۱-۱۲٫ علوم، زیربنای مطالعات نوپدیداری ۲۶
۱-۱۲-۱٫ موارد نوپدید در طبیعت و رابطه آن با علوم ۲۷
۱-۱۲-۱-۱٫ رسانایی در علم فیزیک و مسئله نوپدیداری ۲۷
۱-۱۲-۱-۲٫ نمونههای مصنوعی و مسئله نوپدیداری ۲۸
۱-۱۲-۱-۳٫ مطالعات زیست شیمی و مسئله نوپدیداری ۳۱
۱-۱۲-۱-۴٫ مطالعات زیست شناختی و مسئله نوپدیداری ۳۳
۱-۱۲-۱-۴-۱٫ نقش سنجشی و قیاسی ۳۳
۱-۱۲-۱-۴-۲٫ نقش بازخوردی ۳۳
۱-۱۲-۱-۴-۳٫ نقش فعل و انفعالات عام و موضعی ۳۴
۱-۱۲-۱-۴-۴٫ نقش سلسله مراتب تو در تو ۳۶
۱-۱۳٫ نوپدیداری در حیات ۳۷
۱-۱۳-۱٫ تغییرات وجودی ۳۷
۱-۱۳-۲٫ خودآگاهی ۳۸
۱-۱۴٫ تبیین سطوح نوپدیدار در حیات ۳۹
۱-۱۵٫ رابطه نفس و ذهن ۴۳
۱-۱۶٫ طرح مسئله ماهیت ذهن ۴۴
۱-۱۷٫ ماهیت آگاهی به عنوان ویژگی ذهنی ۴۷
۱-۱۷-۱٫ شبکههای عصبی آگاهی ۴۸
۱-۱۷-۲٫ مشکل اتکا بر مطالعه شبکههای عصبی آگاهی ۵۰
۱-۱۸٫ فرارویدادگی رهیافتی برای برون رفت از تنگنای تبیین ۵۲
۱-۱۸-۱٫ تعریف فرارویدادگی ۵۳
۱-۱۸-۲٫ ارکان و تقسیمات فرارویدادگی ۵۳
۱-۱۸-۳٫ اصول فرارویدادگی ۵۴
۱-۱۸-۴٫ نحوه ابتناء در فرارویدادگی و موضع کلایتون در قبال آن ۵۴
۱-۱۸-۵٫ نتیجه مهم مترتب بر فرارویدادگی ۵۷
هشت
۱-۱۹٫ حقیقت انسان از دید کلایتون ۵۷
۱-۲۰٫ نوپدیداری و تعالی نفس ۵۸
۱-۲۱٫ مروری بر فصل ۵۸
فصل دوم: دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی و علامه طباطبایی در باب نفس
۲-۱٫ مقدمه ۶۲
۲-۲٫ ترسیم کلیات دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی و طرح مسئله ۶۳
۲-۳٫ بررسی مفاهیم ۶۳
۲-۳-۱٫ وجود و اصالت آن ۶۳
۲-۳-۲٫ تشکیک مراتب وجود ۶۶
۲-۳-۳٫ حرکت ۶۷
۲-۳-۴٫ حرکت جوهری ۶۷
۲-۴٫ حقیقت نفس از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی ۶۸
۲-۵٫ چگونگی پیدایش نفس از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی ۷۰
۲-۵-۱٫ پیدایش جسمانی نفس ۷۰
۲-۵-۲٫ رد پیدایش روحانی نفس ۷۱
۲-۵-۳٫ نفس پیش از پیدایش مادی ۷۲
۲-۶٫ نحوه وجود نفس از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی ۷۵
۲-۷٫ مراتب نفس از دیدگاه ملاصدرا وعلامه طباطبایی جمانیت الحدوث بودن ۷۶
۲-۸٫ ارتباط نفس و بدن از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی ۸۲
۲-۸-۱٫ کیفیت ارتباط نفس و بدن ۸۲
۲-۸-۲٫ رابطه تعلقی نفس و بدن ۸۵
۲-۸-۳٫ تأثیر و تأثر متقابل نفس و بدن ۸۷
۲-۸-۴٫ رابطه افعال جسم و نفس ۸۹
۲-۸-۵٫ ارتباط همیشگی نفس و بدن ۸۹
۲-۸-۶٫ مرگ و مفارقت نفس از بدن ۹۰
۲-۹٫ مروری بر فصل ۹۰
شرح است ؛ متهم ردیف یک به حکم اعدام (حلق آویز) و ردیف دوم را به علت رابطه نامشروع به ۹۹ ضربه شلاق محکوم نموده که مورد اعتراض محکوم علیه ردیف اول قرار گرفته و پرونده جهت امعان نظریه به دیوان عالی شور ارسال و با رد تجدید نظر خواهی دادنامه فوق ابرام شده است.»( ۱) حال اگر عکس این حالت اتفاق بیفتد یعنی زنی با شوهر مادر خود زنا کند، با سکوت قانون باید این مورد را نیز در دایره زنای ساده دانست و در صورت خالی بودن از سایر کیفیات مشدده ،مجازات زن ۱۰۰ ضربه شلاق است. شاید علت این تفاوت در مفهوم عرض و ناموس باشد اینکه زن برای مرد ناموس محسوب می شود ولی شوهر برای زن ناموس محسوب نمی شود که قدری جای تامل دارد
برطبق ماده ۱۰۵۹ ق.م که مطابق با اجماع امامیه است، نکاح مسلمه با غیرمسلم جایز نیست، بنابراین اگر این دو با هم ازدواج کنند، و نزدیکی کرده باشند، مشمول ماده ۸۲ خواهند بود اما مشروط به اینکه به حرمت ازدواج با هم آگاه باشند و الّا هرچند ازدواج آنها باطل است اما حدّ زنا ندارد.
