخاب راهکار امکان پذیر، برای بررسی و توسعه است. برحسب معیارهای تعریفشده در مرحله مقدماتی، ایده ها وزن دهی و رتبه بندی میشوند. گامهای اساسی این مرحله عبارتنداز:
حذف ایدههای غیرممکن و بیپایه
دستهبندی ایده ها، نمونه این دستهبندی عبارتنداز: الکتریکی، مکانیکی و غیره
مامورنمودن عضو پیشنهاددهنده یا هر یک از اعضای دیگر گروه برای دفاع از هر ایده در بحثها و ارزیابیهای بعدی
تهیه فهرستی از مزایا و معایب هر ایده
به کمک روشهایی مانند ارزیابی عددی و یا اجماع اعضای گروه، برتری ایدههای هر دسته تعیین و بر همان مبنا ایده ها رتبه بندی میشوند
انتخاب ایدههای مناسب برای توسعه
فاز توسعه
هدف از مرحله توسعه در برنامه کار مطالعات مهندسی ارزش، گردآوری اطلاعات تکمیلی، تجزیهوتحلیل همهجانبه مناسبترین گزینه ها و درنهایت انجام طراحیهای اولیه و برآورد هزینه است که پذیرش و اجرای پروژه را تضمین خواهد نمود. در این مرحله هر یک از گزینه ها بهصورت یک پیشنهاد مهندسی ارزش تنظیم میشوند که علاوه بر خود پیشنهاد شامل برآورد هزینه های دوره عمر مفید، بررسی تطابق با کارکردها، تأثیر بر برنامه زمانبندی، ویژگیهای فنی، ارزیابی ریسک و سایر ملاحظات مرتبط است.
گامهای اجرایی این مرحله عبارتنداز:
انتخاب گزینه دارای بالاترین رتبه، انجام تحلیل سودمندی و تعیین نیازهای اجرایی با در نظر گرفتن هزینه های اولیه سرمایه گذاری، هزینه های اجرا، هزینه های دوره عمر، ریسک و عدم قطعیت
گردآوری اطلاعات فنی برای هر گزینه پیشنهادی مجموعه اطلاعات فنی، این اطلاعات شامل موارد زیر است:
تشریح طرح اولیه و گزینه پیشنهادی
نقشههای کلی و مقدماتی طرح اولیه و گزینه پیشنهادی
داده های مربوط به هزینه و کارایی، بهگونه ای که بهوضوح نشاندهنده تفاوت میان طرح اولیه و گزینه پیشنهاد باشد
تغییرات اعمالشده در برنامه زمانی طرح اولیه
تهیه برنامه زمانی اجرایی که شامل برنامه اجرایی تمام فعالیتها باشد
فاز ارائه
هدف از این مرحله تشریح تغییرهای پیشنهادی در پروژه و آگاه نمودن کارفرمای پروژه از نتایج حاصل از اعمال این تغییرهاست. در این مرحله مواردی مانند محدوده مطالعات مهندسی ارزش، کیفیت موردنظر، معیارهای ارزیابی، کارکردهای پایه و جایگزین و نیز چگونگی اجرای راهکارهای جایگزین ارائه می شود. رهبر گروه باید در این مرحله اطمینان یابد که تمامی جنبه های مرتبط با پروژه برای افراد، به طور کامل روشنشده است و این افراد نسبت به جنبه های مختلف پروژه و پیشنهادهای جایگزین به درک مشترک و واحدی رسیده اند.
افراد آشنا با فرایند مهندسی ارزش این مرحله را دشوارترین بخش از برنامه کار میدانند. دشواری این مرحله ریشه در تلاش های لازم برای انجام این مرحله دارد بلکه دلیل آن وابستگی اثربخشی تلاش های صورت گرفته در مراحل پیشین، به موفقیت این مرحله است. هدف اصلی در این مرحله، انگیزش رفتار مثبت در مخاطب و پیشگیری از بروز رفتارهای منفی است.
در این مرحله لازم است موارد زیر موردتوجه قرار گیرند:
پیش بینی موانع پیش روی تصویب پیشنهادها
آماده سازی پیشنهادها بهصورت نوشتاری شامل:
تنظیم خلاصه مطالعات
پیشبینی سود/زیان محتمل
توصیه به اقدامهایی خاص و ضروری
ارائه طرح اجرایی برای گزینه منتخب
آماده سازی پیشنهادها برای ارائه شفاهی
مسائل و مشکلات فاز ارزیابی و توسعه و ارائه
عدم به کارگیری روشهای درست ارزیابی
عدم به کارگیری صحیح معیارها و محدودیتها در ارزیابی ایده ها
عدم دستهبندی مناسب ایده ها
عدم تهیه سندی شفاف برای پیشنهادات
عدم هماهنگی واحدهای مربوط برای بسط و توسعه کامل ایده ها
مشکلات موجود در محاسبات نتایج کمی هزینهای برخی از ایده ها
یکی از پیامدهای اصلی تولید رادیکال های آزاد می باشد. در محیط های آزمایشگاهی واکنش بین رادیکال های آزاد و چربی ها شامل سه مرحله است:
مرحله آغازین، مرحله تکثیر (انتشار) و مرحله پایانی. در مرحله آغازین، داین های مزدوج[۱۵] از طریق جداسازی اتم هیدروژن از یک گروه بنیان متیلن چربی تشکیل می شود. در مرحله تکثیر، داین های مزدوج باعث واکنش اکسیژن مولکولی با رادیکال های آزاد و تشکیل هیدروپراکسید چربی می گردد.
برآیند تجزیه هیدروپراکسیدهای چربی، الکوکسیل با رادیکال های پراکسیل است که در مرحله تکثیر ایجاد می شوند. اسیدهای چرب اشباع نشده (نظیرآن هایی که در غشای سلول هستند) به علت نقاط اشباع نشده چند گانه ای که در بنیانشان وجود دارد، مستعد این فرایند هستند.
رادیکال های آزاد می توانند بهDNA نیز آسیب بزنند فرایند این آسیب به خوبی توضیح داده نشده و اندازه گیری مستقیم چنین آسیب هایی مقدور نیست. ضمناً پروتئین ها نیز وقتی که در معرض رادیکال های آزاد قرار بگیرند دچار تغییر و تحول می شوند. اکسیداسیون اسید های آمینه منجر به تغییرات فیزیکی نظیر تجزیه پروتئین ها می گردد (۴۸،۸).
۲-۲-۳-۱- منابع تولید رادیکال های آزاد
رادیکال های آزاد از جمله موادی هستند که منابع اولیه و ثانویه دارند. منابع اولیه اصلی عبارتند از: نشت الکترون از میتوکندری به هنگام تنفس هوازی، واکنش گزانتین اکسیداز، فعالیت NADPH اکسیداز و کاتکولامین ها. منابع ثانویه تولید رادیکال ها شامل فرآیندهای فاگوسیتوزی گلبول های سفید خون که متعاقب آسیب عضلانی رخ می دهد و تخریب پروتئین های حاوی آهن و تجمع بیش از اندازه کلسیم می باشد (۳۳،۸).
