ارتباطات که سینما نیز به عنوان یکی از شاخهای آن مطرح می شود شامل فرایندی است که به واسطه آن ارتباط گر از طریق ارتباطی پیامی را با تأثیری معین به مخاطب میرساند[۸۲] حال نحوه تنظیم مقررات و سیاستگ ذاری این ارتباط بسیار اهمیت مییابد.
در کشور ما سینما به صورت دولتی اداره می شود و این به دلیل اهمیت و نقشی است که جریان فیلم و فیلمسازی در کشورها می تواند داشته باشد اما این شیوه اداره تا به حال نتایج مثبت و منفی زیادی را به دنبال داشته است که وجود یک نهاد فرا دولتی برای اداره سینما که متشکل از خود سینماگران باشد را لازم می آورد در این فصل به دلیل اهمیتی که سینمای فرانسه دارد و شاید شباهتهایی که می تواند با سینمای ایران داشته باشد به بررسی اداره سینما در کشور فرانسه پرداخته شده است زیرا فرانسه نیز بحث ممیزی در اکران فیلم را بسیار جدی دنبال می کند و حفظ ساختارهای بومی کشور خود را در درجه اول اهمیت قرار می دهد و از گرفتار شدن به ساختار سینمایی آمریکا هراس دارد که نمونه آن را می توان در مقایسه جشنواره کن با جشنواره اسکار[۸۳] مشاهده کرد پس از این مقایسه می توان به نتایج مطلوبی دست یافت که مهترین آن الگوبرداری از سینمای فرانسه باشد. بحث دیگر حدود دخالت وزارت ارشاد بر شکل گیری و اکران فیلم می تواند باشد که هم به صورت پیشینی و هم به صورت پسینی است که فیلترهای زیادی را بر سر راه فیلمساز قرار داده است که شاید بتوان با اعتماد کردن به فیلمساز یکی از این نظارت ها را برداشت و فیلمساز را در بوجود آوردن یک اثر فاخر هنری همراهی کرد.
گفتاراول: شورای عالی سینما
شورای عالی سینما در واقع عالی ترین مرجع سینمای کشور است که رئیس جمهور ریاست آن را بر عهده دارد. آیین نامه شورای عالی سینما در دومین جلسه مورخ ۱۲/۱۱/۱۳۸۹ به تصویب رسید که در ماده یک آن آمده است : « شورای عالی سینما متشکل از نمایندگان ویژه رئیس جمهور بر اساس تصویب نامه شماره ۴۵۱۷۵ /۱۶۳۹۳۴ مورخ ۲۴/۷/۱۳۸۹ به استناد اصول یکصد و بیست و هفتم و یکصد و سی وهشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان عالی ترین مرجع سینمایی کشور تشکیل می گردد » .
اهم وظایف شورای عالی سینما عبارت هستند از :
*تصویب سیاست های کلان سینمای ایران
* تصویب برنامه های حمایت از تولید آثار فاخر سینمایی
* تعیین ساز و کارهای لازم برای اعمال مدیریت هماهنگ منابع و امکانات ملی در عرصه سینما
* تصویب شیوه های حمایت از توسعه شهرک ها ، پردیس ها و فضاهای سینمایی .
* ارائه تسهیلات و پشتیبانی مالی و اعتباری و حمایت از تامین کالاها ، خدمات و فعالیت های سینمایی
* تصویب طرح های کلان و راهبردی سینمای ایران و اختصاص منابع لازم
* پیشنهاد مقررات و لوایج مورد نیاز در حوزه سینما به مراج ذیربط
* اتخاذ راهکارهای مناسب و اصلاح زیر ساخت ها به منظور بهبود شیوه های آموزش و تربیت سینماگران متعهد و تصویب برنامه های حمایت از فعالیت های پژوهشی و دستیابی به فناوری های روز در حوزه صنعت سینما است .
تصمیمات شورای عالی سینما پس از تائید رئیس جمهور توسط رئیس جلسه شورای عالی ابلاغ شده و حسب مورد در حکم تصمیمات رئیس جمهور و هیئت وزیران و در چارچوب قوانین و مقررات مربوط برای کلیه دستگاه های اجرایی و مراجع ذیربط لازم الاجرا است . جلسات شورای عالی سینما با حضور رئیس یا نایب رئیس و حداقل دو سوم اعضای آن رسمیت پیدا می کند و تصمیمات آن با موافقت اکثریت حاضرین و تایید رئیس جمهور اتخاذ می شود. شورای عالی سینما حداقل هر سه ماه یکبار تشکیل جلسه می دهد و دستور جلسات با هماهنگی رئیس شورای عالی توسط دبیر آن تعیین و به همراه مستندات مربوط حداقل ده روز پیش از تشکیل جلسه برای اعضا ارسال می گردد.
اما ماده ۷ آیین نامه شورای عالی سینما یکی از مهمترین ماده های آیین نامه می باشد که اشعار می دارد : « به منظور بررسی و اظهار نظر تخصصی در خصوص دستور جلسات شورای عالی کمیسیون تخصصی شورای عالی سینما با ترکیب ذیل تشکیل می گردد:
الف- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ( رئیس کمیسیون تخصصی شورای عالی )
ب- معاون امور سینمایی و سمعی و بصریر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی « که حال به عنوان رئیس سازمان سینمایی و سمعی و بصری شناخته می شود » نایب رئیس کمیسیون تخصصی شورای عالی
پ- هفت نفر کارشناس سینمایی و سینماگران عضو شورای عالی سینما
ت- سه نفر صاحب نظر از سینماگران معتبر و شناخته شده و کارشناسان سینما به انتخاب شورای عالی سینما .
همچنین به منظور هماهنگی ، برنامه ریزی و تدارک برگزاری جلسات شورای عالی ، کمیسیون و کمیته های تخصصی آن ، ارجاع امور به کمیسیون و کارگروههای تخصصی حسب نظر دبیر شورای عالی و تهیه پیش نویس دستور و صورت جلسات و مصوبات شورای عالی کمیسیون و کمیته های تخصصی بایگانی و ارسال و دریافت مکاتبات و مستندات مربوط و سایر امور اجرایی شورای عالی و کمیسیون و کار گروهای تخصصی ، دبیر خانه شورای عالی در معاونت امور سینمایی و سمعی و بصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل می گردد. رئیس دبیر خانه شورای عالی به پیشنهاد دبیر شورای عالی و با حکم نایب شورای عالی برای مدت دو سال منصوب می شود.
اهداف تشکیل شورای عالی سینما در آیین نامه این شورا به این صورت ذکر شده است :
*اعمال سیاست های واحد و متمرکز در حوزه سینمای ایران برای اجرا توسط تمامی دستگاه های اجرایی و مراجع ذیربط در چارچوب الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت و آرمان های بلند انقلاب اسلامی .
* مدیریت واحد و متمرکز تمامی منابع و امکانات ملی در عرصه سینما
* پیشرفت همه جانبه کمی و کیفی توانمندی های ملی در عرصه سینما
* پیشرفت متوازن زیر ساخت های سینمای ایران
* تقویت مولفه های سینمای ملی به عنوان یکی از عناصر هویت اسلامی – ایرانی
* رونق اقتصاد سینما و توانمند سازی بخش غیر دولتی فعال در حوزه سینما
* حمایت و هدایت سینمای ایران در جهت تحقق اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی
* ارتقای حضور اثر گذار و مشارکت سینمای ایران در عرصه بین المللی
* گسترش ، تنظیم و ساماندهی بازار فیلم در راستای توسعه اقتصاد سینما
* پاسخگویی به نیازها و مطالبات مخاطبان
* افزایش کمی و ارتقای کیفی تولیدات سینمای ایران با توجه به مضامین ، موضوعات و سوژه های ارزشمند .
* تقویت و ساماندهی آموزش و پژوهش سینمایی در کشور متناسب با رویکردها و جهت گیری های پیشرفت سینما در ایران اسلامی.
* شناسایی و پرورش استعدادهای جدید و تربیت نیروهای متخصص و متعهد به ارزش های اسلامی – ایرانی متناسب با گسترش و پیشرفت صنعت سینما در کشور[۸۴].
در مورد شورای عالی سینما و آیین نامه آن از برخی جنبه ها بحث شده است ولی از آنجا که ایجاد این نهاد ابتدا یک عمل حقوقی از سوی قوه مجریه محسوب می شود مورد بررسی قرار نگرفته است .
همانطوری که در ابتدای آیین نامه شورای عالی سینما آمده است اصول ۱۲۷ و ۱۳۸ قانون اساسی مستند تشکیل این شورا است . اصل ۱۲۷ قانون اساسی راجع به تعیین نمایندگان ویژه رئیس جمهوری است که شرایط چهارگانه : موارد خاص ، بر حسب ضرورت ، لزوم تصویب هیئت وزیران و تعیین اختیارات مشخص را برای تعیین نمایندگان ویژه مقدر ساخته است[۸۵].
