سلامت روانی را می توان براساس تعریف کلی و وسیع تر تندرستی تعریف کرد. طی قرن گذشته ادراک ما از تندرستی به طور گسترده ای تغییر یافته است. عمر طولانی تر از متوسط، نجات زندگی انسان از ابتلاء به بیماریهای مهلک با کشف آنتی بیوتیک ها و پیشرفتهای علمی و تکنیکی در تشخیص و درمان، مفهوم کنونی تندرستی را به دست داده که نه تنها بیانگر نبود بیماری است. بلکه توان دستیابی به سطح بالای تندرستی را نیز معنی می دهد. چنین مفهومی نیازمند تعادل در تمام ابعاد زندگی فرد از نظر جسمانی، عقلانی، اجتماعی، شغلی و معنوی است. این ابعاد در رابطه متقابل با یکدیگرند، به طوری که هر فرد از دیگران و از محیط تاثیر می گیرد و بر آنها تاثیر می گذارد. بنابراین سلامت روانی نه تنها نبود بیماری روانی است، بلکه به سطحی از عملکرد اشاره می کند که فرد با خود وسبک زندگی اش آسوده و بدون مشکل باشد. در واقع، تصور براین است که فرد باید بر زندگی اش کنترل داشته باشد وفقط در چنین حالتی است که می توان آن قسمت هایی را که در باره ی خود یا زندگی اش مساله ساز است تغییر دهد(هرشن سن و پاور،۱۹۸۸، ترجمه منشی طوسی،۱۳۷۴ ).
یهودا ( ۱۹۵۹، به نقل از منشی طوسی،۱۳۷۴ ) مواردی را برای تعریف سلامت روانی ارائه کرد:
الف) نگرش مثبت به خود
ب) میزان رشد، تحول و خودشکوفایی
ج) عملکرد روانی یکپارچه
د) خود مختاری یا استقلال شخصی
ه) درک صحیح از واقعیت
و) تسلط بر محیط
دیگران نیز موارد دیگری را ارائه دادند ولی از نظر اسمیت۱( ۱۹۶۱، به نقل از منشی طوسی، ۱۳۷۴ ) همه ی این موارد، مفاهیم اصلی یکسان را برداشتند. بنابراین وی پیشنهاد کرد به جای شمردن اینگونه موارد بهتر است ابعاد بهداشت روانی بر اساس اصول زیر انتخاب شود:
الف) نشان دادن ارزش های مثبت بشری
ب) داشتن قابلیت اندازه گیری و تشخیص
ج) داشتن ارتباط با نظریه های شخصیت
د) مرتبط بودن با بافت های اجتماعی که برای آن تعریف و مشخص شده اند.
به این ترتیب، متخصصان بعدی کارشان را روی مفاهیمی کلی از قبیل بهنجار بودن یا بهزیستی متمرکز کردند. امروزه مفهوم مقابله۲ به منزله ملاک سلامت روانی به نوشته های رشته های تخصصی گوناگون بهداشت روانی راه یافته است(هرشن سن و پاور،۱۹۸۸، ترجمه منشی طوسی، ۱۳۷۴). بعضی از محققان معتقدند سلامت روانی حالتی از بهزیستی و وجود این احساس در فرد است که می تواند با جامعه کنار بیاید. سلامت روانی به معنای احساس رضایت، روان سالمتر و تطابق اجتماعی با موازین مورد قبول هر جامعه است(کاپلان و سادوک، ۱۹۹۹، ترجمه پور افکاری ،۱۳۷۶).
سازمان بهداشت جهانی، سلامت روانی را قابلیت ایجاد ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، توانایی در تغییر و اصلاح محیط اجتماعی، و حل مناسب و منتطقی تضادهای غریزی و تمایلات شخصی، به طوری که فرد بتواند از مجموعه تضادها ترکیبی متعادل به وجود آورد، می داند. طبق تعریفی که این سازمان ارائه می دهد، وظیفه اصلی بهداشت روانی، تامین سلامت روان است تا به مدد آن بتواند قوا و استعدادهای روانی را پرورش داد. در واقع، بهداشت روانی مبتنی بر سه پایه است:
الف)حفظ و تامین سلامت روان
ب)ریشه کن ساختن عوامل بیماری زا و پیشگیری از ابتلاء به بیماریهای روانی
ج)ایجاد زمینه ی مساعد برای رشد و شکوفایی شخصیت و استعدادها تا حداکثر ظرفیت نهفته در آنها(سامی کرمانی، ۱۳۵۴ ).
به طور کلی شخص دارای سلامت روان می تواند با مشکلات دوران رشد روبرو شود و قادر است در عین کسب فردیت با محیط نیز انطباق یابد. به نظر می رسد تعریف رضایت بخش از سلامت روانی برای فرد مستلزم داشتن احساس مثبت و سازگاری موفقیت آمیز و رفتار شایسته مطلوب است. بنابراین هرگونه ملاکی که به عنوان اساس سلامتی در نظر گرفته می شود باید شامل رفتار بیرونی و احساسات درونی باشد(بنی جمال واحدی،۱۳۷۰).
۲-۲-۳ تعریف بهداشت روان در فرهنگهای مختلف:
بهداشت روان سازش با فشار های مکرر زندگی می باشد و سازگاری عبارت است از ایجاد تعادل و هماهنگی رفتار فرد با محیط به گونه ای که ضمن حفظ تعادل روانی یا در ارتباط با تغییرات و دگرگونیهای محیط خودش نیز به تطابقی موثر و سازنده دست یابد لذا هر فرد به طور موفقیت آمیز باید خود را به محیط سازگار نماید و عموماً ناگزیر است که با زندگی نسبتاً سازش موثر داشته باشد ولی باید توجه داشت که هرکس دارای ظرفیت مشخص جهت تحمل فشارهای زندگی روزانه است وجود فشارهای عاطفی گوناگون خطر از هم پاشیدگی روان را افزایش خواهد و به سلامت روان لطمه وارد خواهد نمود و فرد قادر نیست رفتار موزون و هماهنگی با جامعه داشته باشد و سلامت روان خود را حفظ نماید.
سلامت روان عبارت است از رفتار موزون و هماهنگ با جامعه، شناخت و پذیرش واقیعتهای اجتماعی و قدرت سازگاری با آنها، ارضا کننده نیازهای خویشتن به طور متعادل و شکوفایی استعداد فطری خویش می باشد. فردی از سلامت روان برخودار است که قادر باشد تا عقده های درونی خود را حل و فصل کند و با تغییرات و مقتضیات محیط طبیعی و اجتماعی خویش سازگار باشد و تلاش کند تا تندرستی و نشاط برای خود و دیگران فراهم سازد زیرا سلامت روان حالتی مساعد برای رشد و نمو از جهت بدنی، عاطفی و شعوری، بدون ایجاد مزاحمت برای دیگران است(آقاجانی وهمکاران۱۳۸۱).
سازمان بهداشت جهانی ۱سلامتی را اینگونه تعریف کرده است که آن را حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط فقدان بیماری می داند و همچنین این سازمان، ضمن توجه دادن مسئولین کشورها در راستا تامین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی افراد جامعه همواره بر این نکته تاکید دارد که هیچ یک از این سه بعد بر دیگری برتری ندارد(سازمان بهداشت جهانی، ۱۹۹۰).
مفهوم بهداشت روانی در فرانسه شعبه ای از بهداشت عمومی تلقی شده وهدف آن حفظ سلامت روح و پیشگیری از ایجاد عوامل ناراحت کننده نظیر خستگی روانی و هیجانات شدید، اعتیاد و بالاخره از ابتلا به حالات ساده روانی( نوروزها۱) و یا حالات عمیق روانی( سایکوزها۲) می دانند.
مفهوم بهداشت روانی بر اساس تعریف انجمن روانپزشکی آمریکا۳ کاربرد و معیار و ضوابطی است که از شیوع بیماریهای روانی کاسته و سلامت روان افراد اجتماع را تامین نماید. این ضوابط شامل اقدامات و تدابیری در طب پیشگیری، تشخیص، درمان بیماری ها روانی و تسریع در برگشت آنها به اجتماع است.
