- در بانک ما رشد درآمد در هر سال نسبت به رقبا ، بیشتر است .
- در بانک ما مدت زمان چرخه نقد به نقد در هر سال نسبت به رقبا ، بیشتر کاهش می یابد.
- در بانک ما سهم بازار در هر سال نسبت به رقبا ، رشد بیشتری می یابد (ماریا و دیگران، 2014).
فصل دوم
مبانی و پیشینه پژوهش
2-1 مقدمه
مدیریت هويت برند همان جوهره برند است. مهمترين و منحصر بفردترين خصوصيات برند، در هويت برند نمايان می شود. پرفسور جان كاپفرر معتقد است «داشتن يك هويت، يعنی بودن شما، همانطور كه هستيد؛ تبعيت از طرح ثابت ولی فردی خودتان». هويت برند، تعيينكننده فرديت، آرمانها و اهداف، ارزشها و علائم شناسايی برند است. از ديدگاه كاپفرر، تفاوت هويت و تصوير در اين است كه هويت، آن چيزي است كه شما هستيد؛در حالیکه تصوير، برداشتی است كه مصرفكننده طی ارتباط با شما، از شما استنباط میكند. بخشی از هويت برند در جلوههای ظاهری آن، نظیر رنگ و طرح برند، نمود پيدا می كند(ابراهیمی و دیگران، 1391). گرچه تعيين هويت بصری و ظاهری برند، يك گام ضروری و اوليه به شمار می آيد، ولی تمام ابعاد هويت را پوشش نمیدهد. جوهر اصلی برند آن چيزی است كه قرار است درآینده تصوير شده و در ذهن مشتری نقش بندد. ظاهر آراسته و آنچه كه به چشم میآيد، بيان هويت يك برند است. انتخاب نماد، مستلزم تعريف روشنی از معنای برند است. برند برای آن كه قدرتمند باشد، وظيفه دارد نسبت به هويت خود وفادار بماند. برای هويت برند، ابعاد مختلفی در نظر گرفته شده است. اين ابعاد شامل اجزای ظاهری و گرافيكی برند، شخصيت برند، ارتباط برند با مخاطبين، فرهنگ، كيفيت و ساير عوامل است. يكی از مهمترين عوامل تشكيل دهنده تصوير، هويت برند است. تلاش برايی تقليد باعث می شود تا مديران، هويت برند خود را فراموش کرده و همرنگ جماعت شوند. با فرصت طلبی و عامه پسندی، برند جوهر اصلی خود را از دست می دهد و باعث می شود تا برند تبديل به ظاهر بزك كرده ای باشد كه هيچ معنايی ندارد. هويت میتواند بيانگر كيفيت برند باشد(محمودی و هرندی، 1393).
2-2 مبانی نظری
2-2-1 ارزش برند مشتری
یک نام ،اصطلاح ،علامت ،سمبل یا طرح و یا ترکیبی از آنهاکه قصد آن مشخص کردن کالاو خدمات یک فروشنده و یا گروهی از فروشندهها و نیز تفاوتگذاری بین آنها میان سایر رقباست.به طور کلی برندها به چهار دسته تقسیم میشوند:
الف:برند انفرادی: یک شرکت ممکن است بر اساس سیاستی تصمیم بگیرد. برندهای مشخصی را برای هر یک از محصولات خود اقتباس کند.
ب:برند فامیلی: برندهای فامیلی به یک سری از محصولات خاص محدود میشود. اصطلاح برند فامیلی رجوع میکند به یک نام تجاری که یک شرکت برای یک سری از محصولاتش اقتباس میکند.
پ:برند شرکتی: ما ممکن است براساس همه محصولات اسم شرکتکننده یا تولیدکننده را بگذاریم. وقتی یک شرکت تولیدکننده محصولات متعددی است این نوع برند شرکتی استفاده میشود. برای مثال نساجی تاتا (نساجی مازندران) محصولات مهندسی، شیمیایی و غیره.
ت:ترکیبی از همه: محصولات اسامی خودشان را دارند و برند شرکتی مشخص میکند که شرکت همه محصولات را تولید میکند. مثل (تاج شرکت تاتا) یا (تاژ شرکت بهداد)(شهسوار و عالم تبریز، 1394).
2-2-1-1 خصوصیات یک برند خوب
۱- برند میباید چیزی از هدف تولید محصول، کیفیت آن، منافع آن، استفاههای آن و طرز عمل آن و غیره پیشنهاد کند.
۲- برند باید ساده، کوتاه و دارای تلفظ ساده بوده و به خاطر سپردن آن آسان باشد. برای مثال، لوکس، بی بی سی، نایک ، مگی ، بیک ، و …
۳- برند باید به سادگی تبلیغ و شناسایی شود.
۴- برند باید بخشی از یک حالت و طبیعت دائمیباشد.
۵- برند باید ساده و شفاف و جذاب باشد.
۶- باید قابل ثبت و حمایت حقوقی باشد.
۷- باید مشخص و دقیق باشد.
۸- باید دارای صدای لذت بخش درهنگامی که آن را میشنوید باشد.
۹- باید اقتصادی بوده و قابل تولید مجدد و تکثیر باشد.
۱۰- باید اصل باشد (غیر تقلیدی)
۱۱- نباید به چندین گونه تلفظ شود.
۱۲- نباید تهاجمی (به کسی یا چیزی) و یا اهانت آمیز باشد.
۱۳- باید تصویر خوبی ایجاد کند.
14- نباید قدیمی و کهنه باشد(شاهبندزاده، 1391)
2-2-2-2 برند چيست
به طور کلی هر مفهومی برای تبیین نیاز به تعریف دارد.بسیاری از مفاهیم در نزد متخصصان گوناگون تعابیر متفاوتی دارد. از آنجا که هر کدام از محققین با توجه به چارچوب ذهنی خود به مفهوم مورد نظر مینگرند، تعدد تعاریف و تعابیر امری طبیعی و غیرقابل اجتناب است. برند نیز از جمله مفاهیمی است که تعابیر مختلفی از آن وجود دارد، لذا سعی شده است در این پژوهش به شاخصترین تعاریف اشاره شود.
کمیته (انجمن) بازاریابی آمریکا (1960) اینگونه برند را تعریف میکند. «یک نام، واژه، سمبل، یا طرح یا ترکیبی از آنها است که هدف آن شناساندن محصولات و یا خدمات یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان به مشتریان و همچنین تمایز محصولات آنها از سایر رقبا است. یک برند، به یک محصول یا خدمت ابعادی را اضافه میکند تا آن محصول یا خدمت از سایرین متمایز شود. این تمایزها میتواند کارکردی منطقی، یا ملموس و یا حتی غیرملموس داشته باشد.» (محمودی و هرندی، 1393).
فیلیپ کاتلر[9] نیز تعریفی مشابه با تعريف انجمن بازاریابی آمریکا[10] مطرح کرده است:يك نام، عبارت يا اصطلاح، نشانه، علامت، نماد، طرح يا تركيبي از آنها كه هدف آن معرفي كالا يا خدمتي است كه يك فروشنده، يا گروهي از فروشندگان عرضه ميكنند و بدين وسيله آنها را از محصولات شركتهاي رقيب متمايز ميسازند(قربانی، 1393).
البته تعاریف مطرح شده جامع و مانع نیستند چراکه انتقادهایی بر آنها وارد است. شاید اولین انتقاد بر تعریفی است که انجمن بازاریابی آمریکا از برند مطرح کرده است. در تعریف انجمن بازاریابی آمریکا بیشتر بر محصول و ویژگیهای ظاهری آن تمرکز شده است. درحاليكه برندها نه تنها برای محصولات مصرفی بلکه برای مکانها، سازمانها یا مردم نیز به کار میروند(محمودی و هرندی، 1393).
از طرفی برای مدتهای مدید، برندها صرفاً قسمتی از کالای فیزیکی بودند که اغلب تعاریف مرتبط با آن در چندین دهه اشاره به لفظ، یا نام و یا یک نشانه داشته است. امروزه برندها بیش از آن هستند؛ یک برند مجموعهای از انتظارات را نشان میدهد، به اعتماد و ثبات اشاره دارد و به صورت مجموعهای از انتظارات تعریف میشود(آتیگان و دیگران، 2013)
2-2-2-2 برندسازي
کلید ایجاد یک برند توانایی انتخاب نام، لوگو، طرح، نام تجاری، سمبل، طرح بسته بندی و یا سایر موراد است به مجموعه ای از این موارد برند سازی گویند. طبق تعریف دیگر برندینگ یا برندسازی، فِعلی است که در نتیجه آن سطح احساسی و عاطفی مرتبط با یک محصول یا خدمت (شرکت) افزوده میشود، بدین وسیله ارزش آن برای مشتریان و سایر ذینفعان افزایش مییابد. این محققین ارزش یک برند را به طور معناداری مرتبط با دلبستگی احساسی ذینفعان (مشتریان) نسبت به برند میدانند و بر اهمیت ایجاد چنین ارتباطی تاکید ویژه دارند. بسیاری از تحقیقات اخیر بازاریابی مصرفکننده، به نتایج ثابتی در مورد اصول برندسازی احساسی رسیدهاند. برخی از محققین حوزه برند، برندسازی را در ایجاد ارزش برند خلاصه کردهاند. وین جاموری[11] در این خصوص اظهار میکند وقتی در مورد برندسازی سخن میگوییم در حقیقت منظورمان، فرایند ایجاد ارزش برند است. از دهه گذشته تاکنون شاهد یک روند رو به رشد برندسازی شرکتی نسبت به برندسازی محصولی بودیم. هدف برندسازی شرکتی ایجاد وضعیتی مطلوب برای نام و نشان سازمان ازطریق ذینفعان مختلف خود است. ناکس و بیکرتون برای برندسازی شرکتی همان تعریف سنتی برندسازی محصول را قائل هستند به این صورت که هدف هر دو آنها ایجاد تمایز و ترفیع نسبت به سایر برندهای موجود است. البته این نویسندگان اعتقاد دارند برندسازی شرکتی بسیار پیچیدهتر است چراکه نیازمند مدیریت مناسب تعاملات کلیه ذینفعانی است که به لحاظ ویژگی با یکدیگر متفاوت هستند. آکر نیز اعتقاد دارد یک برند شرکتی (برند سازمانی) میتواند نیرویی اهرمی، همافزایی و شفافیت ایجاد کند. علیالخصوص زمانی که محیط پیچیده و مغشوش است(دهدشتی، 1391). در بخش خصوصی اهمیت برندسازی به قدری است که جزئی اساسی از راهبرد در سطح کلی سازمان را تشکیل میدهد. این موضوع باعث شده راهبرد برند در راهبرد کلان سازمان از جایگاه ویژهای برخوردار باشد(محمودی و هرندی، 1393)
2-2-2-3 مدیریت برند
طبق نظر آلن ميشل[12]، مدیریت برند، باورها و ارتباطات شفاف، هدفمند و پایداری است که شرکتها بر اساس آنها برای مشتریان هدف خود ارزش آفرینی میکنند و به نوعی برند خود را مدیریت میکنند. وی مدیریت برند را جزء لاینفک برندسازی معرفی کرده و اعتقاد دارد هرگز برندی صرف انجام مجموعه فعالیتی تحت عنوان «ایجاد برند»، ساخته نمیشود به دلیل آنکه برای شکلگیری یک برند عوامل متعددی دخیل هستند. کاپفرر مدیریت برند را در داشتن راهبرد برای برند خلاصه میکند. برای مدیریت کردن یک برند، داشتن راهبرد یک ضرورت محسوب میشود. راهبرد برند، عنصري ضروری و نیروی محرکهای تعيين كننده برای برنامههای بازاریابی شرکتها محسوب میشوند. تثبیت موقعیت یک برند نسبت به رقبا و هدف قرار دادن مصرفکنندگان خاص، قیمتگذاری منطقی، ارتباطات با شرکا و هرگونه سیاستی که برای حمایت از برند صورت میپذیرد از جمله عواملی است که در این خصوص از اهمیت بالایی برخوردار است. میشل تصریح ميکند كه مدیریت برند میتواند بسیاری از شرکتها را از دام «خودشیفتگی برند» که ممکن است برخی را گرفتار خود کند، رها سازد چرا که شرکتها باید دائماً برای ارتقاء برند خود تلاش و کوشش کنند(قربانی، 1393)
2-2-2-4 تقابل برندسازی و مدیریت برند
اعتقاد رایج میان بیشتر مدیران شرکتهای چند ملیتی این است که تبلیغات نقش محوری در ساخت برند ایفا میکنند؛ در حالی که توسعه و حفظ یک برند قوی به معنی واقعی کلمه نیازمند تفکری راهبردی و پویاست تا بتواند به طور جدی به وعدههای داده شده به مشتری به طور پایدار وفادار بماند(ابراهیمی و دیگران، 1391).