۲-۲-۳-۲- مکانیسم های تولید رادیکال های آزاد در جریان ورزش هوازی
مکانیسم های احتمالی بسیاری برای تشکیل رادیکال های آزاد به هنگام فعالیت بدنی وجود دارد. اولین مورد آسیب مربوط به اکسیژن بیش از حد است که احتمالاً در جریان ورزش هوازی بسیار شدید به وقوع می پیوندد. به هنگام چنین فعالیتی، مصرف اکسیزن ۱۰تا۲۰ برابر بیشتر از زمان استراحت است که می تواند منجر به ورود اکسیژن به درون عضلات فعال گردد تا جایی که این عضلات ۱۰۰تا۲۰۰ برابر بیشتر از حالت استراحت خود اکسیژن دریافت کنند. همان طوری که قبلاً ذکر شد میتوکندری یا به صورت دقیق تر زنجیره انتقال الکترونی، محل احتمالی تولید رادیکال های آزاد در بدن است. رادیکال های سوپراکسید در درون میتوکندری که در معرض جریان شدید اکسیژن قراردارد، تشکیل می شوند که می تواند موجب تشکیل دیگر رادیکال های مخرب نیز گردد. هم چنان که میزان اکسیژن موجود در درون سلول افزایش می یابد، سرعت تراوش الکترون به اکسیژن نیز بیشتر می شود. مورد بعدی احتمالاً مربوط به شدت های ورزش بالاتر از ۱۰۰% حداکثر اکسیژن مصرفی است. فعالیت در چنین شدت هایی می تواند منجر به کمبود ATP و افزایش سرعت تولید آدنوزین دی فسفات (ADP) گردد که این امر تولید رادیکال های آزاد را از طریق مکانیسم گزانتین اکسیداز، تحریک می کند. محتمل ترین مکانیسم تشکیل رادیکال های آزاد در جریان فعالیت های هوازی، وضعیتی به نام آسیب ایسکمی و خون رسانی مجدد می باشد. به هنگام ورزش، اندام های مختلفی هم چون کبد و کلیه ها ممکن است دچار کمبود اکسیژن شوند که در نتیجه انحراف خون از بخش های غیرفعال به سمت عضلات در حال فعالیت اتفاق می افتد. پس از اتمام ورزش، جریان خون به حالت طبیعی رسیده و این اندام ها خون رسانی مجدد شده و اکسیژن دریافت می کنند. این وضعیت موجب تشکیل رادیکال های آزاد و محصولات حاصل از پراکسیداسیون لیپیدها می گردد (۹۸).
۲-۲-۴- سیستم های دفاع آنتی اکسیدانی
همراه با تکامل اکسیژن به عنوان یک عامل حیاتی زندگی، گونه های اکسیژن فعال با زندگی ناسازگار شدند. این اثر زیانبار اکسیژن با تکامل طبیعی تعداد زیادی از سیسیتم های دفاع آنتی اکسیدانی روبه رو شد. این سیستم ها با توجه به ویژگی های شیمیایی و زیست شناختی بی نظیرشان برای مقابله با عرض اندام اکسیداتیو در همه ابعاد و شکل های حیات انتخاب شدند (۸).
۲-۲-۴-۱- مواد آنتی اکسیدانی طبیعی اصلی
طبق تعریف یک ماده آنتی اکسیدان، ماده ای است که در مقایسه با ماده اکسید شونده، غلظت کمی دارد ولی اکسیداسیون، ماده اکسایش پذیر را تا حد زیادی به تأخیر انداخته یا مهار می کند. طبق تعریف کلی تر دیگری، به ترکیباتی گفته می شود که سیستم های بیولوژیک را در برابر فرآیندها یا واکنش هایی که می توانند باعث اکسیداسیون بیش از حد شوند، محافظت کند.
مواد آنتی اکسیدانی طبیعی اصلی می توانند بیشتر گونه های اکسیژن فعال را خنثی و لاشه برداری کنند، پراکسیداسیون چربی را متوقف کنند و از پروتئین ها و اسیدهای نوکلئیک در مقابل اکسیداسیون و آسیب محافظت نمایند. به طور کلی آنتی اکسیدان ها را می توان به دو طبقه اصلی تقسیم کرد:
۱- آنتی اکسیدان های موجود در سیستم های درون سلولی
۲- آنتی اکسیدان های موجود در مایعات برون سلولی
آنتی اکسیدان های درون سلولی خود به دو طبقه تقسیم می شوند:
الف) آنتی اکسیدان های محلول در چربی که در غشاء قرار دارند و عبارتند از: ویتامین E، A اوبیکنیون
(۱۰O) و چندین کاروتنوئید و یک بتا کاروتن اصلی. این آنتی اکسیدان ها ذاتاً چربی دوست هستند و ویتامین E به عنوان مهم ترین آنتی اکسیدان محلول در چربی محسوب می شود.
ب) آنتی اکسیدان های درون سلولی(سیتوزولی) که در سیتوپلاسم وجود دارند و اصولاً در آب محلول می باشند. این آنتی اکسیدان ها به سه طبقه تقسیم می شوند:
۱- مولکول های زیستی کوچک مانند گلوتاتیون
۲- آنزیم های آنتی اکسیدان مانند کاتالاز، سوپراکسیددیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز
۳- پروتئین های متصل به آهن مانند فریتین
از آنجا که آسیب اکسیداتیو در ابتدا و به طور عمده در غشای میتوکندریایی و نیز در دیگر غشاهای سلولی ایجاد می شود، لذا آنتی اکسیدان های محلول در چربی، به عنوان اولین خط دفاعی محسوب می شوند. در صورتی که آنتی اکسیدان های محلول در آب، به عنوان خط دفاعی دوم عمل می کنند.
آنتی اکسیدان های موجود در مایع برون سلولی، در بیشتر مایعات بدن مثل پلاسما، بزاق، مایعات احشایی و مایعات سینوویال یافت می شوند. آنتی اکسیدان های مایعات برون سلولی را می توان به صورت خالص در شرایط محلول یا به صورت ناخالص در داخل لیپوپروتئین های پلاسما پیدا کرد (۸).
۲-۲-۴-۲- مکمل های آنتی اکسیدانی
شواهد فراوانی نشان می دهد که تحت شرایط فیزیولوژیک و پاتولوژیک گوناگونی از جمله فعالیت بدنی شدید، تمرین در ارتفاع زیاد، عدم تحرک و بسیاری از بیماری ها، مواد آنتی اکسیدانی درون زا نمی توانند به طور کلی از آسیب اکسیداتیو جلوگیری کنند. از لحاظ اکسیداتیو این شرایط می تواند منجر به وارد آمدن آسیب به پروتئین ها، DNA و لیپیدها شود که در نتیجه این امکان وجود دارد که تعادل بین اکسیدان ها و مواد آنتی اکسیدانی به نفع اکسیدان ها تغییر یابد و مواد آنتی اکسیدانی درون زا دیگر قادر نباشند که آثار
اکسیدان ها را خنثی کنند (۱۳۸،۷۶).
به دلیل این که مقدار آنتی اکسیدان های اندوژن ممکن است جهت محافظت از استرس اکسیداتیو کافی نباشد، لذا استفاده از مکمل های آنتی اکسیدانی می تواند به منظور کاهش شدت استرس اکسیداتیو مفید بوده و حاشیه امنیتی بزرگتری را در برابر تأثیرات احتمالی آن ها به وجود آورد (۳۸).
آنتی اکسیدان ها می توانند موجب تخریب رادیکال های آزاد گشته و مکمل های آنتی اکسیدانی ممکن است سد محافظتی قوی تری را در مقابل آسیب های اکسیداتیو ایجاد نمایند (۳۲).
۲-۲-۵- اندازه گیری استرس اکسیداتیو در انسان
برای ارزیابی استرس اکسیداتیو در پاسخ به فعالیت، محققین شاخص های مختلفی را در خون و ادرار اندازه گیری کرده اند. در تعداد قلیلی از این تحقیقات، این شاخص ها در عضله اندازه گیری شده اند.