ضمن اینکه مطابق نظر تفسیری شورای نگهبان (مورخ ۲/۱۰/۸۱) : « تصویب نامه هیات وزیران که طی آن نماینده یا نمایندگانی با اختیارات مشخص تعیین می نماید از مصادیق تصویب نامه ذیل اصل ۱۳۸ قانون اساسی می باشد و لازم است برای اجرا به اطلاع رئیس مجلس شورای اسلامی برسد تا در صورتی که آن ها را بر خلاف قوانین بداند با ذکر دلیل برای تجدید نظر به هیئت وزیران بفرستد ».
اصل ۱۳۸ نیز سه موضوع را مقرر می دارد در صدر اصل شرایط صدور آیین نامه های دولتی را مقرر ساخته است طبق این اصل مصوبات هیئت وزیران تنها در چارچوب وظایف اداری ، تنظیم سازمان های اداری و تامین اجرای قوانین معتبر و مواردی که خارج از این حدود باشند نامعتبر است . قسمت دوم اصل به کمیسیون های متشکل از چند وزیر اشاره دارد و در بخش آخر اصل نظارت رئیس مجلس بر مصوبات هیات وزیران را پیش بینی کرده است[۸۶].
بنابراین ضروری است که هم مصوبه هیات وزیران و هم آیین نامه آن از حیث مطابقت با قوانین به نظر رئیس مجلس شورای اسلامی برسد . وظایف شورای عالی سینما که درماده ۳ آیین نامه مقرر شده است داخل در وظایفی است که قانون گذار در قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مصوب ۱۳۶۵ معین کرده است . از این رو است که رئیس مجلس در نامه ای ( به شماره ۵۱۰۳۴ ه / ب مورخ ۱۵/۸/۱۳۹۰) به رئیس جمهور در راستای اجرای اصل ۱۳۸ قانون اساسی چنین عنوان می دارد : « …. تمامی فعالیت های مربوط به حوزه سینما از جمله وظایف و اختیارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مسئول اجرای سیاست های رسمی نظام در زمینه های فرهنگ عمومی می باشد».
علی هذا عبارت مندرج در صدر مصوبه متضمن تجدید واگذاری تکالیف راجع به بررسی مسایل مربوط به سینما و هماهنگی دستگاه های مربوط به شورای عالی سینما چون از حیث اطلاق محل با وظایف و اختیارات قانونی دستگاه های اجرایی ذیربط است مغایر با قانون می باشد » . این در حالی است که رئیس دبیر خانه شورای عالی سینما در پاسخ به منتقدان اظهار داشته است : « طبیعتا موضوعاتی در شورا قابل طرح است که از حوزه اختیارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خارج و در حوزه اختیارات رئیس جمهور و هیات وزیران است » . حال سوال این است کدام یک از وظایفی که در آیین نامه شورای عالی سینما آمده است در صلاحیت وزارتخانه مربوط نبوده و در اختیار رئیس جمهور و هیات وزیران قرار داشته است ؟
مورد دیگری که در آیین نامه شورای عالی سینما به چشم می خورد ماده ۵ است که مصوبات شورای عالی سینما بایستی به تایید رئیس جمهور برسد . اصل ۱۲۷ قانون اساسی تصمیمات نمایندگان ویژه را در حکم تصمیمات رئیس جمهور و هیات وزیران دانسته و نیازی به تایید دوباره آن ندانسته است چرا که در غیر این صورت مصوبه رئیس جمهور و هیات وزیران بوده و نیازی نیست که در حکم آن باشد. آیین نامه ها و مصوبات مذکور در اصل نیز نیازی به تایید ریس جمهور ندارد. رئیس مجلس در نامه ای که پیش از این آمد این گونه عنوان داشته است : « مفاد مندرج در آیین نامه های مترتبه از جمله «الف» آیین نامه شورای عالی سینما «ب» تصیم نامه موضوع شماره ۱۰۹۴۳۹ هر دو فقره به عنوان مصوبات شورای عالی سینما از حیث مخالف بودن با وظایف قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مبنیا «بر مغایرت مذکور در فوق مغایره با قانون می باشد». و مطابق با قانون نحوه اجرای اصول و اصل ۱۳۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مواردی که رئیس مجلس شورای اسلامی مصوبات ، ایین نامه ها و تصویب نامه های مقامات مذکور در اصل مذکور را مغایر با متن و روح قوانین تشخیص دهد نظر وی برای دولت معتبر و لازم الاتباع است[۸۷].
با این توضیحات به نظر می رسد نهادی همچون شورای عالی سینما یک نهاد تصمیم گیرنده و تصمیم ساز می باشد و نه یک نهاد مشورتی زیرا در ماده ۵ آیین نامه عنوان می دارد : « تصمیمات شورای عالی سینما با رعایت ماده ۱۹ آیین نامه داخلی هیات دولت پس از تایید رییس جمهور توسط رئیس جلسه شورای عالی ابلاغ گردیده و حسب مورد در حکم تصمیمات رئیس جمهور و هیات وزیران و در چارچوب قوانین و مقررات مربوط برای کلیه دستگاه های اجرایی و مراجع ذیربط لازم الاجرا است[۸۸]». به نظر می رسد این نهاد یک نهاد غیر قانونی باشد فارغ از این مسائل تصمیم دولت در ایجاد چنین شورایی در بالاترین سطح قوه مجریه محل انتقاد است در حالی که سند چشم انداز و سیاست های کلی برنامه جمهوری اسلامی ایران که اصطلاحا اسناد بالا دستی شناخته می شوند و قوای کشور مکلف به تبعیت از آن هستند و همچنین قانون مدیریت خدمات کشوری و قوانین برنامه سوم ، چهارم و پنجم توسعه همگی در این راستا متفق هستند که نه تنها دولت بایستی وظایف غیر حاکمیتی به بخش غیر دولتی واگذار کند بلکه باید حمایت از نهادهای غیر دولتی را برای به عهده گرفتن وظایفی که سابقا بر عهده دولت بوده است در دستور کار قرار دهد. تشکیل شورای عالی سینما به گسترش دولت انجامیده و با سیاست تمرکز زدایی مغایرت دارد . از این رو سپردن امور سینمایی به نهادی صنفی و حرفه ای مربوطه و اکتفا به وظیفه نظارتی ، سیاست گذاری و حمایتی و اعمال آن توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت سینمایی سازگاری بیشتری با اسناد و قوانین فوق دارد. در سایر کشورها نیز نهادی در وزارت فرهنگ امور مربوط به سینمای آن کشور را بر عهده دارد برای مثال در فرانسه مرکز ملی سینما یک نهاد ملی اداری است که از لحاظ مالی مستقل وزیر نظر وزارت فرهنگ و ارتباطات فرانسه در دو زمینه مقررات گذاری و حمایت از امور سینمایی را بر عهده دارد. اظهارات رئیس دبیر خانه شورای عالی سینما مبنی بر اینکه شورای عالی سینما در مدتی کمتر از یک سال بیش از آنچه در طی سی سال گذشته در حوزه سینما در هیات وزیران تصویب گردیده را به تصویب رسانده است نشان دهنده این است که نهاد دولت در امور سینمایی فربه تر شده است باید در نظر داشت واگذاری امور به نهادهای غیر دولتی حاوی آثار پایدار و ماندگار تری است چرا که در دولت هشتم نیز معاونت سینمایی وقت شورای عالی توسعه سینمای ایران را ایجاد کرد که با اتمام ماموریت معاون سینمایی این نهاد نیز به کار خود پایان داد زیرا با اقبال سینماگران مواجه نشد[۸۹].
گفتار دوم : نحوه اعمال ممیزی بر صدور مجوز فیلمها
حق رسانهها در ارائه تفسیر آزادانه در مورد مسایل مربوط به منافع عمومی یکی از مولفههای ضروری جوامع آزاد است[۹۰].
در ماده ۳ آیین نامه نظارت بر نمایش فیلم و اسلاید و ویدئو و صدور پروانه آنها مصوب ۱۳۶۱ و اصلاحیه ۱۳۶۴ و ۱۳۷۷ مصادیق ممنوعیت نمایش فیلم در سالن های نمایش و سینماها را شرح داده است :
۱-انکار یا سست کردن اصل توحید و دیگر اصول دین مقدس اسلام و ….