2-2-2-5 سهم برند در بازار رقابتی
ممکن است مفهوم «مشتری محوری و سهم برند» با توجه به تأثیرات متفاوتی که دانش برندبر پاسخ مشتری در حوزه فعالیتهای بازاریابی آن برند میگذارد، تعریف شود. همچنین شاید گفته شود برندی خاص دارای سهم مشتری محوری مثبت و یا منفی در رابطه با واکنشهای قابلیت تغییر مشتریان در زمینه فعالیتهای گوناگون بازاریابی برای آن برند است. سهم برند از مشتری محوری هنگامی هویدا میشود که مشتری از برند آگاه و با آن آشنا باشد و نامش را در ذهن خود بهعنوان برند موردعلاقه، قوی و بی همتا تداعی کند. مصرفکنندگان معمولاً تنها یک تصویر از برند در ذهن خود دارند و آن تصویر با ویژگیها و امتیازات مثبتی مثل آداب و رسوم، بستهبندی، تبلیغات و نحوه اجرای آن، قیمتگذاری، پذیرش، وضعیت تجارت، نظم و انضباط کارکنان فروش، رضایت مشتری، الگوهای خرید مجدد و غیره که برند مورد نظر برایشان به ارمغان آوردهاست، تداعی میشود. کیفیت و قیمت در ذهن مشتری بهعنوان دو مفهوم مجزا از یکدیگر وجود ندارند بلکه کاملاً با یکدیگر در ارتباطند. تحقیقات نشان میدهد که دادن تخفیف زیاد، در ذهن مشتری این تفکر را شکل میدهد که حتماً یک جای کار ایراد دارد. تخفیفات مکرر از ارزش کالا در ذهن مشتری میکاهد و او کم کم به کیفیت کالا مشکوک میشود و همین سبب میشود تا مشتری به قیمت های فعلی کالا نیز به دیده تردید بنگرد(کرباسپور و یاردل، 1389).
2-2-2-6 سهم برند و رابطه مشتری
سهم برند قوی و کارا به شرکتها این امکان را میدهد تا مشتریان خود را به گونه بهتری حفظ کنند، به نیازهای آنها پاسخ مناسبتری بدهند و کمک کنند تا سوددهی شرکت دو چندان شود. سهم برند میتواند از طریق مدیریت خوب ارتباط با مشتری و ارج نهادن او و توجه به نیازهای وی، به طور موفقیت آمیزی توسعه یابد. بیتوجهی به خواستههای به حق مشتری میتواند در درازمدت تیشه به ریشه تمام تلاشهای صورت گرفته برای موفقیت یک برند بزند(قربانی، 1393)
2-2-2-7 درک شخصیت برند
در دنیای بازاریابی امروز شخصیت برند مفهوم جذاب و گیرایی دارد. آکر[13](۱۹۹۶)شخصیت برند را هسته مرکزی و نزدیکترین متغیر در تصمیمگیری مشتری در هنگام خرید میداند.در ارتباط با رتبهبندی احتیاجات انسان بر اساس مدل مازلو، سعی بر آن است که محصولات را در سطوح بالای ارضای احتیاجات مثل دارایی و اموال، عشق و احترام قرار دهد. البته شخصیت برند به طرق مختلف و با ابزارهای گوناگون ساخته میشود؛ با این حال خلق شخصیت معمولاً نیازمند ارتباطات فعال شــرکت است. تحقیق در سهم برند تلاشی است برای ارزشگذاری قدرت برند در بازار، درست مانند سهام یک شرکت از دیدگاه سهامداران. تحقیقات سهم برند شامل دو عنصر است:
الف:شکل برند
جایی که در آن برند شما و رقبایش در مقابل یک سری از شاخصها و ویژگیها شکل میگیرند. این شاخصها در خودِ مدل معمولاً ثابتند ولی ویژگیهای آنها ممکن است منحصر به برند و یا طبقهبندی آنها است.
۲-۵-۵- موضوع فعالیت و خدمات بانک قرض الحسنه مهر ایران
الف : تامین منابع :
بانک قرض الحسنه مهر ایران با جذب منابع مردمی در حساب های پس انداز و جاری قرض الحسنه ، منابع خود را جهت پرداخت تسهیلات قرض الحسنه تجهیز می کند.
ب : مصارف :
بانک قرض الحسنه مهر ایران در بخش مصارف اقدام به پرداخت تسهیلات قرض الحسنه در زمینههای ذیل می نماید:
-
- قرض الحسنه درمان بیماری برای اشخاصی که توانایی تأمین تمام یا بخشی از هزینه های بیمارستانی و درمانی را ندارند.
-
- قرض الحسنه تعمیر یا تکمیل مسکن برای تأمین تمامی یا قسمتی از هزینه های تعمیر یا تکمیل واحد مسکونی متقاضی
-
- قرض الحسنه ودیعه مسکن برای تأمین تمام یا قسمتی از هزینه ودیعه اجاره مسکن متقاضیان
-
- تسهیلات قرض الحسنه تحصیلات دانشگاهی به متقاضیان
-
- قرض الحسنه کسبه و صنوف جهت رفع نیازهای اولیه و تأمین وسایل مورد نیاز اصناف و کسبه
-
- قرض الحسنه تهیه مواد اولیه شرکتهای تولیدی و خدماتی کوچک برای تأمین سرمایه در گردش آنها
-
- قرض الحسنه متفرقه جهت رفع سایر نیازهای ضروری متقاضیان
ج : انجام کلیه خدمات متداول بانکی و بانکداری الکترونیکی
بانک قرض الحسنه مهر ایران در راستای تحقق بانکداری الکترونیک و افزایش خدمات الکترونیکی به مشتریان و جلوگیری از حضور فیزیکی آنان در شعب، گسترش بانکداری نوین را در دستور کار خود قرار داده است.
اهم خدمات بانک ارائه شده در حوزه بانکداری نوین به شرح ذیل می باشد:
اینترنت بانک: خدمات ارائه شده عبارتند از سپرده در یک نگاه، انتقال وجه، عملیات مربوط به چک، عملیات مربوط به تسهیلات، مدیریت کارت و….
تلفن بانک: خدمات تلفنبانک ارائه شده عبارتند از اطلاع از موجودی و سه گردش آخر، انتقال وجه به حساب های دیگر در بانک قرض الحسنه مهر ایران، پرداخت قبوض، مسدود نمودن کارت مفقودی، خدمات مرتبط با حساب قرض الحسنه جاری و…..
SMS بانک: خدمات ارائه شده در این سامانه عبارتند از اعلام موجودی سپرده، اعلام وضعیت تسهیلات اخذ شده، اعلام وضعیت چک و …..
خود پرداز : خدمات ارائه شده در این سامانه عبارتند از پرداخت وجه، پرداخت قبوض، انتقال وجه، عملیات رمز و ….
PIN : برداشت وجه توسط کارتهای بانک قرض الحسنه مهر ایران، برداشت وجه از طریق کارتهای شتابی، انتقال وجه، پرداخت قبوض، اعلام مانده حساب و….
کارت های نقدی[۵۳]:دریافت وجه،انتقال وجه، پرداخت قبوض، خرید کالا و خدمات از طریق اینترنت و پایانه های فروشگاهی
کارت های هدیه[۵۴]: صدور کارت های هدیه در مبالغ ۲۰۰۰۰۰ریال، ۵۰۰۰۰۰ ریال و ۱۰۰۰۰۰۰ریال و سایر مبالغ
بن کارت[۵۵] : امکان خرید کالا و خدمات از طریق پایانه های فرو
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- مقدمه
انتخاب روش پژوهش مناسب بستگی به عوامل بسیاری دریک تحقیق دارد. می توان گفت که انتخاب هر روش تحقیق به اعتقادات خاص محقق و شیوه نگرش او به واقعیات، همراه با مقتضیات خاص هر موضوع متکی است در بسیاری از موارد نیز ما به عوامل معین تنظیم و مفهوم سازی مساله مورد تحقیق ما وابسته است. از جمله ویژگیهای مطالعه علمی که هدفش حقیقتیابی است استفاده از یک روش تحقیق مناسب میباشد و انتخاب روش تحقیق مناسب به هدفها، ماهیت و موضوع مورد تحقیق و امکانات اجرایی بستگی دارد و هدف از تحقیق دسترسی دقیق و آسان به پاسخ پرسشهای تحقیق است.
لذا؛ در این پژوهش با توجه به موضوع تحقیق و در نظر گرفتن متغیر های پژوهش که مستقیماً قابل مشاهده نیست، انجام این پژوهش با بهره گرفتن از روش پیمایش و به وسیله پرسشنامه، صورت گرفته است.