بسیاری از این شاخص ها مواد جانبی حاصل از پراکسیداسیون چربی هستند اما برای ارزیابی استرس اکسیداتیو، تغییرات در ترکیبات آنتی اکسیدانی از قبیل گلوتاتیون، مواد حاصل از اکسیداسیون پروتئین ، DNA و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان نیز مورد اندازه گیری قرار گرفته اند. روش ESR [۱۶]یک روش مستقیم برای اندازه گیری رادیکال های آزاد است که عمدتاً در مطالعات آزمایشگاهی مورد استفاده قرار می گیرد اما اخیراً برای اندازه گیری رادیکال های آزاد موجود در خون استفاده شده است (۱۴۰). به دلیل آن که روش های اندازه گیری مستقیم RONS ، یعنیESR نیازمند تجهیزات گران قیمت هستند، اکثر پژوهش گرانی که در حیطه رادیکال های آزاد تولید شده در اثر فعالیت بدنی پژوهش می کنند، از روش های غیر مستقیم جهت ارزیابی استرس اکسیداتیو ایجاد شده استفاده می نمایند. ارزیابی غیرمستقیم استرس اکسیداتیو عبارت است از اندازه گیری مقدار مولکول های پایدار تولید شده در نتیجه واکنش RONS با بیومولکول های ویژه.
۲-۲-۶- فعالیت بدنی و استرس اکسیداتیو
مصرف اکسیژن به هنگام فعالیت بدنی افزایش می یابد، ۹۵ تا۹۸ درصد از اکسیژن مصرف شده در جریان متابولیسم هوازی به آب احیا می شود، اما بخش باقیمانده ممکن است به محصولات ثانویه اکسیداتیو، یعنی گونه های اکسیژن و نیتروژن فعال (RONS) تبدیل گردد. به هنگام فعالیت بدنی، احتمال این که رادیکال های آزاد در مقادیر بیشتری نسبت به حالت استراحت تولید شوند، وجود دارد.
چنان چه تولید RONS به دقت کنترل نشود، این ترکیبات می توانند به بافت های مختلف بدن آسیب برسانند (۸۹). فعالیت بدنی مزایای مهمی برای بدن دارد که شامل افزایش آمادگی جسمانی، جلوگیری از ابتلاء به بیماری ها و بهبود کیفیت زندگی می باشد. اما فعالیت بدنی سنگین موجب تولید گونه های اکسیژن و نیتروژن فعال می گردد که به صورت جدی تهدید کننده فرآیندهای ساختاری و عملکردی سلول ها، ارگان ها و سیستم های مختلف بدن است (۷۹).
اگرچه فعالیت بدنی کارایی سیستم دفاع آنتی اکسیدانی بدن را افزایش و استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت را کاهش می دهد، اما برخی پژوهش ها نشان داده اند که تمرینات شدید می توانند منجر به آثار معکوس شوند که این آثار به دلیل اکسیداسیون شدید آنتی اکسیدان ها جهت جلوگیری از اعمال مخرب RONS
می باشد (۶۰). هم اکنون به خوبی پذیرفته شده است که در جریان فعالیت های شدید، تولید رادیکال های آزاد افزایش می یابد (۸۹).
اندازه گیری پراکسیداسیون چربی
وقتی رادیکال های آزاد تولید می شوند به اسید های چرب اشباع نشده غشای سلول حمله می کنند و سبب آغاز یک سری واکنش ها می شوند که اصطلاحاً پراکسیداسیون چربی نام می گیرد.
برای اندازه گیری پراکسیداسیون چربی، موادی همچون پنتان، مالون دی آلدئید[۱۷]، لیپید هیدروپراکسیدها[۱۸]، ایزوپروستان ها [۱۹]و داین های مزدوج مورد ارزیابی قرار می گیرند.
در بیشتر تحقیقات برای ارزیابی استرس اکسیداتیو، MDA اندازه گیری شده است (۱۴۰،۸).
مالون دی آلدئید
آلدئید ها، به ویژه MDA به عنوان شاخص استرس اکسیداتیو در پاسخ به فعالیت مورد اندازه گیری قرار می گیرند. مالون دی آلدئید می تواند با بهره گرفتن از کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا (HPLC)[20] اسپکتروفتومتری و یا اسپکتروفلوئوروسنس اندازه گیری شود (۷۲،۷۱). رایج ترین روش ارزیابی تغییرات MDA در اثر واکنش با اسید تیوباربیتوریک (TBARS)[21] است.
این روش در تحقیقات مختلف به کرات مورد استفاده قرار گرفته است (۷۱).
ظرفیت آنتی اکسیدانی توتال [۲۲]
از دیگر شاخص های مورد استفاده برای استرس اکسیداتیو، اندازه گیری ظرفیت آنتی اکسیدانی توتال است (۱۱۸). برای اندازه گیری این شاخص روش های مختلفی مورد استفاده قرار می گیرند، اما نتایج حاصل از بسیاری از این روشها اکثراً با هم همبستگی ندارند (۷۲،۶۴). برای اندازه گیری این شاخص عمدتاً یک نمونه بافتی یا خونی به سیستم مولد شیمیایی رادیکال های آزاد در آزمایشگاه اضافه می شود و سپس توانایی مقاومت بافت یا خون در مقابل استرس اکسیداتیو اندازه گیری می شود. در بسیاری از این روش برای ارزیابی میزان افزایش استرس اکسیداتیو (مثلاً مقاومت در مقابل پراکسیداسیون چربی) پس از فعالیت استفاده شده است (۱۴۰).
۲-۲-۷ ال-کارنیتین
ال- کارنیتین اولین بار توسط دو محقق روسی در عضله کشف شد و به عنوان کارنیس[۲۳] نام گذاری گردید (۷۰). ساختار شیمیایی این ماده در سال ۱۹۲۷و ۱۹۳۵در مقاله ای در مورد ال–کارنیتین به انتشار رسید (۱۳۰). نام دیگر این ماده، ویتامین T (تنبریو)[۲۴] است زیرا سوسک سیاه تنبریومولیتور(تنبریونیدا، کولوپترا) جهت رشد نیاز به ال-کارنیتین دارد و همچنین، علاوه بر اسید فولیک در دیگر مشتقات ویتامینB وجود دارد (۱۳۴،۹۱).
شکل ۲-۱: مکمل ال کارنیتین
گولن در ظاهر یک روحانی میانهرو و مدرن در ترکیه و به عنوان پدر معنوی اسلامگرایی نوین ترکیه، دست به ایجاد نهادها و مراکز فرهنگی، آموزشی و حتی اقتصادی اسلامی در ترکیه زده و شبکه های تلویزیونی زمان و STV را نیز تأسیس نمود. جریان گولن به مرور زمان به گسترش فعالیتهای خود در ترکیه و خارج از ترکیه اقدام نموده و به خصوص در جمهوریهای تازه تأسیس شوروی سابق به تأسیس مدارس قومی و مذهبی برای تعلیم و ترویج تعالیم اسلامی با قرائت لیبرالی و ترکی پرداخت. گولن از ۱۹۹۰ به ایالات متحده امریکا مهاجرت کرده و مورد حمایت و پذیرش این کشور قرار گرفته است.
برخی شاخصها و نکات قابل توجه جریان گولن را میتوان در زیر خلاصه نمود.
۱ - اتحاد و همخوانی جریان گولن با نظام سرمایه داری.
۲ - پذیرش نظام سکولار و لائیک ترکیه و درخواست برای تغییر هویت و اعمال اسلامی.
۳ - محدود کردن احکام و اعمال اسلامی به فرد و اعمال فردی و عدم لزوم اجرای احکام اسلامی توسط دولت.
۴ - برنامه ریزی برای جذب مردم و هوادار از طریق پول و پاداشهای مالی.
۵- داشتن مواضع ضدایرانی و ضدشیعی.
فتحالله گولن و جنبش وی که دارای افکار مختلطی از اندیشههای عثمانیگری تا ارزشهای لیبرالی بازار آزاد است، به دنبال برقراری دولتی پوپولیست و مورد قبول غرب در ترکیه هستند. این جنبش به دنبال از بین بردن روحیه انقلابی و راستین اسلامی در نزد مردم ترکیه بوده تا از این طریق ضمن تزریق اندیشه های مدرن و مختلط غربی و مورد قبول امریکا به مردم، به مرور زمان نوع جدیدی از اسلام را که همان اسلام غربی یا به قول حضرت امامخمینی(ره)، اسلام امریکایی است را در ترکیه و سپس در منطقه جایگزین اسلام ناب محمدی(ص) نمایند.