دلیل فقهای شیعه« روایتی است از حنان بن سریر که از امام صادق (ع) در مورد یک یهودی سئوال کرد که با زن مسلمانی زنا کرده بود .امام(ع) فرمود: کشته می شود. جعفر بن رزاق ا… گوید یک مرد نصرانی را که با زن مسلمانی زنا کرده بود نزد متوکل آوردند و متوکل می خواست حد بر او جاری سازد که آن مرد مسلمان شده ، هر کسی در خصوص حکم این مسئله چیزی می گفت تا اینکه متوکل دستور داد نامه ای به امام ابوالحسن سوم (ع) نوشتند و جواب را از او خواستند .امام (ع) پاسخ داد: آن قدر زده می شود تا بمیرد. یحیی ابن اکثم و فقهای عسکر در مقابل این پاسخ مقاومت کردند و گفتند که این چیزی است که در قرآن و سنت بیان نشده است ، متوکل علت را از امام(ع) پرسید و امام (ع) پاسخ داد: به نام خداوند بخشنده و مهربان ، پس آنگاه که شدت قهر و عتاب ما را به چشم دیدند گفتند به خدای یکتا ایمان آوردیم و به همه بتهایی که شریک خدا گرفتیم ، کافر شدیم. اما ایمانشان از پس دیدن من و مشاهده عذاب ما، بر آنها نفعی نبخشید ، سنت خدا این چنین در میان بندگان حکم فرما بوده و آنجا
۱) بازگیر، ید ا… ،قانون مجازات اسلامی ئر آراء دیوان عالی کشور (حدود)، انتشارات یازگیر، چاپ دوم، تهران، ۱۳۸۲.ش، ص ۱۶۹
کافران زیانکار شدند و آیات ۸۴ و ۸۵ سوره غافر را نوشتند. پس متوکل عباسی دستور داد او را زدند تا مرد»(۱)اما سئوالی که در اینجا مطرح می شود این است که اگر زانی کافر پس از زنا یا زن مسلمان اسلام بیاورد آیا حد از وی ساقط می شود؟
نظری که آیت ا… خویی بر این سئوال دارد این است که «اگر ذمی پس از ثبوت زنا نزد حاکم مسلمان شود، حد از وی ساقط نمیشود»(۲). دلیل همانطور که امام هادی (ع) در حدیث ابن رزقالله برای یحیی بناکثم این آیه شریفه را نوشتند: (فلما راوا باسنا آمنابالله وحده ….) و نیز اطلاق لفظ یقتل در حدیث ابن سریر ناظر بر این معنا است و ظاهراً در این مساله نیز از مرحوم اصفهانی، صاحب کشف اللثام. مخالفی نیست که گفته است اگر کافر حقیقتاً اسلام بیاورد حد از وی ساقط میشود.»(۳). اما « اگر کافر پس از ارتکاب زنا و از روی اختیار قبل از ثبوت این عمل نزد حاکم مسلمان شود، مشهور فقها به استناد قاعده جب (الاسلام یجب ما قبله) حد را از وی ساقط میدانند»(۴) و شاید روایاتی هم مشعر بر این مطلب باشد، اما برخی فقیهان مخالفت کردهاند و دلالت روایت جعفر بن رزقا… را ضعیف و در حد اشاره و اشعار دانستهاند و ظهور را از آن استفاده نکردهاند. اما علیالظاهر حدیث قاعده جب از نظر سند و دلالت مشکلی ندارد، زیرا هم با عمل اصحاب جبران شده است و هم موافق کتاب است و نظری هم فاضل هندی داده و می فرماید: «اگر کافر ذمی هرچند ظاهری پیش از اثبات حکم توبه کرد و اسلام آورد طبق قاعده جب ، حد از او برداشته می شود» (۵). لذا نظر علمای شیعه بر این است که اگر زانی بعد از ارتکاب زنا و قبل از ثبوت مسلمان شود حد ساقط می شود ولی اگر بعد از ثبوت مسلمان شود حد از وی ساقط نمی شود. در این مورد در منابع اهل سنت مطالب صریحی نیست و بحث آنها در مورد این موضوع است که آیا کافر زانی همان مجازاتهای مسلمان را دارد یا خیر؟ برخی از عامه گفتهاند «کافر مجازات حدی ندارد، چون اسلام شرط حدود است.