- آتش سوزی در جنگلها، بوته کنی ، قطع اشجار ، چیدن گلها و نابودی گیاهان
- پراکندگی زباله ها در سواحل آبی ، دریاچه ها ، رودخانه ها ، چشمه ها ، پارکها و فضاهای باز
- تجمع پشه ، مگس و حیوانات موذی در محیط گردشگری
- انتشار بوهای فاضلابهای تصفیه نشده هتلها و سایر تاسیسات گردشگری در سواحل آبی ، رودخانه ها
- بروز ساخت و سازهای بی رویه در حوالی مراکز گردشگری
- بروز شغلهای کاذب و رواج گدائی و مزاحمتهای مردمی
- تغییر کاربری اراضی و تبدیل به فضاهای گردشگری
- افزایش آلودگی صوتی و آلودگی هوا در اثر تردد وسایل نقلیه و شلوغی مردم
- افزایش حوادث جاده
- نابودی حیاط وحش و گونه های گیاهی(رهبر ،۱۳۷۹ (
سه خطر عمده کره زمین را تهدید میکند: جنگ هستهای ،تغییرات اقلیمی و انقراض تنوع زیستی. خطرجنگ هسته ای امروزه با از بین رفتن نظام دو قطبی تا حدی فروکش کرده و خطر تغییرات اقلیمی نیز به صورت خشکسالی و افزایش دما خود را نشان داده و خوشبختانه خیلی زود اذهان جهانی را متوجه این خطر کرده است. اما در این میان،گرچه خطر نابودی تنوع زیستی به عنوان میراث طبیعی کمتر از دو پدیده فوق نیست، اما خطرات آن کمتر، مورد توجه قرار گرفته است. تنوع زیستی مقولهای است که ابعاد فاجعه نابودی آن، خارج از درک تصور انسان است. نابودی تنوع زیستی به معنی از بین رفتن زیستگاه ها ،گونه های گیاهی و جانوری و ساده شدن گوناگونی اشکال حیاتی است و بی توجهی نسبت به ادامه روند ناب ودی تنوع زیستی ، منجر به محدود شدن پیشرفت های بشر در تمام زمینه های شده و خلع سلاح شدن او در برابر بیماری ها و خطرهای غیر قابل پیش بینی و به خطرافتادن کل ح یات و بقای انسان را به دنبال دارد.زمین به عنوان تنها کره مسکونی و قابل حیات ، در بین دو سیاره داغ و یخ زده زهره ومریخ قرار گرفته که هیچ آثاری از حیات را در خود ندارند . این اعتقاد وجود دارد که علاوه بر حدود یک میلیارد موجود زنده در طول دوره تکامل زیستکره ،حدود ۲ میلیون گونه نیز در زیستکره عصر حاضر وجود دارد. تنوع زیستی شامل اکوسیستم،گونه و ژن است که هر سه باهم ارتباط تنگاتنگ دارند . کاهش تنوع زیستی یکی از تهدیدهای زیست محیطی میباشد که خطرناک ترین عامل آن تخریب زیستگاهها است. مطابق آمار ۵۸ گونه پستاندار در۴۰۰سال پیش و ۱۱۵ گونه پرنده در ۲۰۰ سال پیش از بین رفته است و در حال حاضر حدود ۲۵ هزار گونه گیاهی و بیش از یک هزار گونه جانوری از مهره داران ،جزو گروهی از میراث های طبیعی هستند که در معرض خطر انقراض میباشند. حدود ۱۶۲ گونه پستاندار، ۵۰۲ گونه پرنده بیش از ۱۷۴ گونه ماهی در آب های داخلی کشور و ۱۴۶ گونه خزنده، ۲۰ گونه دوزیست و نزدیک به یک هزار گونه گیاهی شناسای ی شده ، از جمله میراث های طبیعی کشور محسوب میشوند که در معرض نابودی جدی قراردارند. دوگونه شاخص شیر ایران و ببر مازندران چند دهه است که در ایران منقرض شده اند. هر چند سازمان حفاظت محیط زیست با توجه به اصلی ۵۰ قانون اساسی متولی تحویل این مجموعه نادر به نسل های آتی است اما هم اکنون بهره وری نامعقول نسل کنونی ازمیراث طبیعی به نحوی است که آسیب شدید به این میراث طبیعی وارد آورده و موجب تخریب سیستم حیاتی و بر هم خوردن تعادل طبیعی شده است. (عامری، ۱۳۸۲)
۲-۱۱- اهمیت اکوتوریسم
امروزه اکوتوریسم به عنوان بخشی از نظام صادراتی کشور شده و با ارزش افزوده قابل ملاحظه و فواید اقتصادی مستقیم و غیر مستقیم بسیار همراه است. برنامه ریزی بر اساس اکوتوریسم باعث شده است که به حفظ تنوع زیستی و توان اکولوژیکی محیط کمک شود، ارزش و اهمیت منابع طبیعی مشخص شود و منابع مالی برای حفاظت محیط های طبیعی و حفظ ارزش های طبیعی و بهبود کیفیت محیط زیست تأمین گردد. اکوتوریسم یکی از ابزارهای مناسب در فرایند توسعه پایدار بوده و قادر است که رشد اقتصادی را به روند حفاظت از منابع طبیعی در کشورهای در حال توسعه پیوند دهد. اکوتوریسم و توسعه می تواند در یک تعامل تنگاتنگ با جوامع محلی به پایداتری کمک کند. اکوتوریسم می تواند از طریق کاهش روند فرسایش، حفاظت از یکپارچگی، ارتقاء آموزشهای حفاظتی و تأمین انگیزه های مالی در بهره برداری پایدار به حفاظت از اکوسیستم بپردازد ( پارسائی، ۱۳۸۴ : ۲۷).
۲-۱۱- مدیریت اکوتوریسم
راهبردهای مدیریتی، اساس یک طرح مدیریتی اکوتوریسم را تشکیل می دهند. راهبردهای مدیریتی، فعالیت های گردشگری را تعیین می کنند که در اهداف حفاظتی یک منطقه حفاظت شده، نقش دارند. با این وجود این راهبردهارا می توان برای پیشرفت گردشگری در مناطقی بکار برد که رسمأ حفاظت نشده اند. برای حصول اطمینان از پایداری توریسم در مناطق حفاظت شده، لازم است که برنامه مدیریتی موثری اجرا شود تا تمام ذینفعان به صورت پویا در آن درگیر باشند.راهبرد های کلیدی مدیریت اکوتوریسم عبارتند از:
-
- زون بندی برای استفاده بازدیدکنندگان
۲٫ طرح ریزی وطراحی مکان بازدیدکننده
۳٫ طراحی پایدار زیر ساخت
۴٫ سازو کار های تولید درآمد
۵٫ مدیریت وپایش اثرات بازدید کننده
۶٫ راهنمایان طبیعت دوست
۷٫ زون بندی مناطق بازدیدی
- زون بندی برای استفاده بازدیدکنندگان
زون بندی مناطق حفاظت شده، یک اصل بنیادی و اساسی برای هر یک از راهبرد های مدیریتی است. که شامل سازوکاری از تخصیص اهداف و اولویت های کلی، برای نواحی مختلف یعنی زون در درون یک منطقه یا ناحیه حفاظت شده است. با تخصیص دادن اهداف واولویت ها به این زون ها، طراحان بصورت تقریبی، استفاده های مجاز و غیر مجاز را، تعریف می کنند.
نوع وتعداد زون ها به عوامل زیر وابسته است:
-
- اهداف و اولویت های مدیریتی آن مکان
-
- کیفیت وتنوع منابع طبیعی و فرهنگی و درجه ای از تغییراتی که تحمل کرده اند
-
- نوع استفاده ای که از قبل تعیین شده (بسیاری از استفاده ها با یگدیگر تعارض دارند و باید از نظر جغرافیایی از هم جدا شوند).
زون بندی مقدماتی برای یک منطقه حفاظت شده، معمولأدر طرح کلی مدیریت GMP، به صورت یک استفاده عمومی بیان می شود. در این طرح، اکوتوریسم به صورت یک استفاده عمومی مطلوب، تعریف می شود ولی اطلاعات اخیر، برای تعریف این که کدام زون برای استفاده عمومی، تخصیص داده شود، کافی نیست. در نتیجه ممکن است در جریان تکمیل یک طرح مدیریت اکوتوریسمEMP، نیاز باشدکه زون بندی مقدماتی مناطق حفاظت شده تغییر یابد. بنابراین، زون بندی برای اکوتوریسم باید با طرح زون بندی کلی برای یک منطقه، یکپارچه شود و برای اینکه در درون زون ها اجرا شوند باید بتوانند با اهداف مدیریتی آن مکان، سازگار شوند. بطور کلی، بسیاری از مناطق حفاظت شده، برای دو نوع یا حتی بیشتر از دو نوع استفاده عمومی، ارائه می شوند. زون استفاده متمرکز که دارای اثرات بالایی هستند و استفاده بازدیدکنندگان از آن به صورت متمرکز می باشدوزون استفاده گسترده که دارای اثرات پایینی است و بازدید از آن زون، توسط بازدید کنندگان کنار جاده ای اتفاق می افتد وزون های دیگر به صورت زون دست نخورده کنار گذاشته می شود که خیلی کوچک و به سبب شکنندگی وکمیابی منابع، بدون استفاده عمومی است. زون استفاده متمرکز معمولأ در نواحی کوچکی انتخاب می شود که کمتراز یک درصداز قلمرو مناطق حفاظت شده را اشغال می کند و زون استفاده گسترده، بطورکلی بزرگتر است با این وجود، بخش کوچکی از کل قلمرو مکانی را در بر می گیرد. همچنین در دیگر زون ها ممکن است اجازه بعضی از فعالیت های اکوتوریسمی بصورت کنترل شدید و محدود داده شود که غالبأ نیازمند کسب مجوز است. در نهایت سیستم زون بندی که برای توریسم به طور دقیق طراحی شده است ابزاری قوی برای حصول اطمینان از این واقعیت است که بازدید در این مکان ها براساس و در جهت ظرفیت مدیریتی منطقه، اتفاق می افتد در این سیستم زون بندی، هنر مدیریت این است که به یک جامعه یا یک هدایت گر پارک ملی، اطمینان خاطر دهد که فعالیت های گردشگری در سطح پایداری در جهت افزایش منفعت ها و محدود کردن اثرات منفی، به اجرا در می آید.