از سوی دیگر بر اساس برخی نظرات و مدارک، فتحالله گولن را باید یک روحانینمای تحت اشراف و تسلط غرب و به خصوص امریکا دانست که رابطهای مستقیم با سازمان اطلاعات امریکا[۱۶۰](سازمان سیا) دارد و بسیاری از فعالین این جنبش نیز در واقع از جاسوسان یا حقوق بگیران سازمان سیا هستند (اعتضادالسلطنه ۱۳۹۱، ۱۴۱-۱۲۵). نکته مهم و علت اهمیت دادن به جنبش یا جریان فتحالله گولن در ترکیه آنست که گولن را پدرخوانده حزب عدالت و توسعه ترکیه و به خصوص مرشد و مراد اردوغان و عبدالله گل میدانند.
جریان گولن را باید در مقابل جریان اسلامگرای واقعی حزب رفاه یا جنبش اسلامگرایی نجمالدین اربکان دانست که به شدت بر اسلامگرایی و برقراری اسلام سیاسی در ترکیه تأکید داشتند.
۴-۲-۱۴- همگرایی ترکیه با غرب، ترکیه و پیمان ناتو
سازمان پیمانآتلانتیک شمالی یا همان ناتو، که در سال ۱۹۴۹ تأسیس شده بود را میتوان یکی از دروازه های ورود ترکیه به اردوگاه غربی و امریکایی دانست.
ترکیه که به دنبال کسب پاداش و تعریف منافع خود بر اساس پاداشهای غرب و امریکا بوده و در جنگ شبهجزیره کره به همراه انگلیس به عنوان حامی امریکا، بالغ بر پانزده هزار سرباز ترک را به پشتیبانی امریکا گسیل نموده بود، سرانجام در سال ۱۹۵۲، به عضویت سازمان نظامی و امنیتی اروپای غربی و شمال امریکا یعنی تانو درآمد (کسینجر ۱۳۸۳، ۱:۸۸).
جمهوری ترکیه که از حوادث جنگ جهانی اول، پدید آمده و در واقع قسمت کوچکی از امپراتوری بزرگ و فروپاشیده عثمانی در جنگ جهانی اول بود، در جنگ جهانی دوم ابتدا اعلام بیطرفی نمود اما با توجه به فشار قدرتهای برتر اروپایی مانند انگلستان، در سال ۱۹۴۴ مجبور به اعلام جنگ با آلمان نازی[۱۶۱] گردید. این کشور بعد از جنگ و با توجه به اینکه در آن زمان دارای قدرت نظامی و اقتصادی لازم برای حفظ تمامیت ارضی خود در برابر همسایه قدرتمندش اتحاد جماهیر شوروی[۱۶۲] نبود، مجبور شد در سال ۱۹۵۲ به پیمان ناتو محلق شده و به عنوان یک دولت بلوک غربی[۱۶۳]در صحنه تقابل میان ابرقدرتهای آن روزگار، به امریکا و اروپای غربی وابسته گردد (اعتضادالسلطنه ۱۳۹۱، ۸۳).
در اوایل دهه پنجاه و در چارچوب برنامههای امریکا و غرب برای مقابله با خطر کمونیسم شوروی، دولتهای امریکا، بریتانیا و فرانسه با همراهی ترکیه تصمیم گرفتند که همکاری دفاعی منطقهای در خاورمیانه را با مشارکت کشورهای عرب، توسعه دهند و سیستم جنگی وسیعی ایجاد کنند که سراسر خاورمیانه را زیر پوشش قرار دهد و مقر فرماندهیاش نیز ناحیه کانال سوئز[۱۶۴]باشد. هدف این برنامه، تقویت موقعیت انگلیس در خاورمیانه و توسعه دامنه نفوذ پیمان ناتو به شرق مدیترانه و حمایت از جناح راست پیمان ناتو بود (شرابی ۱۳۷۵، ۱۶۷).
ترکیه و دولتمردان آن به شدت به ناتو وابسته بودند زیرا شوروی در تقسیم جهان بعد از جنگ جهانی دوم، خواهان تصرف و ضمیمه نمودن بخشهایی از ترکیه مانند قارص[۱۶۵]، آرداهان[۱۶۶]و تنگههای بسفر و … به خاک خود شده بود. رهبران ترکیه با بزرگنمایی موقعیت خود در برابر خطر شوروی و کمونیسم جهانی، به کمکهای ناتو و امریکا چشم دوخته و این کمکها را برای بهبود اوضاع اقتصادی و نظامی نامناسب خود لازم و ضروری میدیدند. ترکیه در عصر جنگ سرد نیز همچنان از نظر پیمان ناتو، دارای اهمیت بالایی بود (داوداوغلو ۱۳۹۱، ۱۳۴).
ترکیه سعی نموده است تا با بهره گرفتن از سازمان ناتو، از این سازمان به عنوان مهمترین ابزار راهبردی ترکیه در روابط با دنیای غرب استفاده نماید. این کشور مجبور بوده است تا برای قرار گرفتن در جمع یک اتحاد غربی، با تطبیق شرایط و راهبردهای خود با شرایط غربی ناتو به دنبال به دست آوردن منافع خود در اروپا باشد (داوداوغلو ۱۳۹۱، ۲۳۷،۲۲۹). بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق[۱۶۷] و به تبع آن پیمان نظامی"ورشو”[۱۶۸]، اهداف و راهبرد ناتو دچار تغییر شده و مأموریت این سازمان از یک پیمان نظامی برای حفظ امنیت اروپا، به دخالت و تأثیرگذاری بر امنیت بین المللی تغییر یافت و خود را دارای مأموریت جهانی ساخت.
در این ساختار جدید نیز ترکیه به دنبال نقش مهم و تأثیر گذاری بود که از طریق این نقش بتواند به اهداف و منافعش در صحنه بین المللی دست یابد. اهداف و منافعی مانند دخالت در مناطق مختلف جهان و کسب نقش میانجی و موازنهگر در رویدادهای جهانی، استفاده از کارت ناتو و همکاری نزدیک با امریکا در ورود به اتحادیهاروپا، اخذ نمایندگی غرب و اروپا در مسایل خاورمیانه و استفاده از امکانات ناتو برای تسلط بر خاورمیانه و اطراف ترکیه، تبدیل ترکیه به شریک راهبردی امریکا در منطقه و جهان، استفاده از ناتو برای بازگشت به قدرت امپراتوری عثمانی و دخالت در شرق اروپا و منطقه بالکان و … که کارگزاران آن و به خصوص دولتمردان حزب عدالت و توسعه به دنبال دستیابی به آنها هستند (داوداوغلو ۱۳۹۱، ۲۱۴–۲۳۵). همانگونه که در بالا ذکر شد کارگزاران کنونی ترکیه که از حزب عدالت و توسعه هستند نیز بر اساس نظریه پردازی افرادی مانند احمد داوداوغلو در کتاب عمق راهبردی، به دنبال افزایش نقش خود در ناتو و افزایش حضور و دخالت ناتو در منطقه و به خصوص خاورمیانه هستند. نمونه های بارز این تلاش های ترکیه را میتوان در درخواستهای ترکیه در زمینه استقرار سپر موشکی ناتو در مالاتیا، استقرار موشکهای پاتریوت در مرز ترکیه با سوریه و درخواست ترکیه مبنی بر دخالت غرب و به خصوص ناتو برای حمله نظامی به سوریه بر علیه حکومت قانونی بشار اسد، مشاهده نمود.