۱) حر عاملی ، محمد بن حسن،وسایل الشیعه، ج ۱۸، همان، باب ۴۰۷
۲) خویی، سید ابوالقاسم،همان، ص۱۹۳
۳) زراعت، عباس،همان،ص ۱۲۹
۴) موسوی خمینی،سید روح ا… ،همان، ج ۲ ، ص۴۶۳ و همچنین بنگرید به خویی، سید ابوالقاسم،همان ،ص۱۹۴ و همچنین بنگرید به محقق حلی، نجم الدین جعفر بن الحسن ، همان،ص۳۴۶
۵) الاصفهانی(فاضل هندی )، شیخ یهاء الدین محمد بن حسن ،همان، ص ۴۸۱
شافعیان و حنابله گفتهاند حدود بطور کلی بر یهودیها هم اقامه میشود، خصوصاً در صورت رفع الیالحاکم، اما حنفیها و مالکیها بطور کلی حد را بر کافر مجری نمیدانند و میگویند کفار مامور به انجام اصول شریعت هستند و فروع شریعت را لازم نیست امتثال نمایند؛ چنانکه یحیی بن اکثم در پاسخ به امام هادی (ع) فرمود: «هدم ایمانه شرکه… ایمان او، شرکش را نابود کرد» (۱)« اما در مورد مسئلهی فرستادن کافر به ملت خودش یا اجرای حد اسلامی، دیدگاه امامیه را دارند و می گویند باید حد اجرا شود.» (۲)
بند چهارم: زنا با زن پدر
اما مطلب آخر در این گفتار در مورد زنا با زن پدر است که در بند ب ماده ۸۲ ق.م.ا و در بند دوم ماده ۲۲۵ ل.ق.م.ا آمده و فقیهانی که محارم سببی و رضاعی را از حکم حد قتل در زنا منصرف دانستهاند، زن پدر را از حکم استثناء کردهاند که مشهور امامیه چنین فتوا دادهاند؛ اما ابن ادریس حلی(ره) میفرماید:«هرکس با زن پدرش یا زن پسرش زنا کند، حد بر او اجرا میشود»(۳) که منظور ایشان از اجرا شدن حد ، حد جلد یا رجم است.» اما مرحوم محقق حلی از موارد قتل در زنا را چنین برمیشمارد: «الزانی بالمحرمه و امراهالاب» (۴) و در مواردی که کسی با زن پدر خود زنا کند حکمش قتل زانی می باشد.
محقق در شرایع گفته است : «و همچنین گفته شده است در زنا کننده با زن پدرش و زن پسرش و آیا در این مورد ها به کشتن زنا کننده با شمشیر اکتفا کرده می شود؟ بعضی گفته اند: بلی و بعضی گفته اند بلکه اگر محصن نباشد ابتدا تازبانه زده و سپس کشته می شود و اگر محصن باشد تازیانه زده می شود و بعد سنگسار می شود »(۵).
۱) ابن قدامه، عبدا… بن احمد، المغنی ج ۱۰،امتشارات طه ، بیروت، ۱۴۰۵.ق، ص ۴۸-۴۷
۲)همان ،ص ۱۹۸
۳) ابن ادریس، ابومنصور محمد، السرائرالحاویلتحریرالفتاوی، ج ۲۳، موسسه فقهالشیعه، الطبقهالاولی، ص۲۱۹ به نقل از زراعت ، عباس ،شرح قانون مجازات اسلامی، ج ۱، انتشارات ققنوس ،۱۳۸۰.ش ، ص۱۳۵
۴) محقق حلی، نجم الدین جعفر بن الحسن، المختصرالنافع،ج ۱ ، نشر موسسهالبعثه ،قم،الطبعهالاولی ۱۴۱۳ق، ص ۴۲۳ و شرایعالاسلام ،ج ۳، نشر جامعهالطهران،تهران، ۱۴۲۱ .ق ،ص ۱۸۵۳
۵) محقق حلی، نجم الدین جعفر بن الحسن ، همان ، صص ۹۳۶- ۹۳۷
مبحث دوم: مجازات رجم
گفتار اول: حالت احصان پیش شرط زنا مستوجب رجم
در زنایی که مجازات آن برای زانی یا زانیه رجم می باشد دارای شرایطی است که باید احراز شود تا مرتکب به مجازات سنگسار محکوم شود.