سازمان بهداشت جهانی، سلامت روان را چنین تعریف کرده است بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای می گیرد و بهداشت یعنی، توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی، جسمی و بهداشتی، سلامتی تنها در نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست تعریف گینز برگ در مورد بهداشت روانی عبارت است از تسلط و مهارت در ارتباط با محیط، بخصوص در سه فضای زندگی، عشق، کار و تفریح. استعداد یافتن و ادامه کار، داشتن خانواده، ایجاد محیط خانوادگی خرسند، فرار از مسائلی که با قانون درگیری دارد، لذت بردن از زندگی و استفاده صحیح از فرصتها، ملاک تعادل و سلامت روان است(میلانی فر۱۳۷۴ به نقل از تودور۱۹۶۶). تعریف سلامت روان را براساس ادبیات موضوع وابسته به هفت ملاک می داند که عبارتند از ۱- فقدان بیماری ۲-رفتار اجتماعی مناسب ۳- رهایی از نگرانی و گناه-۴ کفایت فردی و خود مهارگری ۵- خویشتن پذیری و خود شکوفایی ۶- تفرد و سازمان دهی شخصیت و۷-گشاده نگری و انعطاف پذیری. به نظر تودور، با توجه به ادبیات موجود نمی توان باقاطعیت از ملاکهای پذیرفته شده جهانی برای سلامت روان سخن گفت: بنابراین، سلامت روان از دیدگاه های گوناگونی تعریف می شود و هر تعریفی از سلامت روان، فرضیه های فرهنگی ذاتی خود را داراست(لطافتی بریس،۱۳۸۸).
همه متخصصان متفق القولند که سلامت روان در تحول شخصیت واحد نقشی بنیادین است. تصور تحول موزون انسان بدون وجود سلامت روان غیر ممکن است. بی شک عوامل متعددی بر سلامت روان تاثیر می گذارد که فهرست کردن همه آنها دشوار است چرا که وجود تفاوتهای فردی ممکن است به تنوع در عوامل موثر بر سلامت روان بینجامد با این حال، یافته های حاصل از پژوهش ها در زمینه های زیست شناسی و عوامل اجتماعی دانش، ما را درباره عواملی که ممکن است سلامت روان تحت تاثیر قرار دهند وسعت بخشیده اند(اینترنت، مقاله روانشناسی موفقیت به سوی سلامت روان).
۲-۲-۴ اصول بهداشت روانی
چنانکه قبلا ذکر شد، هدف اصلی بهداشت روانی پیشگیری است و این منظور به وسیله ایجاد محیط فردی واجتماعی مناسب حاصل می گردد. بنابراین برای هر فرد لازم است که با اصول بهداشت روانی آشنایی داشته باشد. اصول اساسی بهداشت روانی عبارت است از:
الف) احترام به شخصیت خود و دیگران: یکی از شرایط اصولی بهداشت روانی احترام به شخص خود است و اینکه فرد خود را دوست بدارد و به عکس، یکی از علایم بارز غیر عادی بودن، تنفر از خویش است. اصول بهداشت روانی مبتنی بر تقویت افراد است، نه تخریب شخصیت آنها، بر اساس این اصول باید نسبت به دیگران اغماض و بردباری داشت و به عوض تنبیه، تشویق را پیش بینی کرد و خلاصه اینکه، برای شخصیت افراد احترام قائل شد.
ب) شناخت محدودیت های خود و دیگران: یکی از اصول مهم بهداشت روانی، روبرو شدن مستقیم با واقعیت زندگی است. برای رسیدن به این مقصود، نه تنها لازم است که عوامل خارجی را شناخته و بپذیریم، بلکه ضروری است تا شخصیت خود را آن طور که واقعا هست قبول نمائیم. کشمکش و خصومت با واقعیت اغلب سبب بروز اختلال روانی می گردد. شخص سالم در عین حالی که از خصوصیات مثبت و بر جسته ی خود استفاده می کند، به محدودیت ها و نواقص خود نیز آشنایی دارد. البته باید خاطر نشان کرد که اگر چه خودشناسی کاری دشوار است، ولی شناختن دیگران دشوارتر است، زیرا افراد بشر از خیلی جهات با یکدیگر متفاوتند.
ج)پی بردن به علل رفتار: در هر عملی باید اصل علت و معلول حکمفرما باشد زیرا که از نظر علم، هیچ پدیده ای خود به خود به وجود نمی آید. از نظر علمای روان شناسی، رفتار خوب و بد وجود ندارد، بلکه هر رفتاری عللی دارد و اگر رفتاری برای فرد و جامعه مضر باشد، باید مانند برطرف کردن مرضی جسمی، سعی بر درمان آن نمود، بنابراین اولین قدم برای از بین بردن اختلال رفتار، یافتن دلیل آن است.
د) درک اینکه رفتار، تابع تمامیت فرد است: رفتار بشر تمامیت وجود اوست. بدین معنی که هر انسانی بر اثر ارتباط خصوصیات روانی و جسمی خود دست به انجام عمل می زند. هیچ رفتاری جداگانه و در خلاء انجام نمی گیرد و هیچ عملی مستقل از سایر اعمال و خصوصیات موجود بروز نمی کند. مثلا ناراحتی های جسمانی، اختلالات روانی را باعث می شود و بالعکس، نارسائی های روانی سبب بروز علایم جسمانی خواهد شد.
ه) شناسایی احتیاجات اولیه ا ی که سبب ایجاد رفتار و اعمال انسان می گردد: بهداشت روانی مستلزم دانستن و ارزش دادن به احتیاجات اولیه ی افراد بشر است. بعضی از این احتیاجات جسمانی است، مانند نیاز به آب و غذا و گروهی از آنها روانی می باشد مانند احتیاج به پیشرفت. بشر دائما تحت تاثیر این نیازهاست و به نسبت محرومیت و یا ارضاء آنها رفتار می کند، بنابراین زندگی او هیچ وقت در حالت سکون مطلق نیست، بلکه دائما در کشمکش و تلاش برای به دست آوردن غذا، آب، مسکن و عشق به پیشرفت موقعیت اجتماعی و امنیت جسمی و روانی است. شخصی که این اصول را بداند و بپذیرد، واقع بینانه با مشکلات زندگی مقابله کرده و دارای سلامت روانی خواهد بود( شاملو،۱۳۷۶).
۲-۲-۵ خصوصیات افراد دارای سلامت روانی
بنابر تحقیقات انجمن ملی بهداشت روانی، افراد دارای سلامت روانی دارای خصوصیات زیر هستند:
آنان احساس راحتی می کنند، خود را آنگونه که هستند می پذیرند، از استعدادهای خود بهره مند می شوند، نگرانی، ترس واضطراب و حسادت کمی دارند و دارای اعتماد به نفس می باشند. سیستم ارزشی آنان از تجارب شخصی خودشان سرچشمه می گیرد. احساس خوبی نسبت به دیگران دارند، به علایق افراد دیگر توجه می کنند و نسبت به آنها احساس مسئولیت نشان می دهند. سعی نمی کنند بر دیگران تسلط یابند. آنها با مشکلات روبرو می شوند و نسبت به اعمال خود احساس مسئولیت می کنند. محیط خود را تا آنجا که ممکن است شکل می دهند و تا آنجا که ضرورت دارد با آن سازگار می شوند(بنی جمال واحدی،۱۳۷۰).
تحقیقات متعددی در خصوص سلامت روانی انجام گرفته است که برخی از این تحقیقات رابط بین سلامت روانی و خانواده و همچنین ازدواج مجدد را مورد بررسی قرار داده اند، پس لازم است تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته است مورد بررسی قرار گیرند.