۴-۲-۱۵- ترکیه همیشه پشت درهای اتحادیهاروپا
یکی از آرمانهای اساسی جمهوری ترکیه از زمان تشکیل در سال ۱۹۲۳ تاکنون (انتهای سال ۲۰۱۲ میلادی) را باید پیوستن به اروپا و پذیرش این کشور در جمع کشورهای اروپایی دانست.
اگر به فرایند تشکیل جامعهاروپا[۱۶۹]و سپس اتحادیهاروپا[۱۷۰] توجه گردد، مشاهده میشود که جمهوری ترکیه، فارغ از اینکه چه حزب، اندیشه یا چه فردی در مسند حکومت باشد، به دنبال اخذ پذیرش در اروپا بوده است، البته دوران کوتاه دولت حزب رفاه با رهبری نجمالدین اربکان را باید از این فرایند تمنای اروپایی شدن، مستثنی کنیم.
طی حدود نود سال اخیر، یکی از پایه های سیاست خارجی ترکیه که تأثیر فراوانی بر سیاست داخلی و هویت این کشور داشته است را باید تلاش برای کسب جایگاه در اروپا و قرار گرفتن در کنار قدرتهای مطرح این قاره دانست.
آتاتورک به عنوان اولین رهبر و رئیس جمهور ترکیه نوین در همان آغاز ریاست خود به صراحت از آرزوی خود برای تبدیل ترکیه به یک کشور مدرن و اروپایی سخن گفته است، کاری که رجب طیب اردوغان ظاهراًاسلامگرا نیز در سال ۲۰۰۲ و در همان آغاز فعالیت دولتش به آن اشاره نموده و تلاش برای عضویت در اتحادیه اروپا را در کنار ثبات اقتصادی به عنوان یکی از اولویتهای اصلی دولت خود قرار داده است.
گرایش به پیوستن به اتحادیه اروپا و کسب تابعیت اروپایی از سوی حزب عدالت و توسعه و به ویژه اردوغان، بسیار شدیدتر از درخواست لائیکهای هوادار غرب یا همان کمالیستها بوده است (اعتضادالسلطنه ۱۳۹۱، ۸۱، ۱۴۱،۱۴۷).
هر چند برخی کارشناسان، این شوق و اشتیاق حزب عدالت و توسعه برای ورود به اتحادیه اروپا و کسب پذیرش تابعیت اروپایی برای ترکیه را در عواملی مانند تلاش اردوغان برای کاهش قدرت کمالیستها و به ویژه ارتش و کاهش احتمال وقوع کودتا بر علیه دولت دانستهاند، اما باید علت را در جای دیگری جستجو کرد. علت اصلی شوق و تلاش اردوغان برای پذیرش ترکیه در اروپا را باید در راهبرد حزب عدالت و توسعه برای تغییر هویت سنتی ترکیه، کسب هویت و فرهنگ جدید غربی همراه با دریافت پاداشهای اقتصادی و سپس بازیابی اقتدار از دست رفته عصر عثمانی برای تسلط بر منطقه خاورمیانه و شرق اروپا دانست.
علیرغم تمامی تلاشهای صورت گرفته، جامعهاروپا و اکنون اتحادیهاروپا حاضر به پذیرش کامل ترکیه در درون خود نشده است. هر چند ترکیه در سازمانها و نهادهای مرتبط و زیر مجموعهاتحادیهاروپا مانند ناتو، شورای اقتصاد اروپا[۱۷۱]، سازمان امنیت و همکاری اروپا(آگیت)[۱۷۲]، اتحادیه گمرکی اروپا[۱۷۳]و … پذیرفته شده و از اعضای فعال این مجموعه های اروپایی است اما پذیرش کامل و نهایی ترکیه در اتحادیهاروپا به آرزوی نود سالهای برای سران ترکیه تبدیل شده که سرانجام آن نیز مشخص نیست.
۴-۲-۱۶- پشت دروازه های تمدن غربی یا مسیحی
اتحادیهاروپا که اکنون به این نام خوانده میشود، بعد از جنگ جهانی دوم و بر اساس دو آرمان، همکاری و همگرایی اروپا و سپس همکاریاقتصادی برای بازسازی اروپای بعد از جنگ، به وجود آمد. بنیانگذاران اتحادیه و به خصوص نظریه پردازان همکاری[۱۷۴] و ادغام اروپا[۱۷۵]، معتقد بودند با ایجاد اتحادیه و ادغام کشورهای اروپایی، میتوان از تکرار دو جنگ جهانی گذشته در سالهای بعد جلوگیری نمود. اتحادیه اروپا که طی مراحل مختلف و بعد از تشکیل اتحادیههایی مانند اتحادیهذغال سنگ و فولاد اروپا[۱۷۶] در سال ۱۹۵۰، بانک سرمایه گذاری اروپا[۱۷۷]، اتحادیه تجارت آزاد اروپا[۱۷۸]، جامعه اروپا در سال ۱۹۶۷ و نهایتاً در سال ۱۹۹۲ و بر اساس پیمان ماستریخت[۱۷۹] فرانسه به وجود آمده است را میتوان یک اتحادیهاقتصادی و پولی دانست که البته در محافل سیاسی به عنوان کلوپ مسیحی[۱۸۰] یا اتحادیه مسیحی نیز از آن نام برده می شود.
اتحادیهاروپا که ریشه در مشکلات اقتصادی و پیمانهای اقتصادی کشورهای اروپای غربی بعد از جنگ جهانی دوم دارد، برای ترکیه چنان اهمیت دارد که برای ورود به این اتحادیه و پذیرش کامل در آن طی دهه های اخیر مجبور به اجرای برنامهها و دستورات مختلف اتحادیه برای کسب شرایط لازم گردیده است. دستوراتی در مورد تعدیل قوانین دینی و اسلامی، تغییر انگارههای هویتی و فرهنگی جامعه ترکیه و همخوان کردن آنها با نمادهای اروپایی و غربی و …، این دستورالعملهای اتحادیهاروپا را میتوان در چهره همان برنامه اصلی کارگزاران دولت ترکیه در تغییر هویت و منافع این کشور به خوبی مشاهده نمود.
اتحادیهاروپا که انصافاً و علیرغم وجود برخی آزادیها و قوانین حقوق بشری آن، دارای راهبرد ضداسلامی و ضدشرقی است را باید همان اتحادیه مسیحی دانست که برای ورود به آن لازم است تا هویت و ماهیت مردم، کارگزاران و سیاستهای داخلی و خارجی ترکیه تغییر کرده و با هویت و ساختار سیاستهای اروپایی و غربی منطبق گردد.
هویت غربی اتحادیهاروپا را نمیتوان جدا از فرهنگ و مذهب مسیحیت مورد بررسی قرار داد. این اتحادیه به شدت تحت تأثیر مسیحت بوده و علیرغم انکار مسئولین آن، باید اتحادیهاروپا را یک بلوک دینی و دارای هویت مسیحی دانست. بنابر شواهد موجود، هفت کشور عضو اتحادیه شامل ایتالیا، لیتوانی، مالت، لهستان، پرتغال، اسلواکی و جمهوری چک خطاب به دیگر اعضای اتحادیه، از آنها خواستهاند که قانون اساسی اروپا با صراحت به ریشه های مسیحی اروپا اشاره نماید (وثیق ۱۳۸۷، ۱۵۰).
۴-۲-۱۷- دروازه های تمدن، انگاره مشترک محمدرضاشاه و اردوغان
سران حزب عدالت و توسعه نیز علیرغم اذعان به ماهیت و هویت غربی اتحادیهاروپا، بر تغییر هویت ترکیه برای پذیرش کامل در اتحادیه اروپا، پافشاری میکنند و معتقدند که ترکیه باید به نوسازی یا ساخت مجدد فرهنگ سیاسی، روانشناسی، نهادها، نظام و ساختار خود بپردازد تا بتواند با تغییر هویت مردم ترکیه و کسب مشروعیت مردمی برای هویت جدید خود، برای ورود به اتحادیه از همکاری و پشتیبانی مردم نیز برخوردار گردد (داوداوغلو ۱۳۹۱، ۴۹۷).