۲-۱۱-۱- طرح ریزی وطراحی مکان بازدیدکننده
در بسیاری از مکان های اکوتوریسمی و مناطق حفاظت شده (که مناطق بزرگی بالغ بر ۱۰۰۰ یا ۱۰۰۰۰ هکتار را پوشش می دهند)، استفاده بازدیدی تنها به یک مکان کوچک که به «مکان بازدید» موسوم است، تقلیل می یابد. محدود نمودن وسعت گردشگاه به دلیل محدودکردن اثرات بازدید بر محیط و همچنین مدیریت راحت تر آن می باشد. لذا بدلیل تمرکز مردم و ساختار های زیر بنایی، طراحی دقیق این مکان ها، الزامی است.
۲-۱۱-۲- اهداف اصلی در طراحی مطلوب یک مکان بازدیدی به شرح زیر است:
استفاده موثر از فضا برای استقرار زیر ساخت ها در مکان هایی که فراهم کننده رفاه، امنیت بازدیدکنندگان و بسیار کار آمد برای کارمندان، راهنمایان و مدیران مکان ها باشد.
حداقل کردن اثرات ناشی از استفاده های بازدیدی وتوسعه زیرساخت ها بر محیط زیست پیرامونی است.
طرح ریزی زیر ساخت ها براساس توان تعیین شده منابع طبیعی برای پذیرش یک تعداد معینی از بازدیدکنندگان (ساخت یک تعداد معین کابین برای حداکثر تعداد مجاز مهمان ها) است. معمولاًطرح ریزی مکان بازدیدی، بصورت یک جزء ضمیمه ای از طرح مدیریت اکوتوریسم EMP است که بعداز استقرار طرح زون بندی در منطقه پیاده می شود. بطور کلی طرح ریزی مکان به صورت یک گام آتی، در شرایط دسترسی به سرمایه و زمان کافی ومناسب، تدارک دیده می شوند. طراحی مکان بازدید یکی از دستاورد های طرح مدیریت اکوتوریسم است که بر پایه تجزیه وتحلیل منابع طبیعی و فرهنگی و جذابیت های منطقه حفاظت شده وبرآوردی ازپتانسیل اکوتوریسمی منطقه، حاصل می شود. در نهایت مکان های استراتژیک مطمئن برای تمرکز اکوتوریسم بر پایه موارد زیر، انتخاب می گردد:
-
- گنجایش جذابیت های اکوتوریسمی (بالقوه و بالفعل) موجود
-
- قابلیت دسترسی تاریخچه استفاده قبلی
در بسیاری از موارد، استفاده از مکان هایی که قبلا توسط بشر مورد مداخله قرار گرفته، پند آموز است چرا که از برخورد یا مداخله با مکان های دست نخورده اجتناب می شود. طرح ریزی مکان، نیازمندآماده سازی طرح اصلی و نقشه توپوگرافی از تمام موجودیت و زیر ساخت های مستقر شده نظیر کلبه، جاده، کمپ وسرویس های بهداشتی و غیره می باشد. وهمچنین موقعیت دقیق زیر ساخت ها را با در نظر گرفتن حساسیت اکولوژی مکان تعیین می کنند و امکان سنجی مالی و امکان سنجی زیست محیطی هم در این رابطه انجام می گیرد. در نهایت تمامی زیرساخت ها قبل از شروع به ترسیم و ساختمان سازی باید، ارتباط معنی داری با طبیعت وفرهنگ داشته باشدو طرح ریزی مکان تقریبا به معنی"بهترین فعالیت “برای فعالیت اکوتوریسمی و زیر ساختی، ادامه خواهد یافت. در ادامه طراحی خوب یک مکان نیازمند تیمی متشکل از یک معمار چشم انداز، زیست شناس یا یک بوم شناس ویک مهندس محیط زیست است که تا حدی در زمینه ارزیابی اثرات زیست محیطی و زیر ساخت های توریست آموزش دیده باشد و اگر یک دستیار محلی هم این تیم را هدایت کند بسیار ثمر بخش است چرا که آن شخص به مکان و شرایط زیست محیطی آن منطقه، بسیار آشنا است و تامین اعتبار این فرایند ممکن است توسط اداره و تشکیلات مدیریتی منطقه یا کارآفرینان کلبه های اکولوژیک تقبل شود. بطور کلی انتظارات اکوتوریسم را نمی توان به راحتی شناسایی وکمی کرد بخاطر این که اکوتوریسم ها نیاز ها و انگیزه های متنوعی دارند اگر چه بعضی اکوتوریسم ها به چادر رضایت میدهند ولی دسته ای از آنها با پرداخت وجهی، خواهان دریافت خدماتی مثل اتاق های سربسته با حمام شخصی ودیگر وسایل رفاهی هستند بنابراین لازم است که امکانات و زیرساخت ها، جوابگوی نیاز های واقعی و مورد انتظار اکوتوریست ها باشد. بهترین منبع برای الهام گرفتن برای مکان دهی، طراحی و یا حتی محدود کردن معمارانه زیرساخت های اکوتوریستی، طبیعت است. بعداز بازبینی ملاحظات متنوع جانمایی و استقرار زیر ساخت ها و بررسی های دقیق از مکان، طراحان ممکن است تصمیم بگیرند که زیر ساخت های پیشنهادی را اصلاح کنند و یا بدلیل حساسیت اکولوژیکی مکان و دیگر محدودیت ها، بطور کامل حذف کنندو یا نقطه مرکزی توسعه و یا سطوح توسعه را تغییر دهند.
طراحی پایدار زیر ساخت اجرای اکوتوریسم، نیازمند توسعه زیرساخت های متفاوت برای توریسم رسمی است بویژه اگر اقامت شبانه وخدمات تغذیه هم شامل آن شود. در ابتدا، بایستی طرح ریزی مکان بصورت دقیق، تکمیل شود و سپس کار طراحی ساختمان های واقعی و دیگر زیرساخت ها، شروع شود. درمکان های اکوتوریسمی برای طراحی بسیاری از زیرساخت ها از قبیل جاده های تفسیری، اردوگاه های زمینی، کلبه ها وسیستم های پشتیبانی همراه، به یک فرد معمار که در طراحی پروژه های اکوتوریسم، تبحر خاصی دارد، نیاز می باشدو همچنین در مناطق طبیعی، زیرساخت اکوتوریسم بایستی با محیط پیرامونش آمیخته شود یعنی به طورآشکار ازمنابع انرژی قابل قابل تجدید استفاده شود و پساب و پسماند حاصل، طوری مدیریت شود که به محیط اطراف کمترین آسیب را وارد سازد.
سازو کار های تولید درآمد حفاظت ازمنابع طبیعی، سودهای اقتصادی چندگانهای شامل هوای پاکیزه، آب تازه، بانک ژن، ذخیره کربن، حفاظت ساحل مانگرو، سواحل مرجانی تفرج و مواردی از این دست را فراهم میسازد. هرچند که این فوائد به صورت ارزش بازاری در نیامده است ولی مردم به صورت رایگان از آنها لذت میبرند. امروزه تقاضا برای منابع طبیعی درحال افزایش است و به دلیل توزیع نابرابر آن منابع، ممکن است منابع و خدماتی که آنها ارائه میکنندبه صورت فزایندهای درمعرض تهدید قرار گیرند.
با این توضیحات به این نتیجه خواهید رسید که اگر یک برنامه اکوتوریستی معینی وجود داشته باشد درآمدهای جمعآوری شده به صورت یک برنامه خودگران حداقل برای پوشش دادن بودجهها و هزینههای اساسی و اجرایی آن کافی باشددرحال حاضردرکشورهای پیشرفته، دولتهابااستفاده ازبرنامه های قانونی و پرداخت مبالغ دلخواه، یکسری محدودیتهایی را برای بازدید از مناطق حفاظت شده اعمال کردهاند. علیرغم حضور و رشد توریستها در مناطق حفاظت شده برای استفاده از فرصتهای تفرجی موجود، به ندرت بهاء یا ورودیه، مطالبه میشود و همچنین در پارک هم در قبال ارائه فرصتهای تفرجی برای عموم مردم یا بهاء کمی مطالبه میشود و یا اصلاً مطالبه نمیشود در نتیجه تقاضای دسترسی به مناطق حفاظت شده بیش از ظرفیت وحدتوانایی مدیران برای مدیریت آن مناطق است. نتایج بازدید بیش از حد، گاهی اوقات بصورت وحشتناک در بعضی مکان ها قابل مشاهده است در حالی که در سایر مکان ها، این نتایج، غیر محسوس تر است چراکه داده های پایه در خصوص سلامت اکوسیستم ها اغلب موجود نیست و یا مشکل و غیر ممکن است که ارزیابی کنیم که چگونه یک منطقه در طول زمان، توسط استفاده بیش از حد توریسم، مورد تخریب قرار گرفته است.