در مطالعهای که تحت عنوان مقایسه ی بهداشت روانی بین دانشجویان مجرد و متاهل خوابگاهی انجام گرفت به شرح زیر می باشد. نمونه تحقیق مذکور۱۲۰ نفر(۶۰ نفر مجرد و۶۰ نفر متاهل ) می باشد که به صورت تصادفی انتخاب شده اند و نتایج نشان داد که بین دانشجویان مجرد و متاهل نمره کل سلامت روانی(یعنی از نظر اضطراب، افسردگی، اختلال در کارکرد اجتماعی و علایم جسمانی) تفاوت معنی داری وجود ندارد. محقق علت معنی ندار بودن دو گروه از لحاظ سلامت روان را به علت وجود عوامل مزاحم مانند نمونه های انتخاب شده هر دو گروه خوابگاه دانشجویی زندگی می کنند و چون هر دو گروه از خانواده همسرشان دور هستند وهمچنین مشکلات مربوط به خوابگاه ها و مشکلات خاص خود دانشجویان می داند (اختیاری امیری، ۱۳۸۳).
در تحقیقی که تحت عنوان: بررسی رابطه عملکرد خانواده و سلامت عمومی فرزندان انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین عملکرد خانواده به طور کلی و سلامت عمومی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد. از میان متغییرهای عملکرد خانواده، بین میزان همبستگی خانواده و سلامت عمومی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری به دست می آمد. بین میزان ابزار و بیان خود و سلامت عمومی دانش آموزان نیز رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد. نتایج بدست آمده چه در ابعاد نظری وچه در بعد تحقیقاتی نشانگر این است که نحوه ی تعاملات درون خانواده با میزان سلامت عمومی فرزندان آنها در ارتباط است(حنانی،۱۳۸۳).
در تحقیق دیگری که تحت عنوان: ارتباط بین سازگاری خانواده با سلامت روانی و سطح رضاء نیازهای روانشناختی فرزندان نوجوان انجام گرفت. نتایج نشان داد که عملکرد خانواده در ابعاد شش گانه حل مشکل، ارتباط نقش، همراهی عاطفی و کنترل عاطفی و نیز عملکرد با مشکلات روانی(شکایت جسمانی، ناسازگاری اجتماعی، اضظراب و افسردگی) همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. به صورتی که هر چه عملکرد خانواده ضعیف تر باشد مشکلات روانی نیز بیشتر خواهد شد. همچنین عملکرد با میزان احساس نیازهای روانی، آزادی عمل، شایستگی و ارتباط، همبستگی منفی معناداری داشت. به صورتی که هر چه عملکرد خانواده ضعیف تر باشد، عدم ارضای نیازهای روانی، ارتباط، شایستگی و آزادی عمل نیز بیشتر خواهد بود. یافته دیگر نشان داد که عملکرد کل، آمیزش عاطفی و همراهی عاطفی خانواده ها با مقیاس ،تفاوت معنی داری نداشت، اما حل مشکل ارتباط کنترل رفتار و نقش ها با جامعه، تفاوت معنی داری داشت و ضیعف تر بود. نتایج تحقیق بیانگر اهمیت تاثیر پذیری فرزندان از ناساگاری والدین و محیط ناآرام خانواده بود ونتایج نشان داد که چنانچه خانواده به وظایف خود عمل نکند، سلامت روانی روزه مره فرزندان، ارتباط کلامی و غیر کلامی اعضاء الگو های رفتاری مناسب و نهایتاً تعیین قواعدی برای کنترل رفتار، دارای عملکرد ضعیف هستند.(رحیمی نژاد و پاک نژاد، ۱۳۸۳).
در پژوهشی که در شهر اهواز تحت عنوان: مقایسه ی سلامت روان زنان در خانواده های تک همسره با زنان در خانواده های چند همسری انجام گرفت. نتایج نشان داد که احتمالاً فشار روانی ناشی از چند همسر داشتن یک مرد، بتدریج تعادل روانی زنان چنین خانواده هایی را بر هم زده و آنها را مستعد ابتلاء به بیماریهای روانی می کند. آشتفگی ناشی از بر هم خوردن شکل طبیعی خانواده منجر به عقاید ضد سازشی و کاهش رضایت از زندگی، عصانیت، عدم کنترل رفتار و … خواهد شد.(زارعی و همکاران، ۱۳۸۳).
همچنانکه در جریان طبیعی رشد جوانان در صدد تثبیت هویت بزرگسالانه ای برای خود هستند سطوح مختلف افسردگی و استرس مرتبط با مشکلات در میان نسل جوان در حال گسترش است علاوه بر این اسمیت۱ و راتر۲ (۱۹۹۵) گزارش کرده اند که از سال ۱۹۴۵، اختلالات روانی، اجتماعی که در برگیرنده ی افسردگی، اختلالات تغذیه، و رفتار های خودکشی است در بزرگسالان به طور اساسی شیوع بیشری یافته است. همچنین بر اساس گزارش سازمان بهداشتی، طی ده سال گذشته، تعداد جوانانی که بیمار تشخیص داده شده و به بیمارستان های روانی ارجاع داده شده اند افزایش قابل ملاحظه ای یافته است. پژوهشی که روی جوانان ۱۸ ساله در اسکاتلند انجام شده است نشان می دهد که ۳/۱ پسران و ۵/۲ دختران دارای اختلالات روانشناختی هستند(بهرامی احسان، ۱۳۸۱).
نتایج مطالعه ات تطبیقی که در سه کشور اروپایی انجام شده است حکایت از آن دارد که حدود ۲۷ درصد افراد از افسردگی رنج می برند. همچنین کاچر۳ (۱۹۹۴) گزارش کرده است که بین۱۰ تا ۱۵ درصد جوانان دارای مشکلات رجدی هیجانی، رفتاری هستند(بهرامی احسان،۱۳۸۱).
۲-۲-۶ عوامل موثر در تامین سلامت روان
روان انسان هم تابع عوامل عضوی، روانی و اجتماعی و ارتباط عوامل مذکور با یکدیگر می باشد. به عبارت دیگر محیط طبیعی و محیط انسانی تنظیم کننده سلامت روان است و مقصود از محیط طبیعی عوامل هادی مثل بهداشت، آنان برای حفظ و سلامت روان خود می باید از جهات مختلف روانی دقیقاً تحت کنترل و مراقبت خود و دیگران قرار گیرد.
۲-۲-۷ نقش خانواده در تامین سلامت روان
پایه های ریشه روانی و رفتار اجتماعی کودکان و احساس ایمنی و ارضای عاطفی در سالهای نخستین کودکی پایه ریز ی می گردد اولین محیط اجتماعی برای انسان خانواده است که درآن شخصیت هر فرد پایه گذاری می شود و خانواده دو امر مهم را برعهده دارد یکی ساخت فرد به عنوان یک انسان و دیگری انتقال میراث انسانها به نسل بعدی است. درخانواده افراد تشریک مساعی می کنند. تحت تاثیر یکدیگر قرار می گیرند و موجبات نمودپیشرفت شخصیت کلیه افراد در خانواده فراهم می شود. خانواده می بایست کانون گرم و محبت آمیز به وجود آورد و زندگی خود را بر مبنای محبت و پذیرش، احترام متقابل و زندگی مسالمت آمیز بنا کند. زیرا خانه اولیه مرکز آموزش اخلاقی، تربیتی ،اقتصادی، مذهبی،هنری و بهداشتی انسان است، عدم توجه والدین به سالم سازی محیط روانی و عاطفی کودکان و نوجوانان و فقدان روابط مناسب در بیشتر موارد آنان را با کمبود های عاطفی و مشکلات روانی گوناگون روبرو می سازد و احتمال اینکه این کودک در آینده به اختلالات رفتاری و روانی خانواده، انگیزه اصلی آشفتگی های روانی و نشر خوبیهای مثل عصیان های جوانی فحشا و اعتیاد دانسته شده است.
۲-۲-۸ نظریات مرتبط با سلامت روانی
جامعه شناسان و روان شناسان بصیرت ها و رهنمودهای عمده ای را برای مطالعه سلامت روانی ارائه داده اند و سلامت روانی را یک مورد مهم می دانند بر نظریات برخی از آنها به طور اختصار اشاره می کنیم:
می داند.[۹۴]
۲-آموزه های احکامی پیشگیرانه:
این گونه آموزه های پیشگیرانه شامل قوانین و مقررات و دستوراتی است که التزام به آنها فرد و جامعه را به حال اعتدال قرار می دهد و از به وجود آمدن بسترهای جرم زا جلوگیری می نماید. پیشگیری کیفری به عنوان یکی از گونه های پیشگیری از آموزه های احکامی قرآن را تشکیل
می دهد، که از دیدگاه جرم شناختی پیشگیری ثالث یا پیشگیری از تکرار جرم محسوب می شود.