به نظر میآید سران ترکیه و به خصوص اردوغان و دوستانش، خود را در پشت دروازه های تمدنی میبینند که همه آمال و آروزهای آنان را در اختیار خود دارد. تمدن و هویت غرب و اروپایی که اردوغان در آرزوی عبور از دروازه ورودی آن میباشند. این دروازه و آرزوهای اردوغان را باید با ذهنیت دروازه های تمدن بزرگ محمدرضا پهلوی مقایسه نمود، دروازههایی که هرگز بر روی محمدرضاشاه باز نشده و بلکه به جای دروازه های تمدن خیالی، دروازه های برزخ و فلاکت را بر روی خود باز شده دید!
احتمال اینکه اردوغان و دوستانش نیز به سرانجام محمدرضا شاه گرفتار شده و از قدرت و مقبولیت ساقط شده و در آرزوی باز شدن دروازه های غربی اروپا، نابود شوند، بسیار است .
۴-۲-۱۸- همه تلاشهای ترکیه، همه وعدههای اتحادیهاروپا
ترکیه در مسیر تغییرات هویتی و کسب شرایط لازم برای پذیرش در جامعه اروپا و اکنون اتحادیه اروپا، اقدامات و برنامههای تحمیلی از سوی اتحادیه را مورد توجه و اجرا قرار داده است، اما تاکنون و انتهای سال ۲۰۱۲، خبری از پذیرش ترکیه در اتحادیه نیست و البته گویا اعتباری برای پذیرش ترکیه در سال ۲۰۱۳ نیز در بودجه سالانه اتحادیه دیده نشده است!
ترکیه از همان آغاز تشکیل نهادهای اروپایی، به دنبال ورود به این نهادها بوده و در این راه از هیچ تلاش و هزینهای نیز چشم پوشی نکرده است. اولین و مهمترین نهادی که حاضر به پذیرش ترکیه در ساختار خود شد را باید شورای اروپا[۱۸۱] به سال ۱۹۴۹ دانست، پیمان ناتو به عنوان یک سازمان امنیتی و نظامی غربی و امریکایی در سال ۱۹۵۲ و بر اساس سیاستهای استراتژیک خود اقدام به پذیرش ترکیه نموده است. سازمان امنیت و همکاری اروپا (۱۹۷۵) که آگیک و آگیت نیز خوانده میشوند از دیگر نهادهای اروپایی پذیرش کننده ترکیه بودهاند. ترکیه در ۱۹۹۵ نیز در معاهده گمرکی اروپا پذیرفته شده است، اما تمامی تلاشهای دولتهای ترکیه از زمان امضای توافقنامه آنکارا در سال ۱۹۶۳، شروع شد و درخواست رسمی ترکیه برای ورود به اتحادیه اروپا در سال ۱۹۸۷ توسط تورگوت اوزال نخست وزیر وقت ترکیه به اتحادیه ارسال شده است (اعتضادالسلطنه ۱۳۹۱، ۱۹۱-۱۹۲).
تلاش ترکیه برای ورود به اتحادیه از سال ۱۹۶۳ شروع شده، در سال ۱۹۸۰ و ۱۹۸۶، ترکها مجدداً درخواست عضویت دادند که به علت کودتای ارتش در این کشور، درخواست عضویت آنان در اتحادیه بلااثر گردید. درخواست سال ۱۹۸۷ تورگوت اوزال نیز به علت مشکلات اقتصادی و سیاسی ترکیه، از سوی اتحادیه رد شد. در سال ۱۹۹۹، مسئولین اتحادیه خواستار عضویت ترکیه در لیست اروپا شدند، در همین سال و در اجلاس هلسینکی[۱۸۲]، عضویت ترکیه مورد تصویب قرار گرفته و برای ترکیه شرایطی تعیین گردید. ترکیه در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ به عنوان ناظر در جلسات اتحادیه حاضر شد. در سال ۲۰۰۰، سران اتحادیه در نشست کپنهاک[۱۸۳] متعهد شدند تا در سال ۲۰۰۴ در مورد موضوع عضویت ترکیه در اتحادیه، تصمیمگیری کنند.
در سال ۲۰۰۴ بود که رهبران بیست و پنج کشور عضو اتحادیه اروپا با هدایت ژاک شیراک[۱۸۴] رئیس جمهور فرانسه و گرهارد شرودر[۱۸۵] صدراعظم آلمان، در جلسهای و بعد از چندین ساعت رایزنی و گفتگو، سوم اکتبر ۲۰۰۵ میلادی را برای آغاز زمان گفتگوهای اتحادیهاروپا با ترکیه در مورد پذیرش در اتحادیه را تعیین کردند. تلاشهای نخبگان ترکیه در تغییر نگاه مردم ترکیه به غرب و اقتصادمحوری این اندیشه به خصوص بعد از پیروزی حزب عدالت و توسعه در ترکیه چنان بوده است که یک نظرسنجی در سال ۲۰۰۵ میلادی، نشان داده است که حدود هفتاد و چهار درصد مردم ترکیه با عضویت کشورشان در اتحادیه اروپا موافق بوده و این عضویت را موجب حل مشکلات کشورشان دانستهاند (واحدنان ۱۳۸۲، ۶۰ و ایسنا ۷ خرداد ۱۳۸۴).
اما تمامی قولها و وعدههای سران اتحادیه اروپا برای پذیرش ترکیه در اتحادیه اروپا، معمولاً توسط همان سران مدعی پذیرش و یا جانشینان دوره بعدی آنان مورد انکار و یا تمدید زمان برای انطباق شرایط ترکیه با اتحادیه شداند. چنانچه ژاک شیراک رئیس جمهور فرانسه به عنوان یکی از سران اتحادیه اروپا که در سال ۲۰۰۴، خواهان آغاز مذاکره برای پذیرش ترکیه شده بود، در همان زمان به نکتهای ظریف اشاره کرده است که البته مورد نظر بسیاری از دیگر سران اتحادیه اروپا نیز میباشد، اینکه ترکیه باید حداقل تا سال ۲۰۳۰ میلادی پشت درهای اتحادیه اروپا بماند! (واحدنان ۱۳۸۲، ۶۰).
اردوغان و سران حزب عدالت و توسعه، علیرغم تمام تلاشها و اقدامات خود در تبعیت از دستورالعملهای اتحادیه اروپا، همچنان در کسب پذیرش از اتحادیه اروپا ناتوان و شکست خورده نشان میدهند. بسیاری از کارشناسان اروپایی معتقدند که اردوغان به دنبال ادامه حکومت در ترکیه میباشد، بنابراین موضوع عضویت در اتحادیه اروپا و اقدامات حزبش را میتوان دستاویزی سیاسی برای حفظ قدرت حداقل تا سال ۲۰۲۳ میلادی دانست (پایگاه خبری تحلیلی سیاست ما، ۶ آذر ۱۳۹۱).
آنچه از معادله عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا میتوان فهمید، آنست که اتحادیهاروپا حاضر نیست تا یک ترکیه با جمعیت بالا و هویت نود و هشت درصدی مسلمان را بدون تغییرات بنیادی در هویت و فرهنگ مردم آن، در اتحادیه پذیرش نماید و از سوی دیگر اردوغان و حزب عدالت نیز علاوه بر تلاش برای تغییر هویت و فرهنگ مردم ترکیه بر اساس پاداشهای اقتصادی، سعی دارند تا با آرمانی نشان دادن عضویت در اتحادیهاروپا، مردم را همچنان پشتیبان خود داشته و سالهای آینده در رأس قدرت باشند.