۲-۱۱-۳- سودهای کلیدی حفاظت حاصل ازاکوتوریسم در موارد زیر، تقسیم می شود:
آمادگی مشتریان برای پذیرش فناوری بر ارزش مشتری تأثیر ندارد.H0
آمادگی مشتریان برای پذیرش فناوری بر ارزش مشتری تأثیر دارد.H1
با توجه به مدل پایه تحقیق در حالت معنی داری مشاهده میشود که میزان آماره تی بین دو متغیر برابر با ۶۷/۲ است. از آنجا که این مقدار خارج از بازه ( ۹۶/۱& 96/1-) است و لذا تاثیر آمادگی مشتریان برای پذیرش فناوری بر ارزش مشتری معنی دار است. همچنین با توجه مدل تحقیق در حالت استاندارد، میزان این تاثیر برابر ۳۷/۰ است.نتیجه تحقیقات شوهاسوم[۸۶] و همکاران (۲۰۱۲)،اکبری مقدم و دیگران(۱۳۹۱)، معینی و دیگران(۱۳۸۹) نیز نتیجه ای مشابه تحقیق حاضر دارند و این نتیجه برآمده از این تحقیق را تأکید میکند.
۵-۳-۴ ارزش مشتری بر تداوم استفاده از فناوری تأثیر دارد.
این فرضیه، به شکل زیر در قالب یک فرضیه آماری قابل ارائه میباشد:
ارزش مشتری بر تداوم استفاده از فناوری تأثیر ندارد.H0
ارزش مشتری بر تداوم استفاده از فناوری تأثیر دارد.H1
با توجه به مدل پایه تحقیق در حالت معنی داری مشاهده میشود که میزان آماره تی بین دو متغیر برابر با ۵۰/۷ است. از آنجا که این مقدار خارج از بازه ( ۹۶/۱& 96/1-) است و لذا تاثیر ارزش مشتری بر تداوم استفاده از فناوری معنی دار است. همچنین با توجه مدل تحقیق در حالت استاندارد، میزان این تاثیر برابر ۴۷/۰ است.نتیجه تحقیقات شوهاسوم[۸۷] و همکاران (۲۰۱۲)، اکبری مقدم و دیگران(۱۳۹۱)، معینی و دیگران(۱۳۸۹) نیز نتیجه ای مشابه تحقیق حاضر دارند و این نتیجه برآمده از این تحقیق را تأکید میکند.
۵-۳-۵ آمادگی برای پذیرش فناوری مشتری بر تداوم استفاده از فناوری تأثیر دارد.
این فرضیه،به شکل زیر در قالب یک فرضیه آماری قابل ارائه میباشد:
آمادگی برای پذیرش فناوری مشتری بر تداوم استفاده از فناوری تأثیر ندارد.H0
آمادگی برای پذیرش فناوری مشتری بر تداوم استفاده از فناوری تأثیر دارد.H1
با توجه به مدل پایه تحقیق در حالت معنی داری مشاهده میشود که میزان آماره تی بین دو متغیر برابر با ۰۳/۸ است. از آنجا که این مقدار خارج از بازه ( ۹۶/۱& 96/1-) است و لذا تاثیر آمادگی برای پذیرش فناوری مشتری بر تداوم استفاده از فناوری معنی دار است. همچنین با توجه مدل تحقیق در حالت استاندارد، میزان این تاثیر برابر ۵۰/۰ است. نتیجه تحقیقات شوهاسوم[۸۸] و همکاران (۲۰۱۲)،اکبری مقدم و دیگران(۱۳۹۱)، معینی و دیگران(۱۳۸۹) نیز نتیجه ای مشابه تحقیق حاضر دارند و این نتیجه برآمده از این تحقیق را تأکید میکند.
۵-۴ ارائه مدل عملیاتی از مدل مفهومی
در این پژوهش، برخی تحلیلهای آماری با بهره گرفتن از تحلیل عاملی تأییدی، روش تحلیل مسیر و با نرم افزار لیزرل انجام گرفته است. لیزرل شامل دو الگوی اندازه گیری و الگوی ساختاری است. الگوی انداره گیری (تحلیل عاملی تأییدی) مشخص میکند که چگونه متغیرهای نهان بر حسب متغیرهای قابل مشاهده، سنجش میشود و اعتبار و روایی آنها به چه میزان میباشد. از طرف دیگر، الگوی ساختاری(تحلیل مسیر)، روابط علّی(تأثیر) بین متغیرهای نهان را در چارچوب مفهومیتحقیق مشخص میکند. زمانی یک الگو از برازش مناسب برخوردار خواهد بود که از RMR و RMSEA پایینی برخوردار بوده و نیز شاخصهایCFI, NNFI, GFI AGFI, آن از ۹۰ درصد بیش تر باشد. چنانچه مقادیر بحرانی ضرایب مسیر از عدد ۹۶/۱ بزرگ تر و از عدد ۹۶/۱ کوچک تر باشد، رابطه موجود در الگوی تحقیق، معنادار خواهد بود. بررسی نتایج آزمون برازش مدل مفهومینشان داد که الگوی پژوهش از وضعیت مناسبی برخوردار میباشد. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی معادلات اندازه گیری شده مربوط به سازههای تحقیق و شاخصهای به دست آمده نشان دهنده برازش مطلوب مدل اندازه گیری میباشد. به منظور نشان دادن معناداری هر کدام از پارامترهای مدل از آماره T استفاده میشود. این آماره از نسبت ضریب هر پارامتر به خطای انحراف معیار آن پارامتر بدست میآید. که میبایستی قدرمطلق آن از بزرگتر باشد تا این تخمینها از لحاظ آماری معنادار شود. با توجه به خروجی لیزرل میزان قدر مطلق t محاسبه شده در کلیۀ متغیرها بزرگتر از ۹۶/۱ میباشد بنابراین کلیۀ تخمینهای ارائه شده از لحاظ آماری معنادارمیباشند بجز یکی از تخمینها، به عبارت دیگر از میان سازههای هفت گانه تحقیق، تمامیبارهای عاملی مرتبط با سازههای ششگانه تحقیق، در سطح اطمینان ۹۵ درصد معنادار میباشند.. تنها در یک سازه دارای سطح اطمینان معناداری نیست.
نمودار ۵-۱
۵-۵ پیشنهادهای تحقیق
الف.پیشنهادات بر اساس یافتههای تحقیق(پیشنهادات اجرایی)
۱)با توجه به تاثیر خودکنترلی بر ارزش مشتری پیشنهاد میشود:
خدماتی ارائه کنند که مشتریان بتوانند کنترل شخصی بالایی در حسابهای شخصی خود داشته باشند، از جمله: بانکداری مبتنی بر پایانههای فروش، بانکداری مبتنی بر نمابر، تلفنبانک.
۲) با توجه به تاثیر خودکنترلی بر آمادگی پذیرش مشتری پیشنهاد میشود:
بانکها به فناوریهایی چون: شبکههای موبایل UMTS,GPRS,WAP مجهز شوند تا خدمات چندرسانه ای نسل بعد را ارائه دهند.. مشتریان میتوانند به کمک این خدمات با خود کنترلی بالایی، صورت حساب بانکی خود را مشاهده کنند، پول حواله کنند و از پرداختهای بزرگ مطلع شوند و حتی کنترل کامل بر روی حسابهای خود داشته باشند .
۳) با توجه به تاثیر کاهش هزینهها بر آمادگی پذیرش مشتری پیشنهاد میشود:
از فناوریهایی استفاده شود که هزینههای مشتری را کاهش دهد از جمله: بانکداری مبتنی بر خود پردازهای ایمن، بانکداری مبتنی بر پایانههای فروش، بانکداری مبتنی بر نمابر، بانکداری تلفنی ، کیف پول الکترونیک و افتتاح حساب از راه دور که فرد را برای استفاده از فناوریهای پیشرفته تر آماده میکند.
۴)با توجه به تاثیر سودمندی بر ارزش مشتری پیشنهاد میشود:
به طراحی و کاربرد درگاههای دوستدار مشتری برای این خدمات از جمله تعیین باقیمانده حساب، خرید سهام اقدام کنند.
۵ ) با توجه به تاثیر سودمندی بر آمادگی پذیرش مشتری پیشنهاد میشود:
جنبههای فنی، محتوایی، ساختاری و مدیریتی فناوریهای بانکی بطور مستمر با بهره گرفتن از نظرات کارشناسان فناوری در بانک کنترل و به روز شده و سود مندی آنها برای مشتریان کنونی ارزیابی شود.