مهمترین آموزه احکامی پیشگیرانه قرآن عبارت است از وجوب امر به معروف و نهی از منکر .
مکانیزم پیشگیرانه امر به معروف به صورت بهبود بخشیدن به شرایط و اوضاع و احوال فکری و فرهنگی است که می تواند بسیاری از زمینه های بزهکاری را از بین ببرد و مکانیزم بازدارندگی نهی از منکر به صورت جلوگیری از وقوع پدیده های ناشایست در جامعه علاوه بر نهی از استمرار و ادامه رفتارهای ناپسند، ممانعت از تکرار جرم است.
۳-آموزه های اخلاقی پیشگیرانه:
آموزه های اخلاقی پیشگیرانه، بیشترین حجم آموزه های پیشگیرانه را به خود اختصاص می دهد و در واقع آموزه هایی است که انسان را به سوی مکارم اخلاقی سوق می دهد به نحوی که نه تنها فرد عادی بلکه مأمورین دولت، به خود اجازه سوء استفاده نمی دهد و خود را ملزم به خیر خواهی و گذشت می داند.
از مهم ترین مولفه این آموزه در مورد بحث سوء استفاده می تواند توصیه به حسن ظن باشد چرا که سوء ظن و بد گمانی به دیگران، منشا پدید آمدن تصورات غیر اقعی و در نتیجه صدمه دیدن اصل برائت و قاعده صحت می شود. از دیدگاه جرم شناختی نیز سوء ظن نسبت به دیگران می تواند موجب پدید آمدن بیماری توهم نسبت به آنان شود.
در مظان اتهام قرار دادن دیگران بدون دلیل در نتیجه باز داشت غیر قانونی از آثار سوء ظن می تواند باشد به همین خاطر است که آموزه های اخلاقی تمام انسان ها را به حسن ظن بر بهترین وجه ممکن توصیه نموده است و سوءظن را در بسیاری از موارد نه تنها غیر اخلاقی بلکه به عنوان معصیت قلمداد نموده است.
ب) پیشگیری در سیره معصومین علیهم السلام
بررسی در سیره معصومین به ویژه امام علی(ع) با عنایت به نهج البلاغه می تواند در ایجاد یک سیاست جنایی مناسب و کارآمد، در راستای پیشگیری از سوء استفاده مأمورین دولت موثر باشد.
در سیره معصومین(ع) چهار عامل که نقش موثری در پیشگیری از سوء استفاده مأمورین دولت دارد عبارتند از: دقت در گزینش کارگزاران،نظارت بر نحوه عملکرد، قاطعیت و حتمیت در برخورد با متخلفان و تشویق مأمور درستکار که هر کدام به صورت مختصر بررسی می شود.
۱-دقت در گزینش کارگزاران:
دقت در گزینش کارگزاران در سیره معصومین(ع) از جایگاه ویژه ای برخوردار است بسیار واضح است که در امر گزینش افراد هر چه دقت بیشتری صورت پذیرد، و انسان هایی انتخاب شوند که از اعتقادات قوی برخوردارند و از خانواده پاک و متشرع هستند، تعهد آنان نسبت به کار و انجام امور به طور صحیح بیشتر خواهد بود بنابراین امکان سوء استفاده از بین می رود یا به حداقل خواهد رسید.امام علی(ع) در فرازی از سخنان خود می فرمایند:«آفات و بلای کارها ناتوانی کارگزاران است.»[۹۵]
این ناتوانی می تواند یا ناشی از عدم تخصص کافی در آن زمینه باشد یا در نتیجه عدم تعهد کافی باشد. به طور کلی برای گزینش مأمورین از دید امام شرایطی وجود دارد که یک قسم مربوط کارگزاران و یک قسم مربوط به مسئولین است که گزینش انجام می دهند. این شرایط اساسی از دیدگاه امام علی(ع) عبارتند از:
شرط اول: مربوط به مأمورینی است که گزینش می شوند و باید شرایطی همچون امانت داری، پرهیزکاری، تعهد در برابر وظیفه را شامل می شود. این ویژگی از نگاه حضرت تا آن حد مهم است که اصل پست و مقام مأمورین دولت را امانت می داند به نحوی که به یکی از کارگزاران خود می فرمایند«ان عملک لیس لک بطعمه و لکنه فی عنقک امانه»[۹۶] با این مفهوم که در پست و مأموریتی که دارای وسیله نان و آب برای تو نیست بلکه امانتی است در گردن تو. بنابراین حاکم نمودن این گونه طرز تفکر در بین کارگزاران جسارت سوء استفاده را از بین خواهد برد.
۲-۱ شرط دوم: مربوط به مأمورینی است که امر گزینش را بر عهده دارند مهمترین خصوصیتی که باید در این گونه مأمورین باشد پرهیز از تاثیر رابطه در امر گزینش می باشد با این توضیح که از بررسی سیره معصومین در این زمینه می توان این استنباط را نمود که لازمه پیشگیری از سوء استفاده مأمورین دولت گزینش صحیح می باشد.
۲-نظارت دقیق:
یکی از شرایط مهم برای پیشگیری از سوء استفاده مأمورین دولت در سیره معصومین(ع) نظارت دقیق بر عملکرد مأمورین است. یک کارگزار اسلامی وقتی موفق است که به رفتار و کردار افراد تحت امرش تسلط داشته باشد، در هر مجموعه ای ممکن است افراد ناصالح و مهذب نشده ای وجود داشته باشد و اگر کارگزار اسلامی غفلت کند ممکن است عمل خلاف یکی از افراد تحت امر، تلاش و کوشش یک دستگاه و مجموعه ای را زیر سوال ببرد. حضرت علی(ع) در این باره
می فرمایند«… بر آنان ناظرانی بگذار که به تو وفادار باشند چرا که مراقبت نهانی در کارهایشان آن ها را به رعایت امانت وا می دارد» همچنین امام خطاب به مالک اشتر می فرمایند:«مراقب یارانت باش تا هر گاه یکی از ایشان دست به خیانت گشود و اخبار جاسوسان در نزد تو به خیانت گرد آمد و همه بدان گواهی دادند، همین خبرها تو را بس باشد تا او را به سبب خیانتی که کرده تنبیه کنی و از کاری که کرده است بازخواست نمایی و سپس خوار و ذلیلش سازی و مهر خیانت بر او زنی و ننگ تهمت را بر گردنش آویزی.»[۹۷]
در اهمیت نظارت می توان گفت نظارت یکی از اصلی ترین وظایف حاکم اسلامی در عرصه های مختلف حکومت برای ارزیابی از عملکرد وبرنامه های دستگاه های زیر مجموعه و بازیابی نقاط قوت و ضعف آنان می باشد، نظارت عامل بازدارنده از انحراف و عقب ماندگی کارگزاران و اعتدال و تنظیم اصولی و صحیح آنان است، بنابراین اگر نظارت به طور اصولی و دقیق انجام شود اثرات مثبت آن در جامعه و زندگی افراد آن به ظهور خواهد رسید و دیگر کسی جرات نخواهد کرد بر خلاف نظم و قانون عمل نموده و با این کار ناشایست خویش نظام و یا سازمان را در رسیدن به هدف ترسیم شده با مشکل روبه رو نماید.
۳- حتمیت و قطعیت در برخورد با متخلفان:
از دیگر عواملی که در پیشگیری از سوءاستفاده مأمورین دولت حائز اهمیت می باشد قطعیت در برخورد با متخلفان است در مورد شیوه برخورد امام علی (ع) با مأمورین فاسد می خوانیم که «یک زن از کارگزار محله خود شکایت کرد و عریضه ای خدمت امام داده آن حضرت بعد از اثبات تعدی مأمور حکم عزل وی را صادر نموده به آن زن داد تا برای مأمور ببرد.» [۹۸]
چنین شیوه ای می تواند فساد را از درون ریشه کن سازد و بر عکس ضعف در برخورد با متخلفان دلسردی و نومیدی مردم و گستاخی مأمورین را در پی خواهد داشت.