۳- ۲ - روش تحقیق
این تحقیق از نظر هدف و غایت کاربردی و از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی – میدانی است.
۳-۳-قلمرو تحقیق
این تحقیق از نظر موضوعی در حوزه بازاریابی قرار می گیرد. که به بررسی تأ ثیر بازاریابی اجتماعی در وفاداری مشتریان می پردازد. و قلمرو مکانی آن بانک قرض الحسنه مهر ایران شعب استان اردبیل می باشد و از نظر قلمرو زمانی این تحقیق در دوره زمانی ۱۳۹۲ شمسی قرار دارد.
۳-۴- جامعه آماری
جامعه آماری این پژوهش را مشتریان بانک قرض الحسنه مهر ایران در شعب استان اردبیل تشکیل می دهند.
۳-۵- روش نمونه گیری و حجم نمونه
در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی استفاده می شود. با توجه نا محدود بودن جامعه آماری به منظور دستیابی به حجم نمونه مورد نظر ابتدا ۶ شعبه که بیش از سه سال از فعالیت و افتتاح آنها گذشته بود از بین ۱۶ شعب مدیریت استان اردبیل انتخاب و سپس بصورت تصادفی ساده از بین مشتریان بانک قرض الحسنه مهر ایران در این شعب انتخاب شد. تعداد نمونه با بهره گرفتن از فرمول کوکران با سطح خطای ۰۵/۰در صد و سطح اطمینان ۹۵/۰ انتخاب می شود. و با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری تعداد نمونه ۳۸۴ می باشد.
۳-۶- متغیرهای تحقیق
در یک تحقیق برای پاسخ دادن به سئوالهای تحقیق و یا آزمون فرضیهها، تشخیص متغیرها امری ضروری است. متغیر مستقل در این تحقیق بازار یابی اجتماعی است ، که تأثیر آن ازطریق عوامل چهارگانه ( رفتار مطلوب اجتماعی کارکنان، توجه به مخاطب، ماهیت خدمات و آمیزه بازاریابی،) بر روی متغیر وابسته یعنی وفاداری مشتریان مورد بررسی قرار میگیرد.
۳-۷- روش های جمع آوری اطلاعات
مهمترین روش های گردآوری اطلاعات در این تحقیق بدین شرح است:
مطالعات کتابخانهای: در این قسمت جهت گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات تحقیق موضوع، از منابع کتابخانهای، مقالات، کتابهای مورد نیاز و نیز از اینترنت استفاده شده است.
الف: مراجع مبارزه با پولشویی و اختیارات آنها در قوانین و مقررات مبارزه با پولشویی
در ایران شورای عالی مبارزه با پولشویی به عنوان عالی ترین ارگان مبارزه با پولشویی متشکل از پنج عضو شامل: وزرای، امور اقتصادی و دارایی، بازرگانی، اطلاعات،کشور و رییس کل بانک مرکزی است و وظیفه اجرایی مبارزه با پولشویی نیز با واحد اطلاعات مالی می باشد. این در حالی است که جرم پولشویی یک جرم بین الملی است و در قوانین بین المللی نیز به معاضدت قضایی و همکاری های بین المللی در این زمینه تأکید شده است و در اکثر کشورها مشارکت وزیر امور خارجه و بلند پایه ترین مقامات قضایی به وضوح توجه این کشور ها را در مبارزه با این جرم نشان می دهد. در حالی که عدم حضور مقامات فوق در شورای عالی مبارزه با پولشویی ایران با شرح وظایف مشخص، همکاری های بین المللی در زمینه مبارزه با پولشویی را با مشکلاتی در ایران مواجه نموده است ضمن اینکه پولشویی از عواید حاصل از اعمال مجرمانه ای چون قاچاق مواد مخدر و … حاصل می شود و در اکثر کشور ها از جمله تایلند، ترکیه، ایتالیا و انگلستان بلندپایه ترین مقامات پلیس و سازمان های مبارزه با قاچاق مواد مخدر و جرایم سازمان یافته این کشورها عضو مراجع مبارزه با پولشویی می باشند و حتی در برخی از این کشورها واحد پلیسی جداگانه ای تحت عنوان پلیس مبارزه با پولشویی تشکیل شده و در واحد اطلاعات مالی این کشورها مستقر می باشد و حضور مقامات فوق علاوه بر تسریع پیگردهای پلیسی مجرمان در این کشورها موجب افزایش همکاری بین المللی پلیسی در این زمینه نیز شده است. اما عدم وجود چنین تدابیری در ایران علاوه بر این که فاصله بین تصمیمات و اجرا را با مشکلاتی در ایران مواجه نموده است باعث شده است که ارتباطات ایران با مراجع جهانی مبارزه با پولشویی به شرکت در کنفرانسهای بین المللی و همکاری های محدود بدون عضویت در مراجع بین المللی مبارزه با پولشویی محدود شود و از تجربه دیگر کشورها نیز استفاده چندانی نشده است ضمن اینکه به دلیل همسایگی ایران با کشورهای افغانستان و پاکستان و شرایط جغرافیایی خاص ایران شاید وجود چنین تشکیلات و تدابیری در ایران بیش از کشورهای دیگر ضروری باشد.
ب : تعداد و تنوع اشخاص مشمول در قانون مبارزه با پولشویی
گروه های بسیار محدودی از مشاغل در مقایسه با کشورهای دیگر در ایران مشمول قوانین مبارزه با پولشویی می باشند که حتی اندک اشخاص مشمول مشخص شده در قانون نیز در بسیاری موارد از ارائه اطلاعات به واحد اطلاعات مالی خودداری می کنند. دلایل این امر را می توان عدم ضمانت کافی اجرای قوانین در کشور دانست.
ج : ضمانت اجرایی در قانون مبارزه با پولشویی
طبق تبصره ۳ ماده ۴ قانون مبارزه با پولشویی ایران، مجازات های تعیین شده برای تخطی کنندگان از وظایف شان در این قانون، اداری و انظباطی بوده و ضمانت اجراهای کیفری مانند جزای نقدی و حبس مد نظر قرار نگرفته است و این خود باعث، در حاشیه قرار گرفتن اجرای قوانین مبارزه با پولشویی در ایران شده است.
د : استفاده از سیستمهای الکترونیکی در مبارزه با پولشویی
مؤسسات مالی به صورت جداگانه با دریافت اطلاعات مشتریان و ثبت آن ها در فرم های مخصوص آن ها را به واحدهای مسئول مبارزه با پولشویی خود ارائه می دهند و سیستم موجود به صورت جامع نبوده و با سایر انواع بانک ها مرتبط نیست و اگر فردی اقدام به دریافت مکرر وجه در یک زمان کوتاه «به منظور عدم گزارش دهی» از چندین بانک مختلف نماید قابل شناسایی نمی باشد.
ه : مشکلات اجرایی قانون و آیین نامه مبارزه با پولشویی
صرف نظر از کاستی های بیان شده در قوانین ایران عوامل فرهنگی و عدم نهادینه سازی آن درسطح جامعه از دیگر موانع اجرایی قانون مبارزه با پولشویی در کشور است، که حتی اجرای قوانین موجود در ایران را با چالش مواجه کرده است. فعالیت های مبارزه با پولشویی هنوز در تنگنای شبکه بانکی حبس شده و با نهادینه سازی آن در سطح جامعه فاصله زیادی دارد. چون بخش عظیمی از فعالیت های پولشویی در شبکه بانکی اتفاق می افتد لذا تمرکز بحث به شبکه بانکی کشور منعطف شده است. همانطور که بیان شد در شبکه بانکی کشور، سیزده دستورالعمل اجرایی با عناوین مختلف به منظور مبارزه با پولشویی ابلاغ شده است. روح قانون، آیین نامه های اجرایی و دستورالعمل های مبارزه با پولشویی در بسیاری از موارد از جمله شناسایی مشتریان و ارائه اطلاعات آن ها به مراجع مشخص شده برگرفته از اسناد و توصیه های بین المللی است .اما نکته کلیدی و مشکل اصلی موجود در ایران علاوه بر موارد بیان شده که باعث بدبینی و افول جایگاه ایران در این زمینه شده است، فاصله بسیار زیاد بین قوانین و شرایط اجرا است در این خصوص جمهوری اسلامی ایران بسیار در معرض ریسک قرار داشته و نقاط ضعف فراوانی در این زمینه وجود دارد.
در نگاهی دیگر می توان عنوان نمود که در واقع مجموعه مقررات مبارزه با پولشویی از جمله معدود مقررات ابلاغ شده به بانک ها است که اجرای آن صرفاً نیازمند همکاری و توجه بخش صف در بانک نیست بلکه تدارک ساز و کارهای مناسب دیگر نیز در تهیه بستر مناسب در این زمینه لازم و ضروری است به عنوان مثال: فضای حاکم بر روابط بانک ها با مشتریان نیازمند انطباق با ضوابط خاص و مشخصی است تا اجرای صحیح این مقررات از سوی یک بانک موجب عدم پذیرش مشتریان آن بانک نشود. در این خصوص یکپارچه سازی فرم های واریز نقدی و CTR[143] ، تغییر نگرش مردم نسبت به ارائه اطلاعات واقعی به بانک ها، کاهش سطح توقعات خارج از ضوابط مشتریان از بانک ها، هماهنگ سازی شبکه بانکی کشور و تعیین مرز شفاف بین بازاریابی و مشتری مداری با رعایت مقررات و قوانین موضوعه و … می بایست مدنظر قرار گیرد. بدیهی است تلطیف فضای فکری حاکم بر جامعه نیز صرفاً از طریق بانک ها اثرگذار نبوده و نیازمند همکاری گسترده سایر نهادهای ذیربط می باشد. برای تشریح مسائل و مشکلات فوق به چند مثال مهم اشاره می شود در این مثالها هدف آن است که فاصله بین قوانین موجود با شرایط اجرایی آن ها مشخص شود.
-
- در دستورالعمل شناسایی مشتریان ایرانی، بر لزوم شناسایی اولیه کلیه مشتریان در هنگام انجام خدمات غیرپایه تأکید شده است. حال چنانچه براساس تعریف، عملیات واریز وجه کم تر از سقف مقرر را به عنوان یک خدمت غیرپایه بپذیریم، فضای حاکم بر روابط بانک با مشتری هنوز احراز هویت مشتری را در این خصوص نمی پذیرد.