۶) با توجه به تاثیر استفاده آسان بر ارزش مشتری پیشنهاد میشود:
بانکها به تعیین نیازهای مشتری در رابطه با پیچیدگیها و ابهامات کاربردی فناوری با بهره گرفتن از آیتمهای ارزشیابی فناوری بپردازند .
۷) با توجه به تاثیر استفاده آسان بر آمادگی پذیرش مشتری پیشنهاد میشود:
با حمایت از مشتریان یا ارائه اطلاعات جدید امکان استفاده از خدمات را بهبود دهند.
۸) با توجه به تاثیر ارزش مشتری بر تداوم استفاده از فناوری پیشنهاد میشود:
مشتریان را در مورد اطلاعات و مزیتهای نسبی فناوری ایمنی در برابر سرقت و تراکنشهای غیر مجاز، عدم افشای اطلاعات محرمانه مشتری، عملیات غیر مجاز و آگاه کنند.
۹) با توجه به تاثیر آمادگی پذیرش مشتری بر تداوم استفاده از فناوری پیشنهاد میشود:
با ارائه مفاد آموزشی و دستورالعملهای اجرایی برای مشتریان آنان را از کارآیی، نحوه اجرای عملیات، دسترسی به سیستم و حریم امن فناوریهای خویش خدمت آگاه سازند
ب)پیشنهادات برای تحقیقات آتی
۱)پیشنهاد میگردد مطالعه مشابهی در سایر شهرهای کشور انجام گیرد زیرا تغییر فرهنگ در نقاط دیگر ممکن است سبب شود نتایج تحقیق تغییر کند.
۲)پیشنهاد میگردد مطالعه مشابهی در سایر بانکها نیز انجام گیرد.
۳)پیشنهاد میگردد مطالعه ای در صنایع دیگرمانند بیمه ، خرید بورس اوراق بهادار برای ارائه عمومیت بخشی تحقیق صورت گیرد.
۵-۶ محدودیتهای تحقیق
محدودیتهای تحت کنترل محقق
۱)این تحقیق در محدوده شعب بانکهای تجارت شهر رشت(۲۰ شعبه) صورت پذیرفت.
۲)در این تحقیق مشتریان شعب بانک تجارت شهر رشت (۲۰ شعبه) که از خدمات فناوری خویش خدمت استفاده میکنند مد نظر بوده لذا مشتریان در سایر امور بانکی مدنظر قرار نگرفت.
فهرست منابع
منابع و مآخذ:
ذخیره
توزیع
شکل ۱-۲: مدل مبتنی بر فرآیندهای دانش ((Hales,2001
۳-۴-۲ مدل رن جانستون[۶۶]
این مدل، به کار گیری مدیریت دانش را با توجه به در نظر گرفتن دو عامل میزان پیچیدگی کار و میزان تعاملات مورد نیاز برای انجام آن کار عملی می داند. این مدل، فعالیت های موجود در سازمان را به چهار دسته تقسیم می کند که ویژگی های آن ها به شرح زیر است:
ویژگی های فعالیت نوع اول :
رویه های استاندارد، اتکای زیاد به فرآیندها، متدولوژی رسمی و فرآیندهای ارتباطی قوی
ویژگی های فعالیت نوع دوم :
مهارت های هدفمند، آموزش های رسمی، رویه های استاندارد، روتین بودن کار و حداقل وابستگی از شاخص های عمده این نوع فعالیت است. تمام دانش در این نوع فعالیت ها کد گذاری شده و به شکل صریح وجود دارد.
ویژگی های فعالیت نوع سوم :
تکراری نبودن، نیاز به افراد متخصص، تعاملات محدود با طیف خاصی از کارکنان و تشکیل تیم های تخصصی حول محورهای مشخص از جمله شاخص های عمده گونه سوم است.
ویژگی های فعالیت نوع چهارم :
چالشی بودن فعالیت ها، روتین نبودن، نیاز به تخصص های وسیع، وابستگی زیاد، نیاز به کار تیمی و فرآیندهای ارتباطی قوی از جمله ویژگی های عمده این سطح به شمار می روند. متصدیان انجام این فعالیت ها از دانش نهفته زیادی برخوردارند. مبادله دانش های نهفته از طریق تشکیل تیم های متعدد، برگذاری کارگاه ها و سمینارها صورت می گیرد. سیستم های یادگیری، خلاقیت و جستجوی دانش از اجزای تفکیک ناپذیر این فعالیت ها به شمار می روند (Johnston,2000:6-10).
۴-۴-۲ مدل کاربست مدیریت دانش در سازمان های دولتی ایران
این مدل تحلیلی در سطوح چهارگانه ای صورت بندی شده است. سطح اول مدل تحلیلی ادعا می کند، عوامل سازمانی بر مدیریت دانش اثر مستقیم می گذارند. در سطح دوم تحلیل این ادعا مطرح شده است که شهروندان دانشی از طریق تحت تأثیر قرار دادن عوامل سازمانی بر مدیریت دانش اثر می گذارند. همچنین در سطح سوم، این ادعا مطرح است، که عوامل محیطی از طریق تحت تأثیر قرار دادن عوامل سازمانی بر مدیریت دانش در سازمان های دولتی ایران اثر می گذارند. در نهایت در سطح چهارم، تأثیرگذاری عوامل مختلف بر مدیریت دانش در سازمان های دولتی ایران به تصویر کشیده شده است ( ابطحی و صلواتی ، ۱۳۸۵).
( ابطحی و صلواتی ، ۱۳۸۵)
۵-۴-۲ مدل چارچوب ستونهای مدیریت دانش
این مدل شامل سه ستون اصلی و چهار فرایند برای مدیریت دانش می باشد.
ستون ۱: جستجو و طبقه بندی دانش و فعالیت های مرتبط، آشکار سازی کد بندی و سازماندهی دانش
ستون ۲: تعیین و ارزیابی دانش و فعالیت های دانش محور
ستون ۳: هماهنگی فعالیت های دانش محور، در دست گرفتن، استفاده و کنترل دانش، تقویت و انتشار دانش
فرآیندها: ایجاد، آشکار سازی، استفاده و انتقال( Wigg ,1993 )
۶-۴-۲ مدل چارچوب مفهومی توسعه شاخص های[۶۷]KMC در اثر بخشی مدیریت دانش
این مدل دو دیدگاه برای قابلیت های مدیریت دانش به منظور پیاده سازی اثر بخش مدیریت دانش را بیان می کند:
دیدگاه منبع محور که بر تکنولوژی، ساختار و فرهنگ تأکید دارد.
دیدگاه دانش محور که بر مهارت، یادگیری و اطلاعات تأکید دارد.
در این مدل شاخص های دو دیدگاه منبع محور و دانش محور ترکیب شده و سپس بر روی فرایند مدیریت دانش تأثیر گذاشته و آن هم در نهایت بر اثر بخشی مدیریت دانش تأثیر می گذارد (Aujirapongpan,2010)
۷-۴-۲ مدل سنگ بنای مدیریت دانش[۶۸]
این مدل توسط پروبست، روب و رمهاردت (۲۰۰۲) ارائه گردید. با توجه به جنبه های کاربردی این مدل آن را به عنوان مدل نسبتاً کاملی که نکات مثبت همه ی مدل ها را تقریباً در بر می گیرد مورد توجه بیشتر قرار می دهند. طراحان مدل یاد شده، مدیریت دانش را به صورت سیکل دینامیکی می بینند که در چرخش دایم است. مراحل این مدل شامل هشت جزء متشکل از دو سیکل؛ درونی و بیرونی است.
سیکل درونی به وسیله بلوک های شناسایی، کسب، توسعه، تسهیم، کاربرد و نگهداری از دانش ساخته می شود.
سیکل بیرونی شامل بلوک های اهداف دانشی و ارزیابی آن است .
کامل کننده این دو سیکل بازخور است. شکل ۵-۲ اجزاء مذکور را نمایش می دهد.
شناسایی دانش
نگهداری دانش
هدف های دانش
ارزیابی دانش
تسهیم دانش
استفاده از دانش
کسب دانش
توسعه دانش
شکل ۲-۱: مدل سنگ بنای مدیریت دانش (Probst et al,2000)
در ادامه خلاصه ای از مدل های ارائه شده در زمینه مدیریت دانش طی سال های مختلف در جدول (۳-۲) ارائه گردیده است:
مدل | محقق | عناصر و فرآیندهای مدل(گردآوری توسط محقق) جدول ۳- ۲ : مدل های مختلف مدیریت دانش |
مدل مارپیچی دانش | Nonaka (1994 ) | بررسی کارکرد متقابل بین دانش صریح و ضمنی همزمان با توسعه ی آن ها در سطح هستی شناسی- گسترش دانش سازمانی از سطح فردی، با کمک توسعه انجمن های کارکردی |
تأکید بر نکات مثبت همسر : هیچ فرد وهیچ ازدواجی کامل نیست، زوجین باید بیشتر بر ویژگی ها و نکات مثبتی که در همسرشان می پسندند تمرکز کنند، برشمردن نکات مثبت باعث ایجاد صمیمیت وهمدلی بین زوجها می شود. زوج های خوشبخت بیشتر به چیزهایی که در همسرشان می پسندند تمرکز می کنند، نه بر چیزهایی که دوست ندارند. در مقابل زوج های ناراضی فقط به نکات منفی همسرشان توجه می کنند.