بند اول: مفهوم و اقسام احصان
در ابتدا قبل از هر چیز معنای لغوی احصان را بررسی کرده و سپس به تعریف آن می پردازیم. « احصان و تحصین در لغت به معنای جلوگیری کردن است: خدای بزرگ در آیه هشتادم سوره انبیاء می فرماید:«لتحصنکم من بأسکم» یعنی تا نگهدارد شما را از آسیب خودتان و در آیه چهاردهم سوره حشر نیز فرموده است:« فی قریٍ محصنه » یعنی در ده های استوار و در شرع به معنای : اسلام،بلوغ، عقل، آزادی، ازدواج، پاکدامنی، و نزدیکی در نکاح آمده است»(۱)
اما مفهوم احصان و تاثیر آن در حکم مجازات برای مرتکب زنا که مرحوم دکتر فیض در این باره می نویسد: «کیفر سنگسار کردن فقط و آن کیفر مرد زناکار محصنی است که با زن بالغ عاقل زنا کند و فرق نمی کند که آن زن آزاد باشد یا کنیز و مسلمان باشد یا کافر؛ و نیز کیفر زن محصنه ای است که با مرد بالغ عاقل زنا کند».(۲) البته«در قرآن چیزی درباره رجم وجود ندارد ولی همه می دانیم قرآن دلیل منحصر به فرد در فقه اسلام نیست و پس از آن مهمترین منبع قانون گذاری اسلامی، سنت است.در سنت قولی و فعلی کیفر رجم قانون گذاری شده است . بعلاوه اجماع کافّه شیعه و اهل سنت بجز خوارج بر ثبوت این کیفر منعقد شده است و اجماع سومین دلیل فقهی است».(۳)
۱) محمدی ،دکتر ابوالحسن،حقوق کیفری اسلام، همان ، ص ۱۰
۲) فیض ، دکتر علیرضا ، همان ، ص۳۷
۳) همان
با توجه به موارد فوق، در کتب اهل تسنن چنین آمده است که : «ائمه مذاهب اهل سنت اتفاق نظر دارند بر اینکه شخصی که شرایط احصان در وی کامل شده و پس از آن با زنی که او نیز کاملاً دارای شرایط احصان است به این صورت که آزاد و بالغ و عاقل و مدخوله در نکاح صحیح و مسلمان میباشد و در چنین حالتی این دو مرتکب زنای محصنه گشتهاند واجب است رجم شوند تا کشته شوند».(۱)
بند دوم: شرایط احصان
همانطور که گفتیم احصان دارای شریطی است که تمامی علما در ذکر شرطیت آن اجماع دارند که به صورت کلی شرایط آن را از زبان شهید ثانی(ره) بیان می کنیم و سپس در ذبل به جزئیات می پردازیم.بنابراین برای تحقق احصان بر شخص زناکار مواردی ذکر شده که از نگاه دو فقه امامیه و حنفیه آنها را ذکر می کنیم:«هشت شرط ذکر شده برای تحقق احصان از نگاه فقه امامیه از جمله:
مرتکب دخول موجب غسل کرده باشد.
بالغ باشد.
عاقل باشد.
آزاد باشد.
از جلو نزدیکی کند.
به عقد دایم یا ملک یمین ازدواج کرده باشد.
برای او (مرتکب زنا) رسیدن به زن خود و تمتع بردن ممکن باشد در آغاز و پایان روز.
علم به نزیکی کردن با زن خود برای حاکم حاصل شود و این علم تحقق پیدا می کند با اقرار کردن آن مرد و یا اقامه بینه».(۲)
۱)الجزیری ، عبد الرحمن ، الفقه علی المذاهب الاربعه،ج ۵، همان ، ص ۵۹
۲) شهید ثانی ، زین الدین بن علی بن احمد، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ، کتاب حدود فصل اول به نقل از فیض ، دکتر علیرضا ، همان، ص ۴۰
و اما «هفت شرط ذکر شده برای تحقق احصان از نگاه فقه حنفیه عبارت است از :
بالغ باشد.
عاقل باشد.
مسلمان باشد.
آزاد باشد.
در نکاح صحیح باشد.
مرتکب دخول موجب غسل کرده باشد.
دخولی که هر چند موجب انزال نشده باشد».(۱)
درباره زنای محصنه در فقه اهل سنت ذکر شد که با حصول شرایطی از جمله« آزاد و بالغ و عاقل و مدخوله در نکاح صحیح و مسلمان بودن» زانیه محصنه است.(۲)
ب) منابع عربی ۱۸۴
مقدمه
مهمترین ویژگی احکام اسلام، توجه همزمان به دنیا و آخرت است. اسلام هم دین عبادت و بندگی است و هم دین سیاست و دنیاداری. خداوند، تکامل فردی را به حرکتهای جمعی وابسته کرده است. اسلام این رفتار فردی و جمعی را نهتنها در فکر و نظر پی ریزی کرده، بلکه در عمل نیز پیوندی ناگسستنی بدانها بخشیده است که نماز جمعه، نمونه ی برجسته ی آن به شمار می رود.
مؤذن در روز آدینه اهل ایمان را بهسوی خدا میخواند و نمازگزاران پاک طینت با دلی آکنده از مهر الهی و با کنار گذاشتن همه ی مظاهر دنیوی، گرد هم میآیند تا به دریای بیکران اتحاد و معنویت برسند. دین داران با رنگها، نژادها و زبانهای گوناگون، در کنار هم به سخنان حکمتآمیز امام جمعه گوش فرا میدهند. امام جمعه نیز همانند دیدهبان و جلوداری امین با فراخواندن آنان به پاکی و پرهیزکاری، راهها و بی راهههای این دنیای پراشوب را به آنان نشان می دهد. آن گاه همگی بدون کبر و نخوت نماز جمعه را خالصانه اقامه میکنند. پس از این نماز، جانهای مؤمنان پاکیزه می گردد و چون آینهای خواهد شد که پرتو جمال یار را در آن تماشا خواهند کرد.