-
- در دستورالعمل نحوه گزارش واریز نقدی وجوه بیش از سقف مقرر، بر لزوم ارائه گزارش برای مشتریانی که اقدام به واریز یا انتقال وجه نقد «با همان تعریف خاص خود» می نمایند، تأکید شده است. این گزارش که به CTR معروف است و از سوی شعب بانک ها باید به واحد مبارزه با پولشویی آن بانک ارسال شود به مانند دیگر مواد مقررات، برگرفته از اسناد بین المللی است و ماهیتی بسیار ساده دارد. این سؤال که در قالب فرم مذکور از مشتری پرسیده می شود در کشورهای توسعه یافته یک سؤال بسیار معمولی است که هر شخص حقیقی وظیفه خود می داند که پاسخ دهد، ولی در کشور ما پرسیدن این سؤال، غیرمعمول و خارج از عرف جلوه یافته و به عقیده بانکداران منجر به از دست دادن مشتریان خواهد شد. اوج گرفتن رقابت در شبکه بانکی کشور برای جذب سپرده های مشتریان به حدی است که تلطیف فضای فکری حاکم بر روابط بانک و مشتری در این خصوص بسیار دور از ذهن به نظر می رسد.
-
- دستورالعمل «نحوه تعیین سطح فعالیت مورد انتظار مشتری در مؤسسات اعتباری» از جمله مقرراتی است که اجرای آن در فضای فعلی بسیار دور از ذهن است از جمله بدیهی ترین و بزرگ ترین مشکلات اجرای آن، یکی عدم وجود ساختار نرم افزاری مناسب برای مشاهده نموداری سطح فعالیت مشتری و بازه تعیین کننده حداقل و حداکثر آن است و دیگری عدم ارائه اطلاعات کافی از سوی مشتریان به بانک ها جهت تعیین سطح فعالیت واقعی ایشان است. این روزها در سطح کشور، مردم این گونه می پندارند که از یک سری اطلاعات شخصی ایشان که به یک واحد ارائه می دهند، در همه واحدهای غیر مربوط نیز استفاده می شود و این طرز تفکر سبب می شود تا مردم اقدام به اظهار واقعیات ننمایند.
مواردی که عنوان شد تنها بخشی از چالش ها و ایراداتی بود که گریبانگیر فقط یکی از اشخاص مشمول مطروحه در قانون مبارزه با پولشویی یعنی شبکه بانکی کشور برای اجرای صحیح قوانین و مقررات مبارزه با پولشویی شده است.
بخش سوم :
نقش نظام مالی و بانکی
در روند جرم پولشویی
فصل اول: روش های پولشویی
«اساساً روش های به کار گرفته شده از سوی مجرمین بر حسب مکان شستشوی پول، میزان مورد شست و شو، امکانات آن ها و … متفاوت است با این توضیح که بر حسب اینکه مثلاً در کشوری معاملات به صورت نقدی انجام شده یا بر عکس معاملات نقدی رواج نداشته باشد، روش مورد استفاده متفاوت است. در مورد اول منافع حاصل از جرم به صورت نقدی مورد استفاده قرار می گیرد، مثل اینکه کالایی خریده می شود یا وارد سیستم مالی و بانکی می شود اما در مورد دوم تأسیس شرکت های صوری تجاری یا غیر تجاری بیشتر کاربرد دارد. به علاوه در محیطی که اساسا رهبران آن ها یا عناصری در بدنه قدرت حاضر به انجام چنین کارهایی هستند مجرمین بسیار آسان تر می توانند عواید حاصله را مورد شست و شو قرار دهند چرا که با پشتوانه ای که دارند به راحتی می توانند از تکنیک های مختلف و متنوع استفاده کنند و همچنین پارامترهای دیگری از جمله میزان آمادگی اعضاء سازمان جهت پذیرش عواقبی که از فعالیت های آن ها ناشی می شود، قوانین ضد تطهیر در آن کشورها چقدر جدی است یا میزان مجازات آن چقدر است؟ و یا اساساً قوانین ضد تطهیر در آن کشورها وجود دارد یا خیر؟ بر اتخاذ شیوه متناسب از سوی مجرمین تاثیر خواهد گذاشت.» [۱۴۴]
مبحث اول : روش های پولشویی مرتبط با بانکها و موسسات مالی
بی شک متداول ترین روش پولشویی استفاده از نظام بانکی است. به واسطه ی امکان دسترسی آسان به بانک، سهولت نقل و انتقال وجوه از یک نقطه به نقطه دیگر، محفوظ بودن پول ها در مقابل سرقت و بلایای طبیعی، واریز و برداشت وجوه توسط افراد متعدد، پایبندی بانک ها به ضوابط مربوط به حفظ اسرار مشتریان حتی در مقابل مقامات قانونی و به ویژه عدم تلاش بانک ها نسبت به احراز هویت مشتریان، سبب تشویق پولشویان به استفاده از این نظام در روند پولشویی شده است. علی رغم افزایش روش های پولشویی، در سالهای اخیر، روش های جدید پولشویی توسط ماموران مبارزه با پولشویی، کمتر کشف گردیده است و بر این اساس پولشویان بیشتر سعی کردند از روش های سنتی و به ویژه نظام بانکی برای پولشویی استفاده کنند.
«ضوابط مربوط به حفظ اسرار مشتریان، بانک ها را از آشکار نمودن اسرار مشتریان منع می کند. آن ها فقط حق دارند اطلاعات را در اختیار ماموران مالیات بگذارند. بنابراین تقریباً غیر ممکن است که بتوان منشاء پولی را که قانونی یا غیر قانونی است و به سیستم بانکی وارد شده را پی گیری کرد.»[۱۴۵]
علاوه بر این، بانک ها بطور طبیعی و حسب وظیفه، خدمات گوناگونی را ارائه می دهند و از آنجا که اغلب برای شناسایی پول تمیز و کثیف، معیار کاملاً مشخصی وجود ندارد، مجرمین نیز از خدماتی نظیر انتقال پول، گشایش اعتبار اسنادی، صدور ضمانت نامه و … برای اجرای طرح های پاک سازی خود بهره می برند. از سویی دیگر، «انجام معامله تحت شهرت و اعتبار نیک یک بانک خوش نام ، سبب می گردد که معامله ی انجام شده ، معتبر تلقی گردد و کمتر در معرض شناسایی و کشف قرار گیرد. هم چنین پس از ورود پول ناپاک به سیستم بانکی، انجام معامله با اشخاص و موسسات با حسن نیت با بهره گرفتن از این پول، آسان تر صورت می پذیرد.» [۱۴۶]
«بانک ها با اقداماتی همانند تصفیه ی پول، معاوضه ی پول نامشروع از طریق افتتاح یک حساب بانکی تحت نامی کاذب، ارائه ی صندوق امانات، ارائه ی تسهیلات انتقال به گونه ای که بتوان پول نامشروع را به یک مقصد مناسب منتقل نموده، به ویژه ارائه ی تسهیلات انتقالات الکترونیکی ارزی با سپردن وجوهی کمتر از آنچه گزارش آن ها الزامی است، در صحنه ی پولشویی نقش آفرینی می کنند. فعالیتهای بانکی، بهترین زمینه را برای پولشویی فراهم می آورد. به ویژه در مواردی که بانک ماهیت حقوقی بین المللی داشته باشد ، به سبب دشواری نظارت و سرپرستی، استعداد بیشتری برای ارائه خدمات به پولشویان پیدا می کند. در مجموع می توان گفت، در صورتی که یک نهاد بانکی یا برخی مقامات اصلی آن به فعالیت پولشویی کمک کنند، این فعالیت با سهولت بسیار زیادی انجام خواهد شد.»[۱۴۷]
خط مشی جرایم سازمان یافته اغلب، اما نه همیشه، این است که درآمدهای غیر قانونی خود را از طریق بخش مالی قانونی به طرز ماهرانه ای به کار گیرند تا در چنین روشی، درآمدهای شان را تحصیل شده از منبع قانونی نشان دهند.
مجرمان در استفاده از نظام بانکی، لازم است ابتدا پول های خود را به یک حساب بانکی واریز کنند. البته در مواردی که قانوناً گزارش مبالغ بالا به مسئولین اجباری است، برای گریز از این تکلیف قانونی که می تواند به کشف فرایند پولشویی منتهی شود، افراد متعدد به کار گرفته می شوند تا به بانک های مختلف مراجعه کرده و هر یک مبالغی کمتر از مبلغی که گزارش آن الزامی است را به حساب های شخصی واریز یا از آن حساب ها برداشت کنند.
«پس از واریز وجه به حساب های بانکی، پولشویان با توسل به امکانات و تسهیلات گوناگون، مبادرت به انتقال وجوه که اغلب به وسیله ی چک های ارزی و یا حواله های ارزی صورت می پذیرد، می نمایند. برای شستن پولی که به این طریق انتقال یافته است، در کشور خارجی آن را در داد و ستدهای مشروع سرمایه گذاری می کنند یا به عنوان ضمانت وام تجاری مورد استفاده قرار می دهند.»[۱۴۸]
«علیرغم این که برخی از کشورها، برای جلوگیری از مشارکت بانک ها در عملیات پولشویی مقرراتی را وضع کرده اند اما در برخی بانک ها برای طفره رفتن از قوانین بانکی داخلی و بین المللی، ساختار شرکت گونه ای اتخاذ می شود تا بدین وسیله اعمال نامشروع و غیر قانونی آن از انظار دور مانده و کشف نشود.» [۱۴۹]
بانک های خصوصی جهت کسب درآمد بیشتر و به علت عدم مدیریت و نظارت دولتی در روند آن ها، در روند پولشویی، بیشتر دیدگان پولشویان را به خود معطوف می نمایند. به طوری که ادعا می شود عواید ناشی از جرم، منشاء سرمایه ی بعضی از بزرگترین و آبرومندترین بانک های خصوصی است.