بنابراین حتمیت و قطعیت احکام در مورد مأمورینی که از مقام خود استفاده می کنند می تواند عامل مهمی برای پیشگیری و نا امن کردن محیط فساد باشد.
۴-تشویق مأمور درستکار:
یکی دیگر از مولفه های مهم در زمینه پیشگیری از سوء استفاده مأمورین دولت تشویق به موقع مأمورین درستکار، پر تلاش و صالح می باشد.
کارگزاران جامعه اسلامی با دقت در اعمال و کردار افراد تحت امر خویش تلاش و کوشش یکی را به حساب دیگری نخواهد گذاشت و با تشویق افراد پر تلاش و صالح ، دیگران را نیز به این سمت و سوی هدایت خواهند کرد ؛ امام علی (ع) در این زمینه در نامه ای به مالک اشتر می فرمایند :
« همواره در نظر دار که هر یک در چه کاری تحمل رنجی کرده اند ، تا رنجی را که یکی تحمل کرده به حساب دیگری نگذاری و کمتر از رنج و محنتی که تحمل کرده ، پاداشش ندهی ، شرف و بزرگی کسی ، تو را وا ندارد که رنج اندکش را بزرگ شماری و فرو دستی کسی تو را وا ندارد که رنج بزرگش را خرد به حساب آوری.» امام در جایی دیگر از همین نامه به مالک اشتر یادآوری
می کند که : « ولا یکونن المحسن و المسی عندک بمنزله سواء فان فی ذالک تزهیداً لاهل الحسان فی الاحسان و تدریباً لاهل الأساءه علی الاساءه و ألزم کلاما الزم نفسه! نباید نیکوکار و بدکار نزد تو برابر باشند ، زیرا این کار سبب می شود که نیکوکاران به نیکوکاری بی رغبت شوند و رغبت بدکاران به بدکاری بیشتر شود ،با هر یک چنان رفتار کن که او خود را بدان ملزم ساخته است »[۹۹] . بنابراین اگر مأمور درست کار ببیند که توجه خاصی به عملکرد وی نمی شود قطعاً اثر منفی دارد و چه بسا بستری برای ارتکاب سوء استفاده باشد پس تشویق و ترغیب مأمورین در پیشبرد کار و پیشگیری از سوء استفاده نقش عمده ای دارد.
گفتار دوم : پیشگیری از سوء استفاده در قوانین کیفری ایران
قانونگذار در قوانین کیفری ایران ، تدابیر مختلفی را در راستای پیشگیری از سوء استفاده مأمورین دولت اتخاذ نموده است که مهمترین جلوه آن پیشگیری از رهگذر جرم انگاری و پیش بینی ضمانت اجرا می باشد همچنین تدابیر دیگری به صورت پراکنده می توان یافت از جمله منع اعطای اختیارات بی رویه به ضابطین دادگستری و برقراری حق دفاع مشروع که به صورت مختصر در این گفتار بررسی می شود.
الف) پیشگیری از رهگذر جرم انگاری و پیش بینی ضمانت اجرا
جرم انگاری را می توان فرایند کیفری نامید که به موجب آن قانونگذار با در نظر گرفتن هنجارها و ارزش ها ی اساسی جامعه و با تکیه بر مبنای نظری مورد قبول خود ، فعل یا ترک فعل را ممنوع و بر آن ضمانت اجرای کیفری وضع می کند.[۱۰۰] بطور کلی کیفر عامل پیشگیری کننده از جرم محسوب
می شود چرا که ترس ناشی از اعمال مجازات بر مجرم نه تنها از اندیشه های مجرمانه بعدی منصرف می کند ، بلکه با اجرای کیفر دوباره محکوم علیه به سایر افرادی که بالقوه اندیشه ارتکاب جرم را در سر می پرورانند درس عبرتی می دهد تا از ارتکاب جرم خودداری کنند. با این وجود قانونگذار در راستای پیشگیری از سوء استفاده مأمورین دولت تدابیر ویژه محدودی اتخاذ نموده است به طور مثال مقنن به منظور پیشگیری از حبس های غیر قانونی ، مسئولین و مأمورین بازداشتگاه ها و ندامتگاه ها را مکلف ساخته است که بدون اخذ برگه بازداشت از طرف مراجع و مقامات صالح شخصی را به نام زندانی نپذیرند. همچنین ضابطین دادگستری و مأمورین انتظامی مکلف به استماع شکایت شخصی شده اند که ادعا می کند بر خلاف قانون حبس شده است.[۱۰۱] قانونگذار با تکیه بر ارزش های انسانی در محیط زندان ، رؤسای زندان ها را ملزم نموده است که در امر تهیه وسایل و موجبات تهذیب اخلاق و اصلاح تربیت زندانیان اهتمام داشته و با همکاری کارشناسان تربیتی نسبت به وظایف محوله اقدام نمایندو ضمن بازرسی مداوم از امور زندان به شکایت زندانیان رسیدگی و در مورد نحوه رفتار مأمورین با زندانیان مراقبت نماید.[۱۰۲] به همین منظور ماده ۱۴۶ آئین نامه امور زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی (مصوب ۱۳۶۱) مقرر می دارد : « تندخویی ، ادای الفاظ رکیک و یا تنبیه بدنی زندانیان ، اعمال تنبیهات خشن ، مشقت آور و موهن ، بکار بردن ادوات آهنی از قبیل زنجیر و امثال آن که مغایر با موازین اسلامی و حقوق انسانی می باشد در زندان به کلی ممنوع است…. »
نکته ای که لازم به اشاره است پیشگیری از بازداشت های موقت است که بعداً منجر به تبرئه متهم
می شود. به نظر می رسد لازم است کارآموز قضایی چه در دوران تحصیل و چه در مراحل مقدماتی تصدی امور در دستگاه قضایی مانند یک محقق علوم اجتماعی و روانشناسی محیط زندان را از نزدیک به عنوان یک نفر ظاهراً زندانی با هم بند و با زندانیان و به عبارت دیگر در حکم زندانی بتواند بشناسد و لمس کند چنین کسی قطعاً در آینده و در هنگام مواجهه با متهمین و مجرمین برای ترجیح مجازات زندان با قرارهای منجر به حبس ؛ عجله ای از خود نشان نخواهد داد. و به قصد محبوس کردن متهم زمانی رأی صادر خواهد کرد که واقعاً راه دیگری نباشد در غیر این صورت قاضی خواهیم داشت ، که یک طرف سکه را ملاحظه می نماید و به طرف دیگر آن که آثار منفی بازداشت موقت دارد توجهی نخواهد کرد.
ب) منع اعطای اختیارات بی رویه به مأمورین دولت:
اعطای اختیارات بی رویه غیر قابل کنترل به مأمورین دولت می تواند تهدیدی نسبت به حقوق و آزادیهای اشخاص باشد . از دید سیاست جنایی اسلام و قانون اساسی ، پیشگیری و مبارزه موثر با بزهکاری مستلزم وجود مأمورین ورزیده ای است ، که از انگیزه های والای انسانی برخوردار باشند. به همین جهت و دلایل دیگر چنانکه در اصول دادرسی کیفری مقرر است دادرسی دارای مراحلی است که هر یک از مأمورین مخصوص با توجه به استعداد و توان علمی خود بار این مسئولیت را بر دوش می کشند.