حال که به یمن پیروزی انقلاب اسلامی این عبادت الهی هرجمعه در کشور ما برگزار میشود، بر ماست تا با تقویت پیام و معرفی زوایای ناشناختهی آن، شکر این نعمت را به جای آوریم.
بیشتر مذاهب اسلامی قائل به وجود امام - بعد از پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» - نبودهاند و وجود یا اذن سلطان را برای اقامه نماز جمعه شرط نمیدانند؛ لذا در تمام دورانها (چه عصر غیبت و چه عصر حضور امام معصوم) قائل به وجوب تعیینی نماز جمعه میباشند. اما در بین امامیه مسئله مورد اختلاف است؛ وجوب نماز جمعه میان پیروان امامیه در زمان حضور امام معصوم(ع) - صرف نظر از تقیه - اجماعی بوده است. در عصر غیبت بین فقهای امامیه در حکم نماز جمعه اختلاف است؛ برخی آن را واجب تعیینی و بعضی واجب تخییری و عدهای دیگر از آنان اقامه نماز جمعه را حرام میدانند. محور و مرکز اختلاف در مسئله، ضرورت وجود امام یا اذن او در اقامه نماز جمعه است. این اختلاف که از وجوب تا حرمت درباره آن رأی وجود دارد، عوامل متعددی دارد که مهم ترین آنها ابهام در موضوع اساسی نقش ولایت در حکم نماز جمعه است. از این زاویه، سه مبنای فقهی وجود دارد:
الف) برخی نماز جمعه را مطلقاً، در عصر حضور و یا غیبت، از شئون ولایت نمیدانند و اقامه نماز جمعه را مثل دیگر نمازهای یومیه بینیاز از اذن او میدانند. بنابراین بعضی از بزرگان مانند شهید ثانی قائل به وجوب تعیینی در عصر حضور و غیبت شدند.
ب) برخی در عصر حضور آن را از شئون ولایت میدانند و در عصر غیبت به این رابطه اعتقاد ندارند. طرفداران این مبنای دوم به رأی متفاوتی قائل شدهاند و پس از اتفاق نظر در عصر حضور، درباره عصر غیبت به دلیل عدم دسترس به امام معصوم(ع)، شرط وجود امام را ساقط دانسته و به وجوب تعیینی یا وجوب تخییری نظر دادهاند. و برخی پس از اقامه نماز جمعه نیز از قائلین وجوب تخییری حضور را در نماز جمعه واجب تعیینی میدانند؛ مانند محقق خویی.
ج) عدهای از فقهای امامیه نیز اقامه نماز جمعه را بهطور کلی از شئون ولایت میدانند و در این باره تفاوتی میان عصر حضور و غیبت قائل نیستند. بنابراین مبنا با غیبت امام، اقامه نماز جمعه را حرام و بدعت دانسته و برخی با وجود فقیه عادل وجوب تخییری را انتخاب کردهاند یا در صورت اذن فقیه عادل، اقامه نماز جمعه را واجب تعیینی دانسته و در غیر این صورت به واجب تخییری فتوا دادهاند. کوتاه سخن اینکه نقش ولایت در حکم نماز جمعه از عوامل مهم اختلاف بین امامیه است.
مذاهب چهارگانه ی اهل سنت، قایل به وجوب تعیینی نماز جمعه در هر زمان هستند. دلیل این حکم از مذاهب اهل سنت به جز حنفیه، ظاهر است؛ زیرا آنها در وجوب نماز جمعه اذن امام را معتبر ندانسته، بنابراین، در هر شرایطی آن را واجب می دانند. اما حنفیه هم اگرچه اذن سلطان را شرط اقامه جمعه دانسته، لیکن در صورت تعذر اذن امام، اعتبار آن را ساقط دانسته است. از این رو تحقیق حاضر درصدد است که با ارائه اقوال و ادله فقهای اسلامی و مستندات تاریخی، به تحلیل و واکاوی تعیینی و تخییری بودن وجوب نمازجمعه از منظر مذاهب خمسه بپردازد.
-
- بیان مسئله
ازگذشته در فقه این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است که آیا وجوب نماز جمعه، وجوب تعیینی است یا تخییری؟ فقهای شیعه و علمای اهل سنت دراین زمینه نظرات مختلفی را ارائه نمودهاند.