«در مواردی که بانکی تمایل به شرکت در روند پولشویی نداشته باشد، شخص پولشو برای اجبار بانک به همکاری در عملیات پولشویی، حساب سپرده ای در بانک مورد نظر باز می کند و مبلغ قابل توجهی را در آن به ودیعه می گذارد، بعد بانک را تهدید می کند که اگر تقاضاهای خاص او برآورده نشود، پول خود را از حساب خارج می کند. این تقاضاها شامل نگهداری اموال آلوده و تامین مالی بنگاه های تبهکاری است.» [۱۵۰]
همانگونه که ذکر شد از ویژگی های مهم و قابل توجه ی بهره گیری از نظام بانکی در روند پولشویی، سهولت نقل و انتقال پول می باشد. در این راستا «پولشویان با افتتاح حساب های بانکی متعدد در کشورهای مختلف این نقل و انتقالات را تسهیل می کنند. آقای هس(Hess) مشاور عالی وزارت امور خارجه ی آمریکا که ریاست کمیته ی اجرایی گروه ۷ را در مورد مسئله ی شستن پول بر عهده دارد، می گوید: «مسئولین کشف کردند یکی از اربابان مواد مخدر کلمبیا ۸۶ حساب بانکی در ۱۴ کشور جهان داشته است.»[۱۵۱]
«نظام های بانکی اروپای شرقی، نظر پولشویان را بیش از هر جای دیگر به خود معطوف می کنند. زیرا از یک سو قابلیت تبدیل ارز این کشورها روز به روز افزون تر شده و از دیگر سو، حلقه ی تعقیب پولشویان در بانکهای غربی، روز به روز تنگ تر می شود.» [۱۵۲]
«در سال ۱۹۹۲ جورجیج ماترکین رئیس بانک روسیه گزارش داد، معادل ۲۰۰ میلیون روبل به طور غیر قانونی توسط سندیکاهای تبهکاری غرب،از آن کشور خارج گردیده است.»[۱۵۳]
«یکی از شیوه های که بانک ها و موسسات مالی فعال در زمینه ی پولشویی برای شست و شوی پول مورد استفاده قرار می دهند، شیوه ی اعطای وام موازی است. در این روش، بانک ها و موسسات مالی که پول های نامشروع حاصل از ارتکاب اعمال مجرمانه را در اختیار دارند، مایلند آن را با شرایط سهل به افراد وام دهند. در این روش شخصی که به ظاهر حرفه ی او ساختمان سازی است، می خواهد ۱۰.۰۰۰.۰۰۰ دلار پول جهت خرید و بازسازی ساختمانی وام اخذ نماید. موسسه ای که وی جهت اخذ وام به آن مراجعه می کند، پول را به نرخی کمی پایین تر از حد معین، در اختیار وی قرار می دهد. زیرا پول هایی که در اختیار دارد از ارتکاب جرم حاصل شده و سعی در یافتن راهی برای شست و شوی آن دارد. تنها شرط اعطای وام این است که متقاضی وام، بیش از میزان مورد نیاز خود وام اخذ نماید و مبلغ مازاد را برای خرید اوراق قرضه مصرف نماید که بعداً بالغ بر میزان وام ماخوذه خواهد شد. این سهام به نام وام گیرنده در حسابی به اعتبار وام دهنده نگهداری می شود. وام گیرنده پس از آن نسبت به خرید اعتبار اسنادی قابل تجدید، بطور سالیانه و معادل پرداخت سود هر سال اقدام می نماید و ساختمان خریداری شده را در مقابل اعتبار اسنادی، گرو می گذارد. وام گیرنده بعد از تعمیر ساختمان، آن را به فروش رسانده، سود خود را بر می دارد و مخارج بانکی ناشی از اعتبار اسنادی را پرداخت می کند و موسسه پولشو با این عمل توانسته است از طریق معامله ی مذکور، مبالغ عظیم پول را وارد سیستم بازرگانی مشروع، بنماید در حالی که کلیه ی بهره های متعلقه و اصل وام را نیز اخذ نموده است.» [۱۵۴]
«نظام بانکی تجاری روسیه با کمترین سابقه ی فعالیت، به جدیدترین مرکز شست و شوی پول در دنیا، بدل شده است. به نحوی که میلیاردها دلار برای ورود به بانک ها و بنگاه های مالی روسیه و خروج از آن، راه خود را در این کشور می جویند. منشاء این پول ها چه داد و ستد مواد مخدر، فروش اسلحه، فحشاء و چه سایر فعالیتهای غیر قانونی باشد، به هر حال پس از سرمایه گذاری در بانک ها، با آن ها صنایع پیر دولتی زنده نگه داشته می شوند و برای خرید و فروش دوباره ی کالاهای خام روسیه، از الوار گرفته تا طلا به کار می روند. این پول ها در واقع منبع اصلی بازار سرمایه ی ساخت موشک و منبع اولیه ی داد و ستدهای مشروع مثلاً خصوصی سازی اموال دولتی است.» [۱۵۵]
«وقتی وجه نقد، یکبار به حساب بانکی واریز گردد، می تواند به سهولت به بانک های دیگر انتقال یابد. مامورین تحقیق که تنها بررسی یک مورد از پولشویی را بر عهده داشتند، در یک معامله ی موادمخدر توانستند رد دارایی قاچاقچیان را از بانک مونرال تا سوئیس دنبال نمایند. در آنجا نیز پول ها از طریق تلکسی به حساب هایی در بانک های کاراکاس و حساب هایی دیگر در سوئیس واریز گردید.»[۱۵۶] «ویژگی های روش استفاده از بانک ها در امر پولشویی سبب توسعه ی روز افزون بانک های پولشو شده است . در سال ۱۹۶۴ جزایر تمساح آمریکایی، تنها دارای ۲ بانک بود. اما در سال ۱۹۸۱ در این جزایر ۳۶۰ شعبه ی بانک آمریکایی و خارجی مشغول فعالیت بوده است. استفاده از بانک های سوئیس وسیله ای مناسب برای پولشویان است تا با توسل به حیله ی وام گیری که با تبانی بانک های خارجی صورت می گیرد، پول های بدست آمده از راه های غیر قانونی را تحت پوشش وام، دوباره وارد کشور محل وقوع جرم مبناء نموده و بدین گونه به آن مشروعیت بخشند.»[۱۵۷]
یکی از نگران کننده ترین ابعاد فرایند تطهیر پول، حداقل از دید مقامات سوئیس، این است که کارمندان بانک های این کشور بدون هرگونه مقاومت و تحقیق پول های مشکوک را به حساب ها واریز می کنند و درباره ی کارهای خود به مقامات مسئول هیچگونه گزارشی نمی دهند.
«طبق گزارش کمیته ی بازرسی پارلمان سوئیس، روزانه ۲۵ تا ۱۰۰ میلیون دلار در عملیات تطهیر پول کثیف شبکه ی سوئیسی «کپ و شکرچی» در گردش بود. شبکه کپ فقط برای برادران ماغاریان، طی مدت ۹ ماه، مبلغ ۴/۱ میلیارد دلار پول حاصل از معاملات کوکائین در بازار نیویورک را از طریق بانک «کردیت آنشتالت» تطهیر نمود. در یک عملیات دیگر مبلغ ۶۰۰ میلیون دلار پول ناشی از معاملات کوکائین در بازار نیویورک برای همین گروه مافیایی از طریق بانک سوئیسی «گز لشافت» توسط کپ و شکرچی به صورت معاوضه با طلا تطهیر شد.» [۱۵۸]
«گروه های تبهکار تشخیص دادند که موثرترین راه برای فرار از موانع و محدودیت های قانونی، به دست گرفتن کنترل بانک هاست. در روسیه به خصوص گرفتن کنترل بانک ها بسیار آسان است. زیرا هیچ مقررات کنترل کننده ای روی مالکیت بانک ها وجود ندارد. حتی برای تبهکاران دارای سابقه ی محکومیت کیفری نیز، خرید یا گشایش اعتبار ممنوعیتی ندارد.» [۱۵۹]
«پلیس مسکو تخمین می زند حدود ۲۵ درصد بانکهای محلی توسط جنایتکاران سازمان یافته کنترل می شود.» [۱۶۰]
به کارگیری خدمات بانک ها جزء اساسی و سری ترفندهایی است که برای ارتکاب جرایم در زمینه های مالی به کار می رود در این قسمت سعی شده است برخی از روش های مورد استفاده در بانکداری که توجه پولشویان را نیز به خود جلب کرده است، بررسی شود.
گفتار اول: بانکداری نوین
سیستم های جدید بانکداری سبب شده اند که بسیاری از موسسه های مالی، خدمات خود را از طریق اینترنت در اختیار مشتریان قرار دهند که از آن جمله می توان به پرداخت های الکترونیکی مستقیم، صدور چک، خرید اوراق بیمه و بهادار و گشایش و بستن حساب ها، اشاره کرد.
«سه ویژگی اینترنت یعنی دسترسی آسان، نامشخص بودن تماس بین مشتری و موسسه و سرعت انجام معاملات، سبب ایجاد برخی شیوه های متعارف پولشویی شده است. اگر چه این عوامل، افزایش سطح کارایی و کاهش هزینه خدمات مالی را در پی دارند، شناسایی مشتری و نظارت پیگیر بر حساب ها و معاملات موسسه های مالی را دشوارتر می سازند.» [۱۶۱]
گفتار دوم: بانکداری اختصاصی
در کشورهایی که با مشکلات ناشی از فساد مالی روبرو هستند ، اشخاص دارای وجهه سیاسی ، به منظور کسب منافع مالی از راه اختلاس ، ارتشا و دیگر فعالیتهای مجرمانه، می توانند از سمت های رسمی خود ، استفاده کنند. بطور معمول ، عواید غیر قانونی کسب شده توسط آنان یا وابستگانشان برای اجرای عملیات پولشویی به خارج از کشور ارسال می شود.
بانکداری اختصاصی به شکل بالقوه دارای دو زمینه اصلی برای آسیب پذیری است که ممکن است توسط اشخاص بانفوذ یا وابستگان آنان مورد سوء استفاده قرار گیرد.
خطر نخست هنگامی است که بانکداری اختصاصی اصل حفظ هوشیاری نسبت به مشتری و فعالیتهای او را به طور شایسته و بایسته رعایت نمی کند. به طور معمول، این افراد برای انجام معاملات مهم یا پیچیده و پنهان سازی وحفظ داراییهای غیر قانونی خود به دنبال خدمات بانکی اختصاصی هستند. بانکدار اختصاصی، ناخودآگاه سیاستمدار فاسد را در تاسیس شرکت های امانی و پوششی یاری می دهد و به این ترتیب زمینه ای را فراهم می کند که مالک دارایی ها ناشناخته بماند .
خطر دوم، استفاده از واسطه های حرفه ای برای افتتاح حساب از سوی مشتری است که می تواند مقام های دولتی فاسد را برای گشایش و اداره یک حساب بی نام، مورد حمایت قرار دهد. رعایت نکردن هوشیاری در بانکداری اختصاصی ممکن است در نتیجه فقدان شناخت نسبت به خانواده، موسسه یا روابط تجاری افراد صاحب نفوذ باشد، زیرا مقام های فاسد اغلب از نزدیکان و دیگر وابستگان خود برای پولشویی وجوه غیر قانونی، استفاده می کنند .