۴-۲-۱۹- هزینه های ترکیه به جای اروپا و غرب
جمهوری ترکیه از آغاز تشکیل، در راستای حفظ تمامیت ارضی و استقلال سیاسی خود مجبور بوده است تا نمایندگی قدرتهای بزرگ اروپایی و امریکا را در منطقه آسیای جنوب غربی و مناطق اطراف خود، بر عهده گرفته و به نوعی خدمتگزار سیاستهای غربی در منطقه مبدل گردد. البته شدت این خدمتگزاری ترکیه به غرب در منطقه در برخی دوره ها افزایش و در برخی دوره ها مانند دولت حزب رفاه نجمالدین اربکان به شدت کاهش داشته است.
بر عهده گرفتن نقش پیاده نظام غرب[۱۸۶] در مقابل اتحاد شوروی، مقابله با جریانهای اسلامی منطقه و همکاری نزدیک و راهبردی با اسرائیل را میتوان نمونه های کوچک و بارز این خدمات ترکیه به غرب دانست. از آغاز قرن بیست و یکم و با شروع حاکمیت دولت عدالت و توسعه در ترکیه نیز این فرایند خدمتگزاری و جانشینی ترکیه در منطقه ادامه داشته است هر چند در برخی مواقع جهت ظاهرسازی و کسب مشروعیت مردمی، مجبور به نشان دادن تقابل ظاهری با غرب شدهاند.
ادامه رابطه اتحاد راهبردی با اسرائیل با وجود اقدامات جنایتکارانه اسرائیل بر علیه مردم لبنان در جنگ ۳۳ روزه[۱۸۷] سال ۲۰۰۶، جنگ ۲۲ روزه[۱۸۸] سال ۲۰۰۹ - ۲۰۰۸ و ۸ روزه غزه[۱۸۹]سال ۲۰۱۲، حمله به کشتی صلح دوستان مرمره آبی[۱۹۰]و … نشان از آن دارد که ترکیه مجبور به اجرای دستورالعملهای غرب برای بهبود روابط خود با اسرائیل در هر شرایطی میباشد، حتی اگر شهروندان ترکیهای قربانی اقدامات اسرائیل باشند!
پذیرش استقرار سپر موشکی ناتو در مالاتیا برای ایجاد تهدید بر علیه همسایگانی مانند ایران و روسیه، دخالت سیاسی و نظامی در امور کشورهای منطقه که رویه ضدغربی دارند مانند دخالت در امور عراق و سوریه و حمایت از گروه های جدایی طلب، تروریستی و جنگجویان بر علیه دولتهای قانونی این کشورها، تقابل با ایران و محور مقاومت[۱۹۱] و ضداسرائیلی - ضد غربی که شامل جنبش حزب الله[۱۹۲]، دولت شیعی عراق، حکومت سوریه و حتی جنبش حماس می گردد.
اردوغان نشان داده است که در راستای سیاستهای کلان و راهبردی غرب، حاضر به فراموشی تمامی اهداف و منافع ملی ترکیه و نوسازی منافع و اهداف ترکیه بر اساس سیاستهای غربی میباشد. اروپاییها از دیرباز، دیپلماسی را با موازنه پاداشها و هزینه ها همراه کردهاند، آنها از مفهوم انتزاعی"حسن نیت جهانی”[۱۹۳]به عنوان عامل تسهیل دیپلماسی، استفاده چندانی نمیکنند (کسینجر ۱۳۸۳، ۲:۶۵).
بدیهی است افزایش شیب پیاده راه موجب سطح سرویس بدتری برای عابر پیاده می شود و ضمنا سرعت مورد نیاز برای عبور از عرض خیابان را کاهش می دهد. شایان ذکر است که کاهش شیب سواره رو غالبا بدون آنکه ظرفیت جاده را قربانی کند، قابل دسترسی است ضمن اینکه فوایدی نظیر کاهش سرعت ترافیک را نیز در بر دارد.
اگر خیابانها صرفا برای رفت وآمد عابر پیاده طراحی اصلاح شوند، در آن صورت امکان برخورد با وسایط نقلیه کلا از بین می رود . در جاهایی که طرحهای ویژه عابر پیاده مقدور یا مطلوب نباشد، میتوان به انجام کنترلهای فیزیکی برای کاهش سرعت مبادرت ورزید .
چنانچه دریک خیابان سرعتها پایین نگه داشته شود و حجم ترافیک نیز معتدل گردد، در آن صورت اتوبوسها و عابران پیاده به طور موفقیت آمیزی خیابان را بین خود تقسیم می کنند و به تبع این امر ازایجاد حال وهوایی که مانع حرکت آزادانه عابر پیاده شود، جلوگیری به عمل می آید . سایر وسایط نقلیه ما نند وسایل حمل کالا نیز در شبانه روز می توانند سهمی از رفت و آمد در خیابان را به خود اختصاص دهند . در ساخت پیاده راه ها مسایل مربوط به توپولوژی راه بسیار مهم و قابل توجه است . توپولوژی پیاده راه باید با شرایط محیطی و انسانی هماهنگ انجام گیرد و در مقابل شرایط عملکردی همگن باشد .
توپولوژی پیاده راه باید متناسب با نیازهای عملکردی آن انتخاب و طراحی شود . ملاحظاتی از قبیل فراهم بودن شرایط در محل ، مهارت محلی در اجرا ، وضعیت اقلیمی ، زیبایی و شکل ظاهری و بصرفه بودن نیز باید مورد توجه قرار گیرد . نوع توپولوژی راه بستگی به موقعیت و کاربرد پیاده راه دارد
رویه پیاده راه ممکن است از جنس خاک تثبیت شده ، آسفالت ، بتن ، سنگ ، آجر و موزاییک باشد . پوشش پیاده راه با خاک تثبیت شده معمولا در گردشگاهها ، میدانها و زمینهای بازی کاربرد دارد . آسفالت در واقع رویه ای مناسب و رایج برای معابر پیاده است . حد اقل ضخامت رویه آسفالتی پیاده راه ۲ سانتی متر است .رویه بتنی را می توان به صورت دال بتنی یا فرش بتنی اجرا کرد . فرش موزاییکی یا سیمانی از دو قشر رویه و آستر تشکیل شده است که سطح رویه آن در معرض سایش قرار می گیرد و باید دارای مقاومت کافی باشد . پوشش آجری در معابر کم تردد مورد استفاده قرار می گیرد و به دو روش آجر چینی روی ملات و آجرچینی روی ماسه امکان پذیر است .
آجر چینی روی ملات مستلزم زیر سازی مقاوم و محکم از بتن وهمچنین تعبیه درز انبساط است. در آجرچینی روی ماسه باید خاک بستر مقاومت خوبی داشته باشد ، چرا که در غیر اینصورت ایجاد اساس بتنی ضروری خواهد بود . پوشش سنگی عمدتا برای استفاده از فضاهای عمومی سر پوشیده است . سنگ مصرفی در پیاده سازی باید زبر ، محکم ، بدون رگه و مقاوم در برابر عوامل جوی و یخبندان باشد.
درزهای اجرایی و انبساطی باید حداکثر به عرض ۱۳ میلی متر و مواد پر کننده آن نیز حتی الامکان همسطح پیاده رو باشد .
تعداد درزها باید در حداقل ممکن نگاه داشته شود و حتی المقدور از کاربرد قطعه های پیش ساخته روسازی به صورت مستقل و بدون اتصال با قطعات مجاور پرهیز شود .
به هر حال نوع و جنس رویه باید به گونه ای انتخاب شود که دارای سهولت اجرا و همچنین مرمت و نگهداری آتی باشد . پوشش سطح پیاده رو از نظر جذب اشعه خورشید نیز باید متناسب با شرایط اقلیمی منطقه باشد . در مناطق گرمسیری پوشش کف به رنگ روشن است و بخش عمده اشعه را منعکس می کند و در مناطق سرد سیری پوششهای تیره رنگ و جاذب اشعه مفید تر خواهد بود .