دراین تحقیق مسئله اصلی این است که آیا به اسـتـناد منابع وادله فقهی مذاهب خمسه، وجوب نمازجمعه تخییری است یا تعیینی؟
-
- سؤالات تحقیق
الف) سؤال اصلی
مبانی و ادله فقهی تخییری یا تعیینی بودن وجوب نماز جمعه نزد فقهای شیعه و علمای اهل سنت چیست؟
ب) سؤالات فرعی
مبانی و ادله فقهی شیعه حاکی از وجوب تعیینی نماز جمعه است یا وجوب تخییری؟
مبانی و ادله فقهی مذاهب اربعه اهل سنت حاکی از وجوب تعیینی نماز جمعه است یا وجوب تخییری؟
آیا نماز جمعه نزد مذاهب خمسه از مناصب خاص امام و حاکم است؟
-
- فرضیهی تحقیق
بررسی مبانی و ادله فقهی نماز جمعه نزد فقهای شیعه بیانگر وجوب تعیینی نماز جمعه در زمان حضور امام(ع) و وجوب تخییری نماز جمعه درعصرغیبت، نزد اکثر متأخرین است.
بررسی ادله و آرای علمای مذاهب اربعه نشاندهنده وجوب تعیینی نماز جمعه است.
نماز جمعه نزد شیعه از شئون و مناصب خاص امام معصوم(ع) است که باید توسط ایشان یا فرد مأذون از طرف ایشان اقامه گردد؛ ولی مذاهب اهل سنت (جز مذهب حنفیه) نماز جمعه را منصب خاص والی یا حاکم نمیدانند.
-
- پیشینه تحقیق
حکم به تعیینی یا تخییری بودن وجوب نماز جمعه چون نیاز به رجوع و استنباط از ادله فقهی آن دارد از اینرو فقط در سطح دروس خارج فقه در حوزههای علمیه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و بررسی تفاوت دیدگاه فقهای شیعه و علمای اهل سنت، با رجوع به ادله، پژوهشی نو وجدید میباشد. برخی فقهای متقدم در ضمن کتاب الصلوه و بعضی دیگر دررسالهای مستقل بدان پرداختهاند.
اما بعد از تحقق حکومت اسلامی، در این سالها (از ابتدای انقلاب تا کنون) در حوزههای علمیه بیشتر به این موضوع پرداخته شده و کتب مستقلی با عنوان صلاهالجمعه تدوین گردیده است.
-
- ضرورت تحقیق
تقریب بین مذاهب اسلامی؛
مطالعه و بررسی مبانی وادله فقهی مذاهب خمسه درمورد نمازجمعه؛
توجه به ابعاد و آثارسیاسی، اجتماعی و فرهنگی نمازجمعه در زمان حاضر، ضرورت هرچه بیشتر این تحقیق رااشکار میسازد.
-
- اهداف تحقیق
تبیین مسئله فقهی و تکلیف عبادی، سیاسی و اجتماعی مسلمانان در زمان غیبت، در خصوص موضوع مورد تحقیق.
استنباط حکم موضوع تحقیق ازمبانی فقهی و تعیین تکلیف شرعی.
شرح و بسط مبانی فقهی موضوع تحقیق در مطالعه تطبیقی با نظرات اهل سنت.
-
- جنبه نوآوری تحقیق
۴-۲-۱) توصیف متغیرهای تحقیق
قبل از ورود به مرحله تجزیه و تحلیل داده ها ، ضروری می باشد که تمام متغیر های تحقیق توصیف شوند . در این راستا گزارشی توصیفی از سن ، جنسیت ، تحصیلات و متغیر های تحقیق ارائه شده که این نوع اطلاعات در قالب جداول و نمودارها به شرح صفحات بعد ارائه شده است .
۴-۲-۲) سن
مطابق جدول( ۴-۱)، میانگین سن پاسخگویان ۴۴/۳۵ سال ،حداقل سن آنها ۲۳ سال و حداکثر سن آنها ۵۰ سال و دارای انحراف معیار ۸۸/۵ می باشد.
جدول۴-۱) جدول توصیف سن
۴-۲-۳) جنسیت
با توجه به جدول (۴-۲ ) ، معادل ۶/۳۲ درصد از پاسخ دهندگان زن و ۴/۶۷ درصد از آنها مرد هستند.
جدول۴-۲) جدول توزیع فراوانی جنسیت
۴-۲-۴)تحصیلات
با توجه به جدول( ۴-۳ ) ، معادل ۹/۱۹ درصد از پاسخگویان دارای مدرک دیپلم، ۱/۲۷ درصد از آنها دارای مدرک فوق دیپلم و ۷/۴۹ درصد دارای مدرک لیسانس و ۳/۳ درصد از آنها دارای مدرک فوق لیسانس و بالاتر می باشند.
جدول ۴-۳) جدول توزیع فراوانی تحصیلات
۴-۲-۵) کسب دانش
مطابق جدول (۴-۴) میانگین کسب دانش معادل ۷۳/۳ و با انحراف معیار ۷۰/۰ می باشد. کمترین امتیاز مربوط به کسب دانش معادل ۲۵/۱ و بیشترین امتیاز معادل ۵ می باشد.