ایجاد تنوع در زندگی زناشویی : هرچه تنوع در زندگی بیشتر باشد فرسودگی کمتر است. اشخاص زمانی که در زندگی به زعم خودشان به حد ایده آل برسند، بهترین عملکرد را دارند .باید توجه داشت که تنوع زیاد ممکن است به استرس بینجامد در حالیکه یکنواختی می تواند منجر به خستگی شود. مقدار مطلوب تنوع برای هر فردی می تواند فرق کند، همانطور که زوج ها باهم متفاوتند، روش هایی که به زندگی شان تنوع می بخشد نیز متفاوت است. برای اینکه زندگی شور وهیجان داشته باشد باید کارهای روزمره را به شیوه های مختلف انجام داد.همسران باید باهم تصمیم بگیرند که کارهای همیشگی را تغییر دهند. مهم این است که چیزهایی که آنها را به هیجان می آورد را پیدا کنند. (فیض آبادی،۱۳۹۲).
تقویت و به تعادل رساندن بالها و ریشه ها : ریشه ها نماد امنیت وتعهد واعتماد هستند. بالها نماد شور وهیجان و رشد شخصی اند،که موید : آزادی، خودشکوفایی و هیجان هستند. نکته قابل توجه این است که ریشه ها وبالها هردو برای بقاء زندگی مشترک لازم اند. رابطه هایی که ریشه های عمیق دارند ولی بال ندارند، احساس امنیت را تأمین می کنند اما زندگی را خسته کننده و کسالت بار و طاقت فرسا می کنند. از طرف دیگر رایطه ای که بالهای رشد یافته ای دارد ولی ریشه ندارد، مدت کوتاهی دوام می آورد، معمولاً در چنین رابطه هایی هریک از طرفین به دنبال علایق خودش است، زمان تفریح را با دوستان خود سپری می کند و فعالیت اوقات فراغت خودش را انجام می دهد. در نتیجه پیوندی که دو طرف را در کنار یکدیگر نگه می دارد سست می شود.(پاینز،۱۹۹۶).
–قدردانی : قدردانی کردن از بروز فرسودگی پیشگیری می کند. این احساس که از شخص قدردانی شده و به او احترام گذاشته شده است، سبب می شود تا فرد حس خوبی داشته باشد. از طرف دیگر این حس که از شخص سپاسگذاری نشده ، باعث ایجاد خشم می شود. هرچه یکی از طرفین بیشتر قدردانی کند، پاداش بیشتری نصیب نظام خانواده خواهد شد ونهایتاً هر دو نفر از این پاداش بهره خواهند برد. (پاینز،۱۹۹۸، ترجمه گوهری راد و افشار،۱۳۸۳).
در حقیقت پیشگیری از فرسودگی یا فرسودگی زناشویی مسئله ای است که در مشاوره ی پیش از ازدواج باید به آن پرداخته شود. چراکه زوجها اسطوره ها و باورهای غیر منطقی خود را وارد رابطه می کنند. شناخت درمانگرها، نظام های اعتقادی بدکار که زیربنای عمل زوجها قرار دارند را ارزیابی می کنند. بیشتر این اسطوره ها به باورعشق رومانتیک مربوطند.(لانگ و یانگ ؛ ترجمه ی نظری و همکاران،۱۳۹۲). بنابراین با شناسایی این اسطوره های افراد، پیش از ازدواج و حل و فصل آنها و جایگزینی با باورهای واقعی به آنها این امکان داده می شود که با دیدگاه های واقعی و منطقی وارد رابطه زوجی شوند و امکان دلزدگی و فرسودگی زناشویی در زندگی شان کمتر شود.
۱۳-۲-۲ فرسودگی زناشویی از دیدگاه نظری :
بررسی روانشناختی فرسودگی در روابط زناشویی، رویکردی چند جانبه است که مزایای رویکردهای روان پویایی، نظام مند و رفتاری را با مزیت های دورنمای رویکردهای روانی احتماعی و وجودی که کمتر مورد توجه قرارگرفته اند، درخم می آمیزدروانشناسی فرسودگی زناشویی به جای اینکه روی آسیب شناسی فرد یا زوج تکیه کند، بر روند دراز مدت وفرسایشی تضعیف روابط زناشویی متمرکز می شود که نتیجه تنشهای تحمیلی از درون یا بیرون روابط است، بخصوص زمانیکه شخص سعی می کند با روابط نزدیکش برای خود معنای وجودی پدید آورد.(نیازپور،۱۳۸۸).
۱-۱۳-۲-۲ دیدگاه عقلانی، عاطفی، رفتاری[۴۱] :
الیس عنوان میکند که زوجهایی که به تازگی ازدواج کرده اند کمتر به این فکر میکنندکه ممکن است زمانی عشق افسانه ای آنها کمرنگ شود و این درست زمانی است که فرسودگی آغاز شده است، یعنی کنار گذاشتن منطق. وقتی افرادبه محبوبشان صورت شاعرانه وغیرمنطقی وخیالی بدهند،چون او انسان است و واقعی در نتیجه نمیتواندکامل وبی نقص باشد، وقتی توقعات عاشقانه محقق نشوند ذهنیت آنها بهم بخورد احساس سرخوردگی به همسر نسبت داده میشود و سبب تحلیل رفتن عشق و تعهد میشود و فرسودگی، جایگزین عشق میشود در واقع تکیه بر باورهای غیرمنطقی(مثل: همسر من کاملاً بی نقص است - هرگز عشق ما کمرنگ نمیشود…)پله آغازین فرسودگی زناشویی است چراکه همین ها موجب انتظارات نابجا و معیارهای غیر منطقی می شودکه نتیجه ی برآورده نشدنشان فرسودگی می شود.( پاینز،۱۹۹۶، ترجمه ی شاداب،۱۳۸۱).
۲-۱۳-۲-۲ دیدگاه وجودی [۴۲]:
یالوم[۴۳](۱۹۸۰)، معتقد است که اگر خودشکوفایی در زمینه شغلی به ما کمک می کند در مقابل ترس از مرگ مقاومت کنیم،یک رابطه صمیمی وپیوستن به یک فرد دیگر به مقاومت در مقابل ترس از مرگ و حتی زندگی کمک خواهد کرد.
بکر(۱۹۷۳)، بر اساس کار رنک بحث میکند که عشق رویایی افراد را قادر می سازد که به ویژگی خاصی که عاشق آن هستند بپیوندند و آن شخص را برتر از خودشان ببینند. بر طبق دیدگاه معنادرمانی فرد فرسوده،احساس بی معنایی دارد. او شکست را به عنوان یک فرد تجربه میکند و شکست وفقدان معنا مهمترین کمک کننده ها به فرسودگی اش میشوند. فرسودگی از دیدگاه معنادرمانی اینگونه اثبات میشود که علت اصلی فرسودگی در نیاز افراد در اعتقاد به اینکه زندگیشان معنادار است، قرار میگیرد . (فیض آبادی،۱۳۹۲).
فرانکل[۴۴] این نظر را که «یافتن معنا در زندگی از بیماری ناشی می شود یا به بیماری منجر می گردد» نفی می کند. به این ترتیب معنادرمانی موظف است به بیمار کمک کند تا مفهوم زندگی اش را دریابد. فرانکل معنادرمانی را برای زوج ها به کار نمی برد. به نظر او یافتن مفهوم زندگی وظیفه ای منحصر به فرد است که باید توسط خود فرد انجام گیرد. به علاوه، به عقیده ی او عشق تنها راه برای حل مشکلنیست، بلکه یکی از روشهایی است که افراد می توانند به وسیله ی آن به مفهوم زندگیشان دست یابند. (پاینز،۱۹۹۸، ترجمه گوهری راد و افشار،۱۳۸۳).
ارتباط میان فرسودگی و شکست افرادی که معنای وجودی را از همسرشان دریافت می کند ، یک مفهوم ملموس دارد که به عنوان یک رویکرد درمانی برای فرسودگی زناشویی مطرح می شود که شامل سه مرحله زیر است:
۱)چرا افراد شخص خاصی را به عنوان به عنوان همسر انتخاب می کنند و چگونه انتظار دارند که آن شخص معنای وجودی را برایشان فراهم کند؟
۲)چرا افراد حس شکست را در سوال وجودی حس میکنند وچگونه این موضوع به فرسودگی ربط داده میشود؟
۳)چه تغییراتی برای افراد باید اتفاق بیفتد تا از آن طریق حس معنای وجودی را از همسرشان نتیجه گیری کنند؟(فیض آبادی،۱۳۹۲).