روش مفید برای درک تعریف مناسب از دانش می تواند از طریق تمایز آن از اینکه چه چیزی دانش نیست به دست آید. یکی از تمایزهای مرسوم در ادبیات دانش، بین دانش، اطلاعات و داده است. داده(data) را می توان به عنوان اعداد خام، تصاویر، کلمات و صداهایی در نظر گرفت
که از طریق مشاهده یا اندازه گیری بدست می آید. اطلاعات(information) بیانگر داده های مرتب شده ای هستند که در یک الگوی معنا دار قرار گرفته اند. دانش(knowledge) می تواند از کاربرد، تحلیل و استفاده مفید از داده ها و یا اطلاعات درک گردد. به عبارت دیگر، دانش می تواند داده ها یا اطلاعاتی باشد که بر روی آن یک لایه تحلیل منطقی دیگر اضافه شده و سپس تفسیر می شود، معنایی به آن افزوده شده به سیستم موجود از اعتقادات و مجموعه دانش ملحق می گردد. بنابراین دانش ابزار مورد نیاز را برای تحلیل و درک داده و اطلاعات فراهم کرده و باعث بوجود آمدن رابطه علی و معلولی در مورد حوادث و اعمال می شود و اصولی را فراهم می آورد تا بتوان افکار و اعمال را به طور معناداری هدایت کرد.(حسن زاده،۱۳۸۸)
۲ -۱-۲-۲ دسته بندی دانش
دانش به عنوان یک منبع راهبردی و یک شایستگی کلیدی برای سازمان ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است از این رو امروزه برای استفاده از این منبع پر ارزش موضوع مدیریت دانش در دستور کار سازمان های پیشرو قرار گرقته است. دانش بر اساس منبع ایجاد در سه دانش فردی، گروهی و سازمانی طبقه بندی می شود. دانش فردی به طور ساده دانش تحصیل شده توسط فرد است که معمولا ضمنی است(هاتچ۲۰۱۲). دانش گروهی عبارت از دانش فردی است که افراد دیگری به صحت و حقانیت آن اعتماد می کنند، آن را بین هم به اشتراک می گذارند و آن را درک می کنند. باید توجه داشت که دانش گروهی فقط یکپارچه سازی و حاصل ضرب تغییرهای افراد نیست بلکه تفسیرها و برداشت های افراد از حقیقت است.(ریچتر۲۰۰۰). دانش سازمانی دانش گروهی چندین واحد یا گروه است که برای تولید دانش جدید ترکیب می شوند و به صورت ضمنی یا آشکار هستند.(هاتچ،۲۰۱۲).
نوناکا(۱۹۹۵) معتقد است همه دانش را می توان بر اساس پیچیدگی و دشواری بر روی پیوستار و از صریح تا ضمنی تقسیم بندی کرد و تفاوت بین این دو دانش را چنین مشخص کرد، دانش صریح دانش است که به زبان رسمی تولید شود ، و به راحتی در میان افراد به صورت همزمان و غیر همزمان قابل تسهیم باشد، مانند دستورالعمل ها و برنامه های کامپیوتری. از سوی دیگر، دانش ضمنی دانشی است که شخصی بوده و در تجارت افراد وجود دارد و شامل مواردی همچون عوامل غیر محسوس، اعتقاد شخصی، دیدگاه و ارزش ها می باشد. در حالی که دانش ضمنی به طور بالقوه ارزش زیادی برای سازمان دارد به لحاظ ماهیت بدست آوردن و تسهیم آن بسیار مشکل است. از سوی دیگر دانش ضمنی بیانگر دانشی است که افراد آن را در اختیار داشته ولی غیرقابل بیان کامل(وصف ناپذیر) است. سازمان ها در طی چندین دهه، سرمایه گذاری های تکنولوژی اطلاعاتی خود را بیش از آنکه بر روی دانش ضمنی متمرکز نمایند، بر روی دانش صریح متمرکز کرده اند. سه علت عمده در این مورد وجود داشت: اول، دانش صریح اغلب به صورت بخش استاندارد بیشتر سیستم های اطلاعاتی کسب و کار محور است. دوم، بدست آوردن و تسهیم دانش صریح از دانش ضمنی آسان تر است. سوم، ما نسبت به چیزی که به صورت عینی قابل انتقال نباشد(دانش ضمنی) یک بی اعتمادی ضمنی داریم.
پولانی دانش ضمنی را دانستن بیشتر از آنچه که می توان بیان کرد معرفی می کند. شکی وجود ندارد که دانش ضمنی نقش اساسی را در تمایز سازمان ها و نیز تثبیت موفقیت آنها ایفا می کند به همین دلیل توانایی گسترش سطح دانش ضمنی از طریق یک سازمان و تسهیم موثر آن به عنوان یکی از اهداف مدیریت دانش تلقی می شود و البته یکی از بحث های چالش برانگیز به حساب می آید. گروه گارتنر(۱۹۹۹) دانش ضمنی را چنین تعریف می کند: دانش ضمنی دانش فردی است که در ذهن، رفتار و درک افراد جای دارد. دانش ضمنی شامل مهارت ها، تجربیات، بینش و بصیرت، شعور و قضاوت است. دانش ضمنی نوعا از طریق بحث و گفتگو، داستان پردازی، قیاس و تعامل فرد به فرد به اشتراک گذاشته می شود. بنابراین تسخیر یا ارائه آن به شکل صریح و دشوار است، چون افراد پیوسته به دانش فردی خود می افزایند و درک و رفتار افراد تغییر ایجاد می شود(اخوان و همکاران،۱۳۸۹). در مورد دانش ضمنی تلاش بر این است که این دانش به شکلی قابل تسهیم تبدیل شود. اما دانش ضمنی به طور منظم و تدوین شده وجود نداشته و طبق تعریف همیشه در حال تغییر، رشد، پیشرفت و شکل گیری مجدد به وسیله آخرین تجارب دارنده دانش است. این وظیفه مدیریت دانش است که دانش تدوین نشده را به صورت تدوین شده و صریح تبدیل کند و یک فرهنگ تسهیم دانش را تقویت کرده و باعث گسترش آن شود(سیف الهی و همکاران،۱۳۸۸).
۲-۱-۳- انواع دانش
دانش چیست؟ این سوالی است که پیش از اینکه به بحث مدیریت دانش بپردازیم، باید به وضوح پاسخ داده شود. برخی دانش را صرفا اطلاعات می دانند. در نظر این افراد، دانش ارزیابی ما از دنیای واقعی است. برای اینکه تعریف دقیق تر شود، برخی از متخصصین دانش را تقسیم بندی کرده اند.
۲-۱-۳-۱-تقسیم بندی ارسطو
ارسطو، انواع دانش را بر حسب مقصدشان به سه دسته تقسیم کرده است.(انتظاری،۱۳۸۵) دانش نظری که هدف آن تبیین چه چیزی پدیده هاست. دانش ساخت، دانستن چگونه ساختن و تولید اشیاء و پدیده هاست. دانش کارکردی که مرتبط با نحوه استفاده و کار کردن با پدیده هاست.
۲-۱-۳-۲- دانش ضمنی و دانش صریح
پولانی۱۹۹۶ دانش بشری را به دو دسته تقسیم بندی کرده است: دانش صریح و دانش ضمنی دانش صریح یا دانش کدگذاری شده، بیان کننده دانشی است که در قالب زبان نظام مند و رسمی، قابل انتقال است. از طرف دیگر، دانشی ضمنی است که دارای ویژگی فرد بوده و این امر، قاعده مند کردن و انتقال آن را مشخص می سازد. از نظر پولانی، دانش ضمنی در معرفت جامع ذهن و جسم بشر جای دارد. در حالی که دانش صریح می تواند ذخایر کتابخانه ها، آرشیوها و پایگاه های اطلاعاتی ذخیره شده و بر اساس یک مبنای متوالی ارزیابی شود.(ویلیام کینگ،۲۰۰۹) دانش صریح یک دانش گسترده است که می تواند به سادگی شکل داده شود. دانش صریح شامل چیزی است که یک سازمان یا فرد از قبل می داند و می تواند نسبتا به سادگی با آن ارتباط برقرا کند. دانش ضمنی دانشی است که معمولا به وسیله فرد نگهداری می شود و نتیجه تجربه خود اوست. دارنده چنین دانشی، در آن زمینه یک خبره است. اغلب اوقات، این دانش از طریق کلمات، به طور شفاهی یا دیگر فرآیندهای غیررسمی به دیگران انتقال می یابد.(انتظاری،۱۳۸۵)
دانش صریح یا آشکار دانشی است که به وضوح تعریف یا فرموله می شود و از طریق تکنولوژی های اطلاعاتی نیز به اشتراک گذاشته می شود. در ابتدای عصر اطلاعات، بسیاری از سازمانها از اینکه می توانستند با اتوماسیون کردن و ذخیره و بازیابی اطلاعات خود از طریق سیستم های پردازش مراوده ای، به آسانی داده ها و اطلاعات خود را مدیریت کنند راضی و خشنود بودند. نوناکا۱۹۹۴(ویلیام کینگ،۲۰۰۹).
۲-۱-۳-۳- دانش شخصی و دانش سازمانی
دانش شخصی و دانش سازمانی از یکدیگر جدا هستند. شماری از محققان همانند"ویگ،۱۹۷۸” و “سایمون،۱۹۷۶” بر این باور بودند که سازمان ها قابلیت های یادگیری ندارند و در سازمان ها بیشتر افراد هستند که یاد می گیرند. با وجود این برخی از محققان نظیر"استاربوک،۱۹۸۳” و “نلسون و وینتر،۱۹۸۲” بر این عقیده اند که سازمان ها از طریق مستندات و برنامه های روزمره، دانش خود را کسب می کنند که در سوابق سازمانی خاصی قرار دارند. روشی که از طریق آن دانش مستندات و برنامه های روزمره مختلف با هم منسجم و هماهنگ و دانش جدید خلق می شود، به وسیله سوابق و فرهنگ سازمانی شکل می گیرد. در این دیدگاه سازمان به عنوان عنصری مواجه شونده با مساله و حل کننده آن در نظر گرفته می شود. دانشی که سازمان برای حل مسائل پیش رو خلق می کند دانش سازمانی است و دانشی که توسط افراد به طور فردی خلق می شود دانش فردی نام دارد. مسلما دانشی که به وسیله افراد به عنوان یک کل در قالب یک سازمان خلق می شود، چیزی بیشتر از مجموع دانش تک تک افراد است.(خیراندیش و افشارنژاد،۱۳۸۳)
۲-۱-۳-۴- انواع دانش بر مبنای کارکرد
علاوه بر تقسیم بندی فوق، دانش می تواند بر اساس کارکردهایی که دارد تقسیم بندی شود. دانش می تواند کارکرد توصیفی داشته باشد و به بیان چه چیزی یک پدیده بپردازد، یا می تواند کارکرد فرایندی داشته باشد و چگونگی انجام واقعه ای را توصیف کند. همچنین دانش می تواند کارکرد علت- معلولی داشته باشد و چرایی وقوع یک پدیده را تبیین سازد. این تقسیم بندی توسط کوئین و همکارانش در مورد دانش حرفه ای یک سازمان به کار گرفته شده است. ایشان دانش حرفه ای در یک سازمان را به ترتیب اهمیت در چهار سطح کارکردی تعریف کرده اند.(جعفری و کلانتر،۱۳۸۲)
-
- دانش درک یا دانستن چه چیزها: از طریق آموزش رسمی به دست می آید. این سطح از دانش، برای سازمان ضروری است. لیکن برای موفقیت تجاری کافی نیست.