مقنن در سال ۱۳۷۸ پاره ای از اختیارات بی رویه ای را که در قوانین قبلی به مأمورین اعطا شده بود لغو نمود. در قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۳۰ هـ . ق . در بند ۲ تبصره ماده ۲۶ اختیاراتی به مأمورین انتظامی واگذار شده بود که به موجب لطمه به آزادی های افراد می گردید. بر طبق بند مذکور چنانچه عمل مرتکب مستلزم مجازات حبس ، قصاص ، دیه و یا حدود بوده و احتمال معدوم نمودن آثار جرم از طرف مرتکب یا فرار وی وجود داشته باشد مأمورین انتظامی می توانند چنانچه عمل مرتکب واجد شرایط یاد شده باشد بدون اجازه مقامات قضایی وی را جلب و به مقامات مذکور معرفی نمایند و از آنجا که انطباق عمل مرتکب با قوانین جزایی و تشخیص نوع مجازات او مستلزم تسلط و وقوف مأمورین انتظامی است اعطاء اختیار جلب متهمین به مأمورین امری خطرناک بود که در قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب ۱۳۷۸ به درستی این اختیارات لغو گردیده است و لازم است در جهت پیشگیری از سوء استفاده مأمورین دولت کلیه اختیارات بی رویه ای که به مأمورین انتظامی و سایر مأمورین قضایی و غیر قضایی اعطا شده است کنترل و محدود گردد.
ج) برقراری حق دفاع مشروع
همواره بشر در مقابل عملی که نا عادلانه بوده سرفرو نیاورده و دفاع در برابر چنین عملی را جزء حقوق طبیعی خود می داند. زیرا انسان با تبعیت از غریزه به هنگام خطرمقابله به مثل می کند و آن را نوعی حق برای خود و نوعی تکلیف نسبت به دیگران می داند و روابط انسانی و اجتماعی ایجاد می کند که افراد در صورت حمله یا تهاجم ناعادلانه ساکت نماندو قانون نیز چنانچه کسانی را که در شرایط دفاع باشند مجازات نخواهد کرد .
برقراری حق دفاع مشروع یک تاسیس حقوقی است که قانونگذار به منظور پیشگیری از تعدیات و
سوء استفاده های ناروای مأمورین دولت اتخاذ کرده است .
به گفته هگل فیلسوف نامدارآلمانی تعرض نفی حق است، دفاع نفی نفی ودرنتیجه اجرای حق است و کسی که به دفاع از خود یا دیگری می پردازد در جهت اعاده وتحکیم نظم با جامعه همکاری می کند و جامعه براین اساس از مجازات مدافع بهره ای نخواهد برد.[۱۰۳] مهمترین دلیل اجازه قانونگذار به دفاع در برابرتجاوز ناحق و نامشروع ، ضرورت آن در اوضاع واحوالی است که مدافع راه دیگری برای انتخاب ندارد و ارتکاب عمل مجرمانه برای دفع تجاوز وقتی مشروع است که تنها راه نجات است قانونگذار خود در مواردی تناسب دفاع و تجاوز را مفروض داشته و مدافع را از اثبات آن بی نیاز ساخته است .[۱۰۴]
شعبه ۵ دیوان عالی کشور در این زمینه در رأی شماره ۲۷۶۳ مورخ۱۶/۱۲/۷۲ چنین اذعان داشته که :
« وقتی در نظر دادگاه ثابت شد مأمور دولت برخلاف وظیفه رفتار کرده است تمرد یا مقاومت با او در آن موقع با این ماده (ماده۱۶۰ ق.م.ع) قابل انطباق نیست .بنابراین پاسبانی که موقع شب و بدون اجازه برای کشف بزه وارد خانه کسی شده است تمرد یا مقاومت با او بزه تلقی نمی شود »
نکته شایسته یادآوری در اینجا آن است که صرف اثبات غیرقانونی بودن دستور یا حکمی که از مراجع صالح و با ظاهرقانونی صادر شده و در حدود مقرارت مأمورین مکلف به اجرای آن بوده اند مجوز مقاومت نخواهد بود برای مثال اگر در مقابل مأمور اجرای دادگستری که دستور جلب صادر شده از سوی مقام قضایی یا قرار تامین خواسته دادگاه را اجرا می کند با دستاویز این که مقام صادر کننده حق جلب نداشته یا قراردادگاه خلاف قانون صادر شده است مقاومت شود ، این اقدام تمرد است هرچند ثابت شود دستور جلب یا قرار دادگاه خلاف قانون است زیرا ضابطین دادگستری و یا مأموران اجرا مکلف به انجام دادن دستور قضایی اند و نمی توانند قانونی بودن احکام و دستورات مقامات قانونی راکنترل کنند .
این معنا از مفاد ماده۶۰۷ ق.م.ا. وتوجه به کلمه (وظیفه ) مندرج در آن و مقررات مواد۵۷ و ۵۶ قانون مذکور قابل برداشت است .[۱۰۵]
گفتار سوم : تضمینات ناظر برپیشگیری از سوء استفاده مأمورین دولت
در این گفتارتدابیری که ازارتکاب سوء استفاده مأمورین دولت پیشگیری می نماید بررسی می شود این تدابیر یا در قالب سیاست جنایی تقنینی متبلور می شود و یا به صورت تضمینات فروتقنینی است که هرکدام جداگانه شرح داده می شود .
الف) تضمینات تقنینی در زمینه پیشگیری از سوء استفاده مأمورین دولت:
این گونه تضمینات ناظر بر پیشگیری دارای چند مولفه است که به صورت مختصر بررسی خواهد شد .
۱- تقویت اصل حاکمیت قانون :
کارکنان[۱۸]
سازمانهای متعالی تمامی توان بالقوه کارکنان خود را در سطوح فردی ، تیمی و سازمانی اداره کرده توسعه بخشیده و از آن بهره می گیرند . آنها عدالت و برابری را ترویج کرده ، کارکنان را در امور مشارکت داده و به آنان تفویض اختیار میکنند. این سازمانها به گونه ای به کارکنان خود توجه کرده ، ارتباط برقرار ساخته و آنها را مورد تشویق و تقدیر قرار میدهند که در آنها انگیزه و تعهد برای استفاده از مهارت و دانش شان در جهت منافع سازمانی ایجاد شود .
شرکای تجاری و منافع[۱۹]
سازمانهای متعالی مشارکتها و همکاریهای تجاری بیرونی ، تامین کنندگان و منابع داخلی خود را به منظور پشتیبانی از خط مشی و استراتژی و اجرای اثر بخش فرآیندهایشان برنامه هایشان برنامه ریزی و مدیریت می کنند.
فرایندها[۲۰]
سازمانهای متعالی فرآیندهای خود را به منظور کسب رضایت کامل و ایجاد ارزش فزاینده برای مشتریان و سایر ذینفعان طراحی نموده ، مدیریت کرده و بهبود می بخشند .
نتایج مشتریان[۲۱]
سازمانهای متعالی به طور فراگیر نتایج مهم مرتبط با مشتریان خود را اندازه گیری کرده و به آنها دست مییابند. در اینجا مشخص میگردد که سازمان در ارتباط با مشتریان بیرونی خود چه نتایجی بدست می آورد.
نتایج کارکنان[۲۲]
سازمانهای متعالی به طور فراگیر نتایج مهم مرتبط با کارکنان خود را اندازه گیری کرده و به آنها دست مییابند. در اینجا مشخص میگردد که سازمان در ارتباط با منابع انسانی خود چه نتایجی بدست می آورد.
نتایج جامعه[۲۳]
سازمانهای متعالی به طور فراگیر نتایج مهم مرتبط با جامعه را اندازه گیری کرده و به آنها دست می یابند.
در اینجا مشخص میگردد که سازمان درارتباط با جامعه محلی ، ملی و بین المللی چه نتایجی بدست می آورد.
نتایج کلیدی عملکرد[۲۴]
سازمانهای متعالی به طور فراگیر نتایج مهم مرتبط با عناصر اصلی خط مشی و استراتژی را اندازه گیری کرده و به آنها دست می یابند. در اینجا مشخص میگردد که سازمان در ارتباط با عملکرد برنامه ریزی شده خود چه نتایجی بدست می آورد(اقبال و همکاران، ۱۳۹۲).