گذرگاههای عرضی پیاده باید در نقاطی مکان یابی شوند که مورد نیاز عابر پیاده برای طی عرض خیابان به صورت ایمن باشد .گرچه این نکته مبرهن است،ولی همیشه دست یافتنی نیست .
علت این امر آن است که یک حداقل فاصله ایمنی بین گذرگاه های عرضی پیاده تا تقاطع های جانب و خروجی میدان ها باید در نظر گرفته شود, تا رانندگان بتوانند از توقف ایمن مطمئن شوند. گاهی از اوقات می توان این محدودیت را با ممنوعیت انجام حرکت های گردشی از یک راه جانبی یا با یک طرفه کردن آن از سمت تقاطع مربوطه برطرف ساخت. به بیان واضح تر, گذر گاه عرضی پیاده بایستی از یک فاصله مشخصی, قابل رویت رانندگان باشد.
شرایط رویت پذیری برای انواع گذرگاه های عرضی پیاده با توجه به سرعت مجاز خیابان ها تعیین میگردد و برابر استاندارد های اروپایی به شرح زیر است:
سرعت رویکرد ۸۵% (کیلومتر در ساعت) ۴۰ ۴۸ ۵۶ ۶۴ ۷۲
حداقل مطلوب رؤیت پذیری (متر) ۵۰ ۶۵ ۸۰ ۱۰۰ ۱۲۵
حداقل مطلق رؤیت پذیری (متر) ۴۰ ۵۰ ۶۵ ۸۰ ۹۵
۲-۱۲-۵- روابط جریان ترافیک پیاده
روابط اساسی میان سرعت، حجم و چگالی ترافیک پیاده مشابه روابطی است که در تجزیه و تحلیل جریان وسایل نقلیه بکار میرود. با افزایش حجم و چگالی ترافیک پیاده از حالت جریان آزاد تا حد چگالی بحرانی، سرعت و سهولت حرکت پیاده کاهش مییابد. در این چگالی بحرانی، چریان ناپایدار و سرعت غیرقابل پیشبینی میگردد. جریان پیاده در معابر تحت تأثیر کاهش عرض مؤثر ناشی از انواع مختلف “تجهیزات خیابانی” از قبیل تیرهای چراغ برق، صندوق پست، درختان، تابلوهای تبلیغاتی و غیره قرار میگیرد.
جدول ۲-۹- - نرخ ساعتی تولید سفر پیاده [۳۶]
رابطه فعایت پیاده و کاربری زمین ورودی و خروجی بر هر ۱۰۰۰ فوت مربع (۹۰ مترمربع) | |||||
نوع ساختمان | تعداد سفرهای ساعت اوج | نوع ساختمان | تعداد سفرهای ساعت اوج | نوع ساختمان | تعداد سفرهای ساعت اوج |
فروشگاه خردهفروشی لباس مردانه لباس زنانه کفشفروشی کتاب فروشی بوتیک فروشگاه کادویی لوازمالتحریر |
۳-۶ ۱۳ |
د: ضعف های ناشی از مدیریت محافظه کارانه ممکن است منجر به اتخاذ تصمیم جهت تقسیم سود گردد.
ه : بورس اوراق بهادارغیر فعال بوده و نقش کمی در سرمایه گذاری ملی داشته باشد.
۲-۵-۳ ) سیاست تقسیم سود باقیمانده [۲۴]
شرکت ها در رابطه با تقسیم سود خود بطور کلی از دو دیدگاه متفاوت می نگرند:
یک دیدگاه که به چگونگی تقسیم سود به عنوان یک متغیر فعال در جهت افزایش قیمت سهام و در نتیجه حداکثر کردن ثروت سهامداران نظر دارد ؛ از این دیدگاه امکان دسترسی آسان به بازار اوراق بهادار در هر زمان برای شرکت وجود دارد . ودر صورت نیاز مالی شرکت می توانند به راحتی از طریق صدور سهام جدید ویا اوراق قرضه این نیاز راتأمین نماید.دیدگاه دوم اعتقاد بر این دارد، که شرکت ها همیشه دسترسی سهل الوصولی به بازارهای اوراق بهادار نداشته ومعمولا در راه تأمین نیازهای مالی خود از این بازارها با مشکلاتی مواجه هستند .این دیدگاه در وهله اول به سود شرکت، به عنوان یک وسیله مهم وراحت برای تأمین نیازهای سرمایه گذاری می نگرد. وبعد از تأمین آنها در صورت وجوه مازاد نسبت به تقسیم آن تصمیم گیری می نماید . در این دیدگاه به سود سهام به عنوان وجوه باقیمانده غیر فعال که صرفأ از طریق پروژه های سرمایه گذاری قابل قبول تعیین می شودتوجه می گردد . اگر چنانچه پروژه های سرمایه گذاری بازده ای بیش از بازده مورد نیاز انتظار داشته باشند . سرمایه گذار توزیع سود را ترجیح خواهد داد. (وستون ، جی ، فرد ۱۳۷۴)
نظریه سود سهام به عنوان یک تصمیم باقیمانده الزاما بدین معنی نیست که سود سهام از دوره ای به دوره دیگر همراه با تغییرات پروژه های سرمایه گذاری متغیر است.
شرکت ممکن است با کنار گذاشتن وجوه در سالهایی که تأمین مالی سرمایه گذاری ها از سود حاصل کمتر باشد، برای سالهایی که کسری وجوه در رابطه با تأمین مالی سرمایه گذاری ها وجود خواهد داشت ،پرداخت های سود سهام خود را یکنواخت نماید. به هر حال این واقعیت که سود سهام هم دوره تناسبی با وجوه باقیمانده همان دوره نداشته باشد،اصل نظریه باقیمانده را نفی نماید . انواع سیاست های سود باقیمانده به شرح ذیل می باشند: (وستون ، جی ، فرد ۱۳۷۴)
۲-۵-۳-۱)سیاست تقسیم سود مطلقأ باقیمانده[۲۵]
در این روش شرکت پس از تأمین کلیه نیازهای مالی خود از درآمدها، بقیه آنرا به صورت سود سهام توزیع می نماید.
۲-۵-۳-۲) سیاست پرداخت درصد ثابتی از سود باقیمانده [۲۶]
دراین سیاست اگر چه تأمین مالی پروژه های سرمایه گذاری در اولویت قرار دارند ولی شرکت فقط درصدی از درآمدها، را به جای توزیع کامل آن تقسیم می نماید.
۲-۵-۳-۳) سیاست تقسیم سود باقیمانده یکنواخت
در این روش منابع پرداختی به عنوان سود از یک الگوی ثابتی پیروی می کنند. بدین صورت که مبالغ پرداختی سود در بلند مدت با درآمدها منهای نیازهای مالی شرکت برابر است . اگر در بلند مدت متوسط نیازهای مالی سرمایه گذاری بیش از درآمدها باشد هیچ گونه سودی توزیع نمی گردد.
جدول زیر تفاوت بین ۳ روش مختلف تقسیم باقیمانده را برای یک دوره پنج ساله نشان می دهد:
جدول (۲-۱) تفاوت بین سه روش مختلف تقسیم سود باقیمانده
درصد | کل | سال ۵ | سال ۴ | سال ۳ | سال ۲ | سال ۱ | سال شرح |
۱۰۰ | ۱۴۸۰۰ | ۳۰۰۰ | ۳۴۰۰ | ۲۴۰۰ | ۳۲۰۰ | ۲۸۰۰ | درآمد هر سهم |
(۵۰) | (۷۴۰۰) | (۱۵۰۰) | (۱۶۰۰) | (۱۸۰۰) | (۱۱۰۰) | (۱۴۰۰) | نیازهای مالی پروژه های سرمایه گذاری |
۵۰ | ۷۴۰۰ | ۱۵۰۰ | ۱۸۰۰ | ۶۰۰ |