-
- مهارت پیشرفته یا دانستن چگونگی ها: یعنی تبدیل آموخته ای کتابی به اجرای اثربخش و توانایی بکارگیری اصول علمی یک رشته در دنیای پیچیده واقعی. این سطح از دانش برای سازمان ارزش افزوده زیادی به دنبال می آورد.
-
- فهم سیستم ها یا دانستن چراها: یعنی دانش عمیق از چگونگی و روابط علت و معلولی یک رشته علمی. این دانستن به افراد حرفه ای اجازه می دهد تا از سطح اجرای وظایف فراتر روند و به حل مسائل وسیع تر و پیچیده تر بپردازند و ارزشی فوق العاده را برای سازمان ها ایجاد کنند.
-
- خلاقیت خود انگیخته یا توجه به چراها: شامل انگیزه، اشتیاق و تطبیق برای موفقیت می باشد. گروه های دارای این خصوصیت، معمولا نتایج بهتری از گروه هایی با سرمایه فیزیکی بیشتر تولید کرده و بدون این خصوصیت، دانش تولید می کند. بدون این خصوصیت، دانش حرفه ای سازمان ممکن است دچار رخوت شود و از تغییر و بهبود در جهت تطابق با الزامات محیط پیرامون باز بماند.
کوئین اظهار می دارد که سه سطح اول دانش حرفه ای، می تواند در سیستم های سازمان، پایگاه های داده یا فناوری های عملیاتی موجود باشد، اما سطح چهارم مرتبط با فرهنگ سازمانی است. وی همچنین خاطر نشان می کند که اکثر سازمانها تمرکز آموزشی خود را روی سطح اول می گذارند و کمتر به سطوح بالاتر می پردازند.
در سایر تقسیم بندی های دیگر دانش به چهار نوع تقسیم می شود:
-
- دانش نیروی انسانی: دانشی که در مغز اعضای سازمان وجود دارد. دانش مکانیزه: دانشی که حامل وظایف ویژه یکپارچه در سخت افزار ماشین است. دانش مستند: که به شکل بایگانی، کتاب، سند، دفترکل، دستورات و … ذخیره می شود. -دانش خودکار: که به طور الکترونیکی ذخیره شده و به وسیله برنامه های رایانه ای که وظایف خاص را پشتیبانی می کند قابل دسترسی است. (عبدالکریمی،۱۳۸۲)
دانش مکانیزه
دانش سازمان
دانش خودکار دانش مستند
شکل (۲-۱-) انواع دانش
۲-۱-۳-۵- تقسیم بندی مک لوپ
مک لوپ دانش را به شرح زیر طبقه بند می کند:
-
- دانش عملی: این دانش که در کار، تصمیمات و اقدامات افراد موثر است، دانش حرفه ای، تجاری، کاری یا سیاسی نیز نامیده می شود.
-
- دانش فکری: دانش فکری، کنجکاوی فکری افراد را برطرف می سازد و با درک مسائل موجود و ارزش های فرهنگی به دست می آید.
-
- دانش سرگرمی و گفتگوی معمولی: این نوع دانش، نقطه مقابل دانش فکری است و کنجکاوی های غیر مطلوب انسانی، مانند تفریحات، شایعات محلی و غیره را برآورده می سازد.
-
- دانش معنوی: به دانش مذهبی انسان در مورد خدا و شیوه های سعادت و رستگاری مربوط است.
دانش ناخواسته: خارج از تمایلات فرد است و معمولا به شکل تصادفی و بدون هدف بدست می آید.
۲-۱-۳-۶- دانش رسمی و دانش غیررسمی
دانشمندانی همچون لیلز و شوونک(۱۹۹۲) تینی و شواتز(۱۹۹۹) کونلین(۲۰۰۱) گارد(۲۰۰۱) آدلر(۲۰۰۱) طبقه بندی دانش سازمانی به دانش رسمی و غیررسمی را پذیرفته اند. دیدگاه های این صاحب نظران درباره تفاوت دانش رسمی و غیررسمی سازمان را می توان در موارد زیر خلاصه کرد.(الوانی،۱۳۸۲)
-
- ماهیت و محتوای اطلاعات و دانش سازمانی: دانش رسمی مبتنی بر جملات بایدی و الزامات قانونی است، در حالی تصمیمات می باشد.
-
- روش تهیه و تنظیم دانش سازمانی، دانش رسمی بر اساس قوانین و مقررات، با توجه به شرح وظایف تهیه کننده یا دستور مافوق تهیه می شود، اما دانش غیر رسمی بر اساس استراتژی های مدیریت دانش در سازمان، از طریق مصاحبه های عمیق با تصمیم گیرندگان، انجام مورد پژوهش و سایر روش های ثبت و تحقیق مناسب تهیه می گردد.
-
- هدف: هدف از خلق دانش رسمی، ثبت و نگهداری اطلاعات ضروری برای نگهداری دانش سازمانی به منظور تحلیل، ارزیابی، توسعه و ترویج آن در سازمان و تقویت یادگیری سازمانی است.
- شکل و ساختار: دانش رسمی در قالب گزارش، دستور جلسه، برنامه ها و آئین نامه ها ارائه می شود، اما دانش غیررسمی به شکل سیستم های دانش محور، سیستم اطلاعات مسئله محور، تجزیه و تحلیل صورت جلسات و نامه های اداری و سایر الگوهای مسئله محور یا مورد محور ارائه می گردد.
دعا به معنای درخواست و استمداد
مانند الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی وَهَبَ لی عَلَى الْکِبَرِ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمیعُ الدُّعاء [۴۰] « سپاس خداى را که با وجود سالخوردگى، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید . به راستى پروردگار من شنونده دعاست .»
دعا به معنای ایمان و توجه به پروردگار:
قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ . . . [۴۱] « بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هیچ اعتنایى به شما نمىکند . . » .
دعا به معنی پرستیدن :
إِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ إِناثاً وَ إِنْ یَدْعُونَ إِلاَّ شَیْطاناً مَریدا [۴۲] « [مشرکان]، به جاى او، جز بتهاى مادینه را [به دعا] نمىخوانند، و جز شیطانِ سرکش را نمىخوانند . »
دعا به معنی بانگ، ندا، سخن :
إِنْ تَدْعُوهُمْ لا یَسْمَعُوا دُعاءَکُمْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَکُم . . . [۴۳] « اگر آنها را بخوانید، دعاى شما را نمىشنوند، و اگر [فرضاً] بشنوند اجابتتان نمىکنند . . . »
دعا به معنای قائل شدن :
أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمنِ وَلَدا [۴۴] « از اینکه براى [خداى] رحمان فرزندى قایل شدند .»
۹‚۱.معانی مختلف واژه دعا درکلام حضرت
ندا کردن، صدا زدن و مخاطب قرار دادن :
« أَوِّهِ عَلَى إِخْوَانِیَ .. دُعُوا لِلْجِهَادِ فَأَجَابُوا»[۴۵]، «تَمُورُ فِی بَطْنِ أُمِّکَ جَنِیناً لَا تُحِیرُ دُعَاءً وَ لَا تَسْمَعُ نِدَاء»[۴۶]
خواستن : با توجه به « أصل الدعاء طلب الفعل»[۴۷]:
« عَلَّمَهُ اللَّهُ نَبِیَّهُ ص فَعَلَّمَنِیهِ وَ دَعَا لِی بِأَنْ یَعِیَهُ صَدْرِی وَ تَضْطَمَّ عَلَیْهِ جَوَانِحِی»[۴۸]، « لَا تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَه»[۴۹]
نامگذاری و نام نهادن :
«دَعَا کُلَّ طَائِرٍ بِاسْمِهِ وَ کَفَلَ لَهُ بِرِزْقِه»[۵۰]، « حُمِلُوا إِلَى قُبُورِهِمْ فَلَا یُدْعَوْنَ رُکْبَاناً وَ أُنْزِلُوا الْأَجْدَاثَ فَلَا یُدْعَوْنَ ضِیفَانا»[۵۱]
استغاثه و کمک خواستن:
«اِنْ أَصَابَهُ بَلَاءٌ دَعَا مُضْطَرّاً وَ إِنْ نَالَهُ رَخَاءٌ أَعْرَضَ مُغْتَرّا»[۵۲]، «نَدْعُوکَ حِینَ قَنَطَ الْأَنَام»[۵۳]، «فَإِنَّ اللَّهَ [یَسْمَعُ] سَمِیعٌ دَعْوَهَ الْمُضْطَهَدِین»[۵۴]
برانگیختن و واداشتن کسی به کاری:
« إِنِّی قَدْ دَعَوْتُکُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَیْلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَانا»[۵۵] ، « إِیَّاکَ وَ التَّغَایُرَ فِی غَیْرِ مَوْضِعِ غَیْرَهٍ فَإِنَّ ذَلِکَ یَدْعُو الصَّحِیحَهَ إِلَى السَّقَم»[۵۶]، « لَیْسَ شَیْءٌ أَدْعَى إِلَى تَغْیِیرِ نِعْمَهِ اللَّهِ وَ تَعْجِیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَهٍ عَلَى ظُلْم»[۵۷]
خواندن و دعوت کردن (این معنی بیشتر از سایر معانی در نهج البلاغه بکار رفته است):
« قَدْ دَعَاهُ الْهَوَى فَأَجَابَه»[۵۸]، « دَعَاهُمْ رَبُّهُمْ فَنَفَرُوا وَ وَلَّوْا وَ دَعَاهُمُ الشَّیْطَانُ فَاسْتَجَابُوا وَ أَقْبَلُوا»[۵۹]، « دَلِیلٍ إِنْ دُعِیَ إِلَى حَرْثِ الدُّنْیَا عَمِلَ وَ إِنْ دُعِیَ إِلَى حَرْثِ الْآخِرَهِ کَسِل»[۶۰]، « کُنْ لِلَّهِ مُطِیعاً وَ بِذِکْرِهِ آنِساً وَ تَمَثَّلْ فِی حَالِ تَوَلِّیکَ عَنْهُ إِقْبَالَهُ عَلَیْکَ یَدْعُوکَ إِلَى عَفْوِه»[۶۱] و…
دعا کردن:
« السَّاعَهِ مِنَ اللَّیْلِ فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَهٌ لَا یَدْعُو فِیهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَه»[۶۲]،« أَیْنَ الْقَوْمُ الَّذِینَ دُعُوا إِلَى الْإِسْلَامِ فَقَبِلُوه و… ذُبُلُ الشِّفَاهِ مِنَ الدُّعَاء»[۶۳] ،« قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِیباً وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَارا»[۶۴]و « من حیث ما دعى اجاب»[۶۵]،« یا خیر من دعاه داع»[۶۶]،« یا خیر من دعى لکشف الضّر»[۶۷]،« الحمد للّه الّذى لا یخیب من دعاه»[۶۸]،« اذا دعاک به الدّاعون اجبتهم»[۶۹]،« عجّت الیک منهم عجیج الضّجیج بالدّعاء»[۷۰]،« الهى ادعوک دعاء من لم یرج غیرک بدعائه»[۷۱]،« الهى ادعوک دعاء ملحّ لا یملّ دعاء مولاه»[۷۲]،« الهى دعوتک بالدّعاء الّذى علّمتنیه»[۷۳]،« یا سامع الدّعاء»[۷۴]،« اسمع دعائى اذا دعوتک»[۷۵]،« امرتهم بدعائک و ضمنت لهم الإجابه»[۷۶]،« مجیب النّداء سمیع الدّعاء»[۷۷]،« استمع ندائى و استجب دعائى»[۷۸]،« اطلق بدعائک لسانى»[۷۹]،« لا تخیّب دعائنا»[۸۰]،« اسئلک اجابه الدّعاء»[۸۱]،« تستجیب لى یا سیّدى ما دعوتک به إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاء»[۸۲]،« اجعل دعائى فى المستجابات من الدّعاء»[۸۳]،« اشرکنا فى دعاء من استجبت له من المؤمنین و المؤمنات»[۸۴]،« اسئلک سؤال من لا یملّ دعاء ربّه»[۸۵]و…
منجر شدن به :
« إِیَّاکُمْ وَ تَعَلُّمَ النُّجُومِ إِلَّا مَا یُهْتَدَى بِهِ فِی بَرٍّ أَوْ بَحْرٍ فَإِنَّهَا تَدْعُو إِلَى الْکَهَانَه»[۸۶][۸۷]
با بررسی سخنان حضرت می بینیم که حضرت واژه های دیگری را نیز در معنای دعا بکار برده اند، و در پژوهش های صورت گرفته غالبا به احادیثی که واژه «دعا» در آن بکار رفته توجه شده است و از واژه های قریب المعنی دیگر غفلت شده است لذا در ابتدا واژه های مرتبط را مورد بررسی لغوی و اصطلاحی قرار می دهیم .