جدول۴-۴) جدول توصیفی متغیر کسب دانش
۴-۲-۶) تسهیم دانش
مطابق جدول (۴-۵) میانگین تسهیم دانش معادل ۳۹/۳ و با انحراف معیار ۸۰/۰ می باشد.کمترین امتیاز مربوط به تسهیم دانش معادل ۳۳/۱ و بیشترین امتیاز معادل ۰۰/۵ می باشد.
جدول۴-۵) جدول توصیفی متغیر تسهیم دانش
۴-۲-۷ ) بکارگیری دانش
مطابق جدول (۴-۶) میانگین امتیاز بکارگیری دانش معادل ۷۷/۳ و با انحراف معیار ۶۹/۰ می باشد. کمترین امتیاز مربوط به بکارگیری دانش معادل ۲ و بیشترین امتیاز معادل ۵ است.
جدول۴-۶) جدول توصیفی متغیر بکارگیری دانش
۴-۲-۸ ) مدیریت دانش
مطابق جدول (۴-۷) میانگین امتیاز مدیریت دانش معادل ۶۳/۳ و با انحراف معیار ۶۵/۰ می باشد. کمترین امتیاز مربوط به مدیریت دانش معادل ۵۶/۱ و بیشترین امتیاز معادل ۷۸/۴ است.
جدول۴-۷) جدول توصیفی متغیر مدیریت دانش
۴-۲-۹ ) عملکرد
مطابق جدول (۴-۸) میانگین امتیاز عملکرد معادل ۷۰/۳ و با انحراف معیار ۶۴/۰ میباشد. کمترین امتیاز مربوط به عملکرد معادل ۲۵/۲ و بیشترین امتیاز معادل ۸۳/۴ است.
جدول۴-۸) جدول توصیفی متغیر عملکرد
۴-۳) آمار استنباطی:
۴-۳-۱) آزمون فرضیات تحقیق:
آزمون فرضیه به روندی گفته می شود که به کمک آنها، وجود روابط یا اختلاف مفروض، بین متغیرهایی که در فرضیه های تحقیق ادعا شده است، مورد بررسی قرار می گیرد. در این قسمت نتایج حاصل از کاربرد روش های استنباطی ارائه شده است. روش معمول در آزمون فرضیات بدین نحو است که در ابتدا فرضیات آماری مطرح شده، سپس بر اساس نتایج حاصل از نرم افزار آماری SPSS، نسبت به تایید یا رد فرضیه مورد نظر اقدام می گردد.
۴-۳-۲) آزمون کولموگروف –اسمیرنوف :
در این قسمت به بررسی فرضیه های پژوهش می پردازیم. همانگونه که در فصل سوم بیان گردید، با توجه به نوع فرضیه از آزمون ضریب همبستگی استفاده می کنیم. جهت مشخص نمودن نوع ضریب همبستگی(پارامتریک یا ناپارامتریک)، ابتدا از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده می کنیم که به شرح زیر است:
: توزیع داده ها نرمال است.(ادعا)
: توزیع داده ها نرمال نیست.
در جدول پایین مشاهده می گردد، از آنجاکه سطح معنی داری متغیر ملاک(عملکرد) و پیش بین ( مدیریت دانش) بیشتر از ۰۵/۰ است(۱۱۹/۰=SIG ) و (۲۱۰/۰=SIG ) بنابراین توزیع داده ها نرمال است و می توان از آزمون پارامتریک مانند ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده نمود۰
جدول ۴-۹) آزمون کولموگروف-اسمیرنوف
۴-۳-۳) آزمون فرضیه اصلی:
فرضیه اصلی : بین مدیریت دانش و عملکرد کارکنان در بانک صادرات استان اردبیل رابطه معناداری وجود دارد.
«ان العبد لیذنب الذنب فید خل به الجنه یکون نصب عینیه تایبا فارا حتی یدخل به الجنه» ؛ بنده گناهی می کند وبه وسیلۀ آن به بهشت می رود زیرا گناه پیوسته در خا طر اوست و وی توبه کنان و از گناه گریزان است(پاینده،۱۳۶۷، ص ۱۳۱).
۲ـ ۶ـ۱۱ توبه و عفو خدا
توبه دری به سوی گذشت و عفو خداست.
«انت الذی فتحت لعبادک بابا الی عفوک فسمیته التوبه»؛تویی که برروی بندگا نت دری به سوی بخشش گشودی وآن را توبه یا (بازگشت)نامیدی (مصباح المنیر، ۱۳۷۴، ص۱۶۲).
۲ـ ۶ـ ۱۲ توبه و نعم الهی
گناهان مانع رزق بندگان است؛ برای آنکه از گناهان توبه کنند.
«ان الله یبتلی عباده عند الاعمال سیئه بنقص الثمرات و حبس البرکات و اغلاق خزائن الخیرات لیتوب تایب»)؛ خداوند بندگان خود را که گناه کارند، با کمبود میوه ها و جلوگیری از نزول برکات، و بستن در گنجهای خیرات آزمایش می کند برای آن که توبه کننده ای بازگردد. (دشتی،۱۳۷۶ ص۷۲ )
۲-۶-۱۳ توبه وسعۀ رحمت
گناهان اگر به آسمان هم برسد خداوند توبه را می پذیرد.