به عنوان مثال، پاینز ذکر میکند که یک زن یهودی سنتی در مصاحبه ای بیان داشت : «من اصلا موضوع فرسودگی از زندگی زناشویی را درک نمی کنم. زمانی که من و شوهرم به هم معرفی شدیم، من عاشق دیواروار او نشدم، اما از همان ابتدا متوجه شدم او کسی است که ارزشها و جهان بینی اش به من بسیار شبیه است.من انتظار ندارم هیچکدام از ما نظام ارزشی اش را تغییر دهد، پس چه چیزی وجود دارد که بتواند سبب بروز فرسودگی شود؟». در واقع منظور این زن این بود که دینش به زندگیش مفهوم بخشیده است، وبه همین دلیل انتظار ندارد که زندگی زناشویی و ازدواجش به زندگیش مفهوم خاصی ببخشد. در نتیجه از ازدواجش توقعات سنگین ندارد و احتمال سرخوردگیش کم خواهد بود. (پاینز،۱۹۹۸، ترجمه گوهری راد و افشار،۱۳۸۳).
۳-۱۳-۲-۲ دیدگاه روان تحلیلی[۴۵] :
مطابق دیدگاه روان پویایی تفاوت های جنسیتی در رابطه رمانتیک نتیجه ی تفاوت تجارب کودکی و مراحل رشد روانی_جنسی است که دختران و پبسران با آن مواجه می شوند. به طور کلی در جریان رشد دو پدیده اهمییت زیادی دارد : تکامل مفهوم خویشتن مستقل در عین وابستگی و تکامل هویت جنسی واضح به عنوان زن یا مرد. (داورنیا، ۱۳۹۲).
تصورات عاشقانه ی ما به شدت تحت تاثیر اولین تجربیات شخصی مان قرار می گیرند. ما این تصاویر شخصی که در روزهای اول زندگی مان آموخته ایم، ملکه ی ذهنمان می کنیم و در بزرگسالی به دنبال معشوقی می گردیم که با این تصاویر درونی هماهنگی داشته باشد که این معیارها می توانند جسمی، عاطفی و یا معیاری از خانواده و یا درست نقطه ی مقابل والدین باشد.
زمانیکه افراد از نظر عاطفی تحریک می شوند و یا فرد مورد نظرشان را ملاقات می کنن، تصویر ذهنی خوذشان را بروی فرافکنی می کنند، به همین دلیل زمانی که افراد عاشق می شوند، می گویند: «احساس میکنم او را در تمام عمرم می شناخته ام!». به همین دلیل هم معمولا وقتی دوران عاشقی به پایان می رسد، از فهمیدن اینکه معشوقشان دارای ویژگی های شخصیتی ناپسندی بوده که آنها نادیده گرفته اند و نیز فاقد تمام کیفیت های خوبی که به چشمشان می آمده بوده است، متعجب می شوندو احساس سرخوردگی می کنند؛ گویا قادر نبوده اندشخصیت حقیقی آنها را ببینند و تنها تصورات عاشقانه شان را مشاهده می کرده اند.
براساس نظریه ی روان پویایی، انگیزه ی انتخاب ناآگاهانه همسر تمایل به التیام زخم های دوران کودکی است. در واقع روابط زناشویی می تواند برای هر دو طرف بهترین موقعیت را برای ترمیم این زخم ها فراهم آورد.
گاه تصورات رویایی حاصل آن بخش از ضمیر ذرونی شخص است که آن را انکار می کند؛ در نتیجه فرد ممکن است خمسری را برگزیند که آینه ی تمام نمای آن بخش انکار شده باشد. برای مثال : زنی در کودکی آموخته بود که حالت تهاجمی و خشمش را سرکوب کند. او چنان به خوبی این احساسات را مهار کرده بود که دیگر بخ احساس خشم و کینه ای که در حال حاضر داشت، واقف نبود و با این توصیفات شیفته ی مردی پرخاشگر و حتی خشن و وحشی شد، و آن چنان به او عشق می ورزید که سرانجام با او ازدواج کرد. او از طریق رابطه با شوهرش که در آن نقش زنی ملایم و دلنشین را دارد که مورد خشونت و پرخاشگری همسرش قرار می گیرد، می تواندبدون اینکه نیاز داشته باشد پرخاشگری اش را به خودش ابراز کند با آن مقابله کند. به همین ترتیب، شوهرش نیز می تواند از طریق رابطه با همسرش نیمه ی دلنشین و ملایم انکار شده ی خوذش را تجربه کند. (پاینز،۱۹۹۸، ترجمه گوهری راد و افشار،۱۳۸۳).
۴-۱۳-۲-۲ الگوی انتظارات وفرسودگی زناشویی :
در الگوی انتظارات و فرسودگی زناشویی دو مسیر نشان داده شده است که یا به فرسودگی می انجامد یا به تحکیم ریشه ها وبالها می انجامد. نقطه ی آغاز هر دو مسیر یکسان است.آن هنگامی که زوجین ازدواج میکنند، آنهایی که گرفتار فرسودگی زناشویی می شوند با زوجینی که به ریشه ها وبالها می رسند تفاوتهایی دارند. اگر احتمال وجود مشکل جدی عاطفی و احساسی در زوجینی که گرفتارفرسودگی می شوند کنار گذاشته شود، باید فرض کرد که این اختلاف در محیط آنها وجود داشته است. محیطی پر از تنش یا محیطی که زوج آن را پر از تنش قلمداد می کند، مانع از آن می شود که بتواند رویاهایشان را تحقق ببخشند. کنار آمدن با این اضطراب ها وتنش ها سبب تحلیل رفتن نیرو و عشقشان می شود.محیطی که حامی و مشوق زوجین باشد آنها را قادر می سازد تا رشد و به خود شکوفایی برسند و در نهایت احساس امنیت حاصل از این رابطه، عشق آنها را زنده نگه می دارد.(داورنیا،۱۳۹۲).
الگوی انتظارات و فرسودگی زناشویی (پاینز،۱۹۹۸، ترجمه گوهری راد و افشار،۱۳۸۳)
عاشق شدن
متغیرهای وضعیتی
تصورات رویایی
صافی های عشقی
توقعات
تحقق توقعات
عدم تحقق توقعات
سرخوردگی
رکود
تغییر و تحول توقعات
رشد
تحلیل رفتن
عشق
عشق
تعهد
تعهد
ریشه ها و بال ها
دلزدگی
پاینز (۱۹۹۸)،نکات کلیدی الگو را به شرح ذیل می داند :
کسانی که به ازدواج رویایی معتقدند، انتظار دارند عشق به زندگی شان معنا ببخشد. بین تصورات رویایی وفرسودگی رابطه مستقیمی وجود دارد. انتظارات رویایی وغیر منطقی مرحله ابتدایی وپیش نیاز روند فرسودگی زناشویی است. بین زوجها ومحیط رابطه متقابلی وجود دارد، در واقع این خلق و خوی همسر نیست که سبب فرسودگی می شود، بلکه از بین رفتن ایده آلهای رویایی یکی از طرفین توسط استرس های محیطی است که به اشتباه به همسر نسبت داده می شود. محیط، واقعیت کاملاً معینی نیست،بلکه هر شخص از دنیا تصویری خیالی را برداشت کرده و به عنوان محیط اطراف تعبیر می کند. نتیجه ارتباط متقابل و مداوم زن وشوهر و تعبیری که از محیط زندگی شان دارند، می توانند روی رابطه عشقی شان تأثیر مثبت یا منفی بگذارد. اگر نتیجه این ارتباط متقابل ریشه ها وبالها باشد، آنگاه تعادل مطلوبی از امنیت و رشد برقرار می شود ودر چنین رابطه ای با گذشت زمان عشق تقویت شده و به زندگی معنا می بخشد و در مقابل داشتن محیطی پر تنش و عدم حمایت از همسر باعث تحلیل رفتن عشق و تعهد و نهایتاً فرسودگی خواهد شد. با آنکه تجربه عاشق شدن و شکل گیری انتظارات هر فرد با دیگری متفاوت است، اما چگونگی و چرایی این تجربه مشترک است. توقعاتی که از عشق رویایی انتظار می رود از ارزشهای فرهنگی و نیز تجربه های فردی نشأت می گیرند و همیشه به عنوان جزئی از نظام عقیدتی شخص وجود دارد. وقتی افراد عاشق می شوند، توقعات شکل می گیرند و هنگامیکه ازدواج رخ می دهد ، این توقعات بیش از هر زمان دیگری قدرتمندتر می شوند. چون توقعات ریشه اولیه و اصلی در زندگی هستند تأثیر بسیاری بر روابط عاشقانه دارد. توقعات عاشقانه ممکن است به دلیل عدم برآورده شدن و یا حتی در صورت برآورده شدن به دلیل ناکامی در معنا بخشیدن به زندگی سبب فرسودگی شوند.(پاینز،۱۹۹۸، ترجمه گوهری راد و افشار،۱۳۸۳).
گفتار دوم : الگو های ارتباطی
۱-۳-۲ تعریف ارتباط :