۱۰‚۱.واژگان قریب المعنی با دعا
۱‚۱۰‚۱.ندا
این واژه از ریشه «ندی» است . در معنای آن ابن منظور می نویسد:
« الندی: البللُ »[۸۸]
ابن فارس نیز همین معنا را ذکر کرده و می گوید:
«النون والدال والحرف المعتل یدُل علی تجمع وقد یدلُ علی بَللٍ فی الشیء »[۸۹] معنی اصلی «ندی» تجمع و اجتماع کردن است که گاهی بر رطوبت در شیء دلالت می کند . اسم فاعل آن «النادی» و«النَّدیّ »[ بروزن شریف] است و به مجلسی که مردم در آن جمع باشند نیز گفته می شود که وقتی مردم پراکنده شوند دیگر به آن «ندی» گفته نمی شود . به محل اجتماع و مشورت «دارالندوه» گفته می شود که اصلش از «ندو» به معنای جمع شدن است . [۹۰]
راغب می گوید:
« اصل ندا از«ندی» به معنی رطوبت است و صوت را از آن جهت ندا گویند که هر کس رطوبت دهانش بیشتر باشد، کلامش نیکوتر است . و ندا بلند شدن صدا و ظهور آن است و گاهی فقط به صدا اطلاق می شود .»[۹۱]
حسن مصطفوی می نویسد:
« اصل واحد در «ندو» خواندن با حالت خطاب است و در «ندی» رطوبت و تری است . این درحالی است که لغویون این دو ماده را با هم خلط کرده اند .»[۹۲]
اغلب معتقدند که این ماده به کنایه بر اجتماع دلالت دارد . زیرا اجتماع از لوازم دعوت و خواندن در حال مخاطبه است .[۹۳]
بر اساس معاجم معنی محوری این واژه ندا کردن، مخاطب قرار دادن و طلب کردن است.در تفاوت دعا و ندا گفته شده دعا گاهی بدون صوت و سخن است گاه با نشانه و علامت است در صورتی که ندا جز با بلند کردن صدا و خواندن انجام نمی شود[۹۴].و از قول شیخ طبرسی نقل شده است که ندا به خدا اسناد داده نمی شود؛ بلکه برای خداوند، دعا و مشتقات آن اسناد داده می شود: و الله یدعو الی دار السلام…[۹۵]صاحب فروق اللغه:
« أن النداء هو رفع الصوت بما له معنى و العربی یقول لصاحبه ناد معی لیکون ذلک أندى لصوتنا أی أبعد له، و الدعاء یکون برفع الصوت و خفضه یقال دعوته من بعید و دعوت الله فی نفسی و لا یقال نادیته فی نفسی، و أصل الدعاء طلب الفعل[۹۶]»
ابوهلال در مورد آن دعا و ندا می نویسد:
« ندا بالا بردن صدا همراه با قصد و منظورمی باشد ولی دعا شامل بالا بردن صدا و پایین بردن آن، هر دو می باشد؛ به عبارت دیگر، می توان واژه دعا را هم برای خواندن از دور و هم، خواندن از نزدیک (درونی) به کار برد که در خصوص خواندن درونی دیگر ندا گفته نمی شود . و اصل دعا طلب فعل می باشد .[۹۷]
این قول ابوهلال را که دعا بر خلاف ندا با صوت بلند و آرام می تواند انجام بگیرد، شواهد زیر از نهج البلاغه تایید می کند:
«دَعَوْتُکُمْ سِرّاً وَ جَهْراً فَلَمْ تَسْتَجِیبُوا…»[۹۸]
«دَعَوْتُهُمْ سِرّاً وَ جَهْرا…»[۹۹]
«قَدْ دَعَوْتُکُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَیْلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَانا…»[۱۰۰].
ندا در کلام حضرت
« أُفٍّ لَکُمْ لَقَدْ لَقِیتُ مِنْکُمْ بَرْحاً یَوْماً أُنَادِیکُمْ وَ یَوْماً أُنَاجِیکُمْ فَلَا أَحْرَارُ صِدْقٍ عِنْدَ النِّدَاء»[۱۰۱]،«ً لَا تُحِیرُ دُعَاءً وَ لَا تَسْمَعُ نِدَاء»[۱۰۲]،« فَإِذَا نَادَیْتَهُ سَمِعَ نِدَاکَ وَ إِذَا نَاجَیْتَهُ عَلِمَ نَجْوَاک»[۱۰۳]، « یا مجیب نداء یونس فى الظّلمات»[۱۰۴]،« الهى انظر الىّ نظر من نادیته فاجابک»[۱۰۵]،« اجعلنى ممّن نادیته فاجابک»[۱۰۶]،« انّک واسع الحباء کریم العطاء مجیب النّداء»[۱۰۷]،« الهى فارحم ندائى اذا نادیتک و اسمع مناجاتى اذا ناجیتک»[۱۰۸]،« اسمع دعائى اذا دعوتک و اسمع ندائى اذا نادیتک و اقبل علىّ اذا ناجیتک»[۱۰۹]،« استمع ندائى و استجب دعائى»[۱۱۰]،« یا من ینادى مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ بالسنه شتّى و لغات مختلفه و حوائج متتابعه»[۱۱۱]،« و هو ینادیک یا ربّه»[۱۱۲]،« حلیم لا یجهل نادیتک»[۱۱۳]،« ان تستجیب لى دعائى و تعطینى سؤلى و منادى»[۱۱۴]،« اذا ناجاک به الهاربون الیک سمعت ندائهم»[۱۱۵]،« لا اله الّا اللّه المجیب لمن ناداه باخفض صوته السّمیع لمن ناجاه»[۱۱۶]
۲‚۱۰‚۱.سؤال
قُل لَّا أَسُلکمُ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فىِ الْقُرْبى [۱۱۷] بگو: به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نیستم، مگر دوستى درباره خویشاوندان .
ابوهلال در مورد دعا و سؤال می نویسد:
« سؤال و مسألت مقارن خضوع و فروتنی است و به این دلیل گفته اند که سؤال از طرف کسی است که مقامش از تو پایین تر باشد ولی امر، از شخص بالاتر و طلب از طرف کسی است که رتبه اش مساوی طرف مقابل است . دعا اگر برای خداوند باشد پس آن مسألتی است که باید با خضوع و تضرع باشد و اما اگر برای غیر خدا باشد باید بدون تضرع باشد .»[۱۱۸]
آنچه که از این مطلب فهمیده می شود این است که کلمه سؤال در جایی اطلاق می شود که بنده از خدای خویش چیزی می خواهد اعم از این که با واژه سؤال مطرح گردد یا خیر، اما دعا هم بر اینگونه خواسته ها اطلاق می شود و هم برغیر طلب و خواستن پس می توان گفت نسبت آنها به اصطلاح منطقیین ،عموم و خصوص مطلق است .
سوال در کلام حضرت
«لِأَنَّهُ الْجَوَادُ الَّذِی لَا یَغِیضُهُ سُؤَالُ السَّائِلِینَ وَ لَا [یُبَخِّلُهُ] یُبْخِلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّین»[۱۱۹]،« سَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَال»[۱۲۰]،« مَاءُ وَجْهِکَ جَامِدٌ یُقْطِرُهُ السُّؤَالُ فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تُقْطِرُه»[۱۲۱]،« َ رَجَعَ الْمُتَفَجِّعُ أُقْعِدَ فِی حُفْرَتِهِ نَجِیّاً لِبَهْتَهِ السُّؤَال»[۱۲۲]، « امرت بصله السّؤّال»[۱۲۳]،« الهى انت دللتنى على سؤال الجنّه قبل معرفته»[۱۲۴]،« الهى لیس تشبه مسئلتى مسئله السّائلین لأنّ السّائل اذا منع امتنع عن السّؤال و انا لا غناء بى عمّا سالتک على کلّ حال»[۱۲۵]،« اسئلک یا مولاى فانّ سؤالى لا یحفیک الهى ادعوک دعاء ملحّ لا یملّ دعاء»[۱۲۶]،« اللّهمّ انّى اسئلک سؤال خاضع متذلّل خاشع ان تسامحنى و ترحمنى و تجعلنى بقسمک راضیا قانعا و فى جمیع الأحوال متواضعا اللّهمّ و اسئلک سؤال من اشتدّت فاقته»[۱۲۷]،« اللّهمّ انّى اسئلک سؤال من لم یجد لسؤاله مسئولا سواک»[۱۲۸]،« اللّهمّ انّى اسئلک سؤال من لا یملّ دعاء ربّه»[۱۲۹]
۳‚۱۰‚۱.نجوا