۲-۲-۱۲٫مفاهیم محوری تعالی سازمانی
سازما نهای متعالی، با پایبندی به اصول ارزشی تعالی سازمانی و در حرکت مستمر خوده به سوی
تعالی، شواهدی بارز و آشکار از عینیت یافتن مفاهیم محوری تعالی سازمانی را در گستره سازمان خود
به نمایش می گذارند. این سازما نها، با بکارگیری الگوی تعالی سازمانی، هرچه در مسیر تعالی پیشرفت
بیشتری داشته باشند، مفاهیم محوری تعالی سازمانی در آنها، شکوفاتر خواهد شد.(الگوی تعالی سازمانی ، ویرایش۹۰)
۱-رهبری آرمان گرا
سازمان های متعالی ، رهبرانی دارند که با تعیین جهت گیری کلی سازمان، آینده را به تصویر کشیده و
برای تحقق اهداف سا ز مان، ذی نفعان کلیدی را سهیم کرده و نیازهای آنان را بطور متوازن برآورده
می کنند، و با انعطاف پذیری و درک محر ک های کلیدی کسب و کار، تصمیم های مناسب را به موقع اتخاذ کرده، در صورت لزوم جهتگیری و اهداف سازمان را بازنگری و تعدیل می کنند.
رهبران این سازما ن ها، با ایفای نقش به عنوان الگو، الهام بخش کارکنان هستند ، ارزش ها و اصول
اخلاقی را پاس می دارند و به مسئولی ت های اجتماعی خود متعهدند و فرهنگی را ایجاد می کنند که با
یادگیری، نوآوری، رفتار اخلاقی، پاسخگویی و توسعه سازمانی، دستیابی به نتایج پایدار را برای
سازمان از طریق رو شهای نوین مقدور می سازد.
۲- دستیابی به نتایج متعادل
سازمان های متعالی، نتایج کلیدی و مجموع های متوازن و اولویت بندی شده از نتایج را که نیازهای
کوتاه مدت و بلند مدت ذ ی نفعان یا فراتر از نیازهای آنان را برآورده سازد، شناسایی و درک می کنند و
بر اساس آنها استراتژ یها و خ ط مشی های پشتیبان را تعیین و جاری می سازند.
این سازمان ها، با درک روابط علی و بکارگیری سازوکارهای اثربخش در مدیریت ریسک، از طریق
برنامه ریزی، تعریف شاخص های عملکردی و دستاوردها ، ارزیابی عملکرد، مقایسه، تامین اطلاعاتی که
زمینه ساز تصمیم گیری موثر رهبران آنها باشد و رعایت شفافیت در گزار ش دهی به ذینفعان، دستیابی
به اهداف استراتژیک را محقق ساخته و به سوی چشم انداز پیش می روند.
۳- ارزش آفرینی برای مشتریان
سازمان های متعالی ، مشتریان را علت اصلی وجود خو د می دانند و با تکیه بر قابلیت های خود می کوشند تا با شناسائی گرو ه های مختلف مشتریان، نیازها و انتظارات آنها را درک و پیش بینی کنند.
این سازمان ها، مشارکت فعال مشتریان را برای توسعه محصولات، خدمات و تجربه های جدید و
نوآورانه جلب می کنند وبا بکارگیری سازو ک ارهائی برای افزایش تجربه مشتریان و پایش آن، برقراری
گفتمانی مبتنی بر گشودگی ، شفافیت و پاسخگوئی سریع و اثربخش به هرگونه بازخور، مقایسه و
الگوبرداری از تجرب ههای موفق، تلاش م یکنند تا برای مشتریان نوآوری کرده و ارزش بیافرینند.
۴- فرایندگرایی و تصمیم گیری مبتنی بر واقعیت
سازمان های متعالی ، به منظور خلق ارزش برای ذ ی نفعان و دستیابی به نتایجی متوازن و پایدار، به
وسیله فرآیندهائی ساخت یافته و همسو با استراتژ ی ها که بعضا فراتر از مرزهای سازمانی نیز
پایاننامه
دوره کارشناسی ارشد در رشته پرستاری مراقبت های ویژه
عنوان
مقایسه تاثیر پماد کلوبتازول با پماد نیتروگلیسیرین بر پیشگیری از فلبیت سطحی ناشی از آنژیوکت دربیماران بستری در بخش جراحی مردان بیمارستان ولی عصرعج شهر اراک سال ۱۳۹۲
نگارش:
حمید اکبری
استاد راهنما:
شهین رئوفی
اساتید مشاور:
دکتر داوود حکمت پو
دکتر خاطره عنبری
دانشگاه علوم پزشکی لرستان
دانشکده پرستاری و مامایی
زمستان۱۳۹۲
تقدیم به
پیشگاه مقدس امام زمان (عج)، خاندان پاک و مطهرش و مادر بزرگوار ایشان ام ابیهای نبوت ، حضرت زهرا (س)
تقدیم به
ارواح پاک شهدای اسلام و شهدای انقلاب و ۸ سال دفاع مقدس کشو ر عزیزمان ایران
تقدیم به
پدر و مادر عزیزیم ، به خاطر زحمات بی دریغشان که همواره پشتیبانی محکم ومطمئن برای من بودند.
تقدیم به
همسر مهربان و فداکارم که درتمام طول تحصیل همراه و همگام من بوده است.
تقدیم به
دختر عزیزتر از جانم که آسایش او آرامش من است.
تقدیم به
تمام اساتید فرزانه و فرهیخته ای که در راه کسب علم و معرفت مرا یاری نمودند.
تقدیم به
دوستان راستینم که همیشه به بنده نظرلطف داشته اند.
تشکر وقدردانی
سپاس بی کران پروردگار یکتا را که هستی مان بخشید و به طریق علم و دانش رهنمونمان شد و به همنشینی رهروان علم و دانش مفتخرمان نمود و خوشه چینی از علم ومعرفت را روزیمان ساخت.
مراتب سپاس و تشکر فراوان خود را نثار سروران و اساتید ارجمندی می کنم که در به ثمر به رسیدن این تحقیق تلاش نمودند
استاد ارجمند سرکار خانم شهین رئوفی که با سعه صدر و نظری بلند، تلاش فراوان و دلسوزی تمام ، هماهنگی های لازم را برای انجام این تحقیق فراهم نمودند و در طول مدت تحقیق از راهنمایی های ارزشمند ایشان بهرمند شدم.
استاد ارجمند جناب آقای دکتر داوود حکمت پو، که با نظرات خردمندانه نهایت مساعدت و یاری را در انجام این تحقیق مبذول فرمودند.
استاد گرانقدر سرکار خانم دکتر خاطره عنبری که با نظرات ارزشمند، اینجانب را در تدوین بخش آماری این رساله یاری نمودند.
استاد ارجمند سرکار خانم دکتر طاهره طولابی، که در طول تحصیل و در این تحقیق بنده را از راهنمایی های ارشمند علمی خویش بی نصیب ننمودند.
تمامی مسئولین و دست اندرکاران محترم دانشکده پرستاری خرم آباد : شامل ریاست دانشکده ، معاونت آموزشی، مدیر گروه پرستاری، واحد تحصیلات تکمیلی، کتابخانه، IT ، که مساعدت لازم را جهت انجام این پژوهش انجام دادند.
آقایان مختار ولی الهی، امیر شکور، احمد رحمتی کمک پژوهشگران محترم در این پژوهش، که با تلاش فراوان بنده را در جمع آوری اطلاعات و انجام مداخله یاری نمودند.
همچنین برخود لازم می دانم که از دوست عزیزم، آقای مهدی محسنی که صادقانه در طول اجرای این پژوهش مرا همراهی و یاری نمودند صمیمانه قدردانی نمایم.
چکیده:
مقدمه: امروزه یکی از راه های تهاجمی متداول در امر مراقبت های درمانی استفاده از تزریقات وریدی است، و مانند هر روش دیگری دارای عوارض زیادی است که شایع ترین آنها فلبیت است و یکی از اهداف درمانی پیشگیری از آن می باشد. براین اساس، این مطالعه با هدف تعیین تاثیر پماد کلوبتازول با پماد نیتروگلیسیرین بر پیشگیری از فلبیت سطحی ناشی از آنژیوکت انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش کار آزمایی بالینی بر روی۱۴۴ بیمار بستری در بخش جراحی مردان بیمارستان ولیعصر(عج) اراک سال۱۳۹۲ انجام شد. بیماران به صورت تصادفی به سه گروه الف(کلوبتازول)، گروه ب(نیتروگلیسیرین) و گروه ج(کنترل) تقسیم شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه شامل اطلاعات دموگرافیک(سن و نوع بیماری)، اطلاعات مربوط به درمان وریدی(محل کانولاسیون، نوع سرم دریافتی، داروهای دریافتی) و مقیاس اندازه گیری فلبیت(از صفر به معنی عدم وجود فلبیت تا چهار فلبیت به همراه طنابی و قابل لمس بودن ورید)بود. در گروه های مداخله بعد از رگ گیری به میزان ۵/۱ سانتی متر(حدود ۲گرم) پماد در قسمت دیستال آنژیوکت استعمال و محل با گاز استریل پانسمان گردید. در سه دوره زمانی ۲۴ ، ۴۸ و ۷۲ ساعت از زمان رگ گیری، محل از نظر فلبیت بررسی گردید. به منظورتجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری دقیق فیشر و مجذور کای و نرم افزار spss19 استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که گروه سنی ۲۰تا ۳۹سال فراوانترین گروه سنی را تشکیل داد.شایعترین محل کانولاسیون در گروه کلوبتازول۵/۶۲% در گروه نیتروگلیسیرین۵/۵۹% وگروه کنترل ۹/۴۶%پشت دست بود.نتایج پژوهش در ارتباط با بروز فلبیت در گروه های مورد مطالعه به تفکیک مدت زمان سپری شده از زمان جایگذاری آنژیوکت نشان داد که، در زمان ۲۴ ساعت اول بعد از جایگذاری آنژیوکت در سه گروه تفاوت معنی دار نبود. اما در ۴۸ و۷۲ ساعت بعد از جایگذاری کاتتر بین گروهای مداخله وکنترل معنی دار بود(P<0/0001.( . در ارتباط با میزان کاهش درجه فلبیت در ۲۴ و۴۸ ساعت بعد از جایگذاری آنژیوکت بین گروه های مداخله و کنترل تفاوت معنی دار نبود. اما میزان کاهش درجه فلبیت در ۷۲ ساعت بعد از جایگذاری آنژیوکت بین دو گروه مداخله و کنترل معنی دار بود(P<0/026.(.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از پماد نیتروگلیسیرین در پیشگیری از بروز فلبیت سطحی ناشی از آنژیوکت ازپماد کلوبتازول موثرتر بوده است.لذا براساس نتایج این مطالعه پیشنهاد می شود که ازپماد کلوبتازول و پماد نیتروگلیسیرین جهت پیشگیری از بروز فلبیت در بیمارانی که نیاز به استفاده طولانی مدت از آنژیوکت(بیش از ۴۸ ساعت) دارند، استفاده شود.
واژههای کلیدی: پماد کلوبتازول ، پماد نیتروگلیسیرین، فلبیت ، آنژیوکت
ضریب همبستگی پیرسون ®
SIG
۰٫۰۹۱-
۰٫۱۱۵
از آنجا که هدف بررسی رابطه بین دو متغیر کمیِ نرمال می باشد از ضریب همبستگی پیرسن برای سنجش رابطه این عوامل استفاده می نماییم . ضریب اطمینان در این تحقیق برابر ۹۵% در نظر گرفته شده است . مقدار ضرییب همبستگی پیرسون محاسبه شده برابر۰٫۰۹۱- . و سطح معناداری آن برابر ۰٫۱۱۵ می باشد و از آنجا که سطح معناداری آزمون یا همان sig بزرگتر از ۰٫۰۵ می باشد فرض صفر مبنی براستقلال این دو عامل تایید می شود .
بنا براین نتیجه می گیریم که در شرکت های تولید مواد غذایی که مورد نمونه گیری واقع شده اند ، یافته های تحقیق مبین آن است که بین بعد شرایط محیط کار مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد مالی رابطه معناداری وجود ندارد و این دو عامل مستقل از هم هستند. عدم تمرکز و پراکندگی نقاط در نمودار نقطه ای زیر گویای عدم وجود رابطه بین متغیر ها می باشد .
نمودار ۴-۶ نمودار پراکندگی فرضیه اول
نمودار پراکندگی ترسیم شده نشان می دهد که نقاط داری پراکندگی بسیار زیادی می باشند و از خط برازش فاصلۀ بسیار زیادی ددارند ،لذا عدم وجود رابطۀ معنادار بین این دو متغیر به وضوح مشاهده می شود ،با این وجود رابطه بسیار ضعیف که ترسیم شده نشان از معکوس بودن روابط دارد اما این رابطه معنادار نیست ،بنابراین شرایط محیط کار هیچ رابطه ای با عمکرد مالی شرکت در شرکت های تولید مواد غذایی ندارد و این عوامل مستقل از هم می باشند.
۳٫۲٫۴ بررسی فرضیه دوم پژوهش
در فرضیه دوم به بررسی رابطه بین بعد محیط زیست ِ مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد مالی پرداخته شده است. فرض صفر و فرض مقابل در این آزمون ، به صورت زیر تعریف شده است :
H0 : بین بعد محیط زیست مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد مالی رابطه معناداری وجود ندارد.
H1 : بین بعد محیط زیست مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد مالی رابطه معناداری وجود دارد.
صورت ریاضی فرضیه های مذکور به صورت زیر می باشد :
فرض استقلال این دو عامل
فرض وجود رابطه معنادار بین این دو عامل
جدول ۴-۱۲ آزمون ضریب همبستگی پیرسون در فرضیه دوم
ضریب همبستگی پیرسون ®
SIG
۰٫۲۷
۰
از آنجا که هدف؛ بررسی رابطه بین دو متغیر کمیِ نرمال می باشد از ضریب همبستگی پیرسن برای سنجش رابطه این عوامل استفاده می نماییم . ضریب اطمینان در این تحقیق برابر ۹۵% در نظر گرفته شده است . مقدار ضرییب همبستگی پیرسون محاسبه شده برابر ۰٫۲۷ شده است و سطح معناداری آن برابر ۰ می باشد و از آنجا که سطح معناداری آزمون یا همان sig کوچکتر از ۰٫۰۵ می باشد فرض صفر مبنی براستقلال این دو عامل رد می شود ؛
بنا براین نتیجه می گیریم که در شرکت های تولید مواد غذایی که مورد نمونه گیری واقع شده اند ، یافته های تحقیق مبین آن است که بین بعد توجه به محیط زیست به عنوان یکی از ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد مالی رابطه معناداری و مثبت وجود دارد و این دو عامل مستقل از هم نیستند. تمرکز و تراکم نقاط در نمودار نقطه ای زیر حول خط برازش گویای وجود رابطه بین متغیر ها می باشد .
نمودار ۴-۷ نمودار پراکندگی فرضیه دوم
نمودار پراکندگی ترسیم شده نشان می دهد اگر چه نقاط داری پراکندگی بسیار زیادی می باشند اما تراکم آنها در اطراف خط برازش به وضوح مشاهده می شود ،لذا وجود رابطۀ معنادار و مثبت بین این دو متغیر به وضوح مشاهده می شود ، ،بنابراین بعد محیط زیست از ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی رابطه ای مثبت با عمکرد مالی شرکت در شرکت های تولید مواد غذایی ندارد و این عوامل مستقل از هم نمی باشند.
۴٫۲٫۴ بررسی فرضیه سوم پژوهش
در فرضیه سوم به بررسی رابطه بین بعد رفتار کسب و کار ِ مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد مالی پرداخته شده است. فرض صفر و فرض مقابل در این آزمون ، به صورت زیر تعریف شده است :
H0 : بین بعد رفتار کسب و کار مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد مالی رابطه معناداری وجود ندارد.
H1 : بین بعد رفتار کسب و کار مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد مالی رابطه معناداری وجود دارد.
صورت ریاضی فرضیه های مذکور به صورت زیر می باشد :
فرض استقلال این دو عامل
فرض وجود رابطه معنادار بین این دو عامل
جدول ۴- ۱۳ آزمون ضریب همبستگی پیرسون در فرضیه سوم