«لوا خطاتم حتی تبلغ خطایاکم السماء ثم تبتم لتاب الله علیکم»؛ اگر آن قدر خطا کنید که خطا ها یتان به آسمان برسد و سپس توبه کنید خدا توبۀ شما را می پذیرد (پاینده، ۱۳۶۷، ص ۴۸۹).
« قد جعل الله سبحا نهُ الاستغفار سبباّ لدرورالرزق ورحمه الخلق»؛هما نا خدا استغفار وآمرزش خواستن را وسیلۀ دائمی فرو ریختن روزی و مو جب رحمت آفرید گان قرار داد(دشتی ،۱۳۷۶،ص۷۲)
۲-۶-۱۴توبه ودرمان
گناه بیماری ودوای آن توبه است.
«الذنوب الداء والدّواء الاستغفار والشفاءان لا تعود»؛گنا هان دردند وداروی ان استغفار است وشفا ی این بیماری آن است که دیگر به گناه باز نگردی(رسولی محلّاتی،۱۳۸۵،ص۵۱)
۲-۷سر گذ شت تو به کنند گان درقرآن کریم
در قرآن مجید سر گذشت توبه کنندگان بیان شده است؛ مانندتوبۀآدم(ع)و توبۀ یونس(ع) و قوم او،توبۀ ابو لبابۀ انصا ری ،که درذیل به بعضی از آن ها اشاره می شود:
۲ـ ۷ـ۱ توبۀ انبیاء(ع)
۲-۷-۱-۱توبۀآدم (ع)
خداوند تبارک وتعالی آدم (ع) را دربهشت ازنزدیکی به درخت نهی کرد امّا شیطان،آدم(ع)را فریب داد؛با ترک اولی و استفادۀ از میوۀ آن، از بهشت رانده شد؛به زمین آمدوسال های بسیاری گریه کرد.
آن حضرت خدا را به حق خمسۀ طیّبه یعنی محمّد (ص) ،علی(ع) فاطمه (ع)،حسن (ع)وحسین (ع)سوگند دادکه توبه اش را بپذیرد و خداوند توبۀ او را پذیرفت (مقتبس ازرسولی محلّاتی،۱۳۷۳،ص۲۳).
۲-۷-۱-۲توبۀیونس(ع)
یونس(ع) درسرزمین نینوا بیش از صد هزار نفر را به توحید و پرستش خدای یگانه دعوت کرد؛گویادو نفر به او ایمان آوردندوگروه کثیری دعوتش را نپذیرفتند.
یونس(ع)دیگرنتوانست تحمّل کند، آن هارا نفرین کردوعذاب الهی نزدیک شدحضرت ازمیانۀ قوم خودخشمناک بیرون رفت تا به دریا رسید ،سوار برکشتی، که نهنگی مانع حرکتش شد ؛ به قید قرعه حضرت یونس (ع)را به دریا انداختند. نهنگ یونس(ع) را بلعید؛خداوند به ماهی وحی فرستاد هیچ استخوانی را از او مشکن و هیچ پیوندی را از او قطع مکن.
یونس(ع)به سبب ترک اولی درپیشگاه پروردگارصدا زد «لا اله الّا انت سبحانک انّی کنت من الظالمین»(انبیاء،۸۷)؛جز تو معبودی نیست ،منزّهی تو!من از ستمکاران بودم.
دعایش اجابت شد و از غم نجات یافت .قوم او نیز بعد از بت پرستی همگی موحد و خدا پرست شدندودعوت او را پذیرفتند. (مقتبس ازطبا طبا یی،۱۳۶۶،ج۱۷،ص۲۸۸).
توبۀ انبیاء (ع) باتوبۀ عوام تفا وت داردکه توضیح آن بعداّ خواهد آمد.
۲-۷-۲توبۀ جوانان
۲-۷-۲-۱توبۀ بهلول
جوانان بسیا ری از گنا ها ن تو به کرده اندکه راه ورسم بندگی خدای- عزّ وجل- را به رهروان آموخته اند ؛ پیامبر گرامی اسلام فرمود: «ما من شیءٍ احبُّ الی الله – تعالی- من شابٍ تائب» ؛ هیچ کس پیش خدای والا محبوب تر از جوان توبه گر نیست(پاینده،۱۳۶۷،ص۵۵۴).
یکی ازآن جوا ن ها ،بهلول نبّاش است؛او جوانِ زیبایی بود. روزی گریان نزد رسول خدا (ص)آمد وسلام کرد؛حضرت جوابش رادادوفرمود:« ای جوان برای چه گریه می کنی؟»اوگفت:«چگونه گریه نکنم با این که گنا ها نی مرتکب شده ام که اگر خدای عزّوجلّ مرا به برخی ازآن ها مؤاخذه کند به دوزخم خواهد برد.
حضرت فرمو د: « وای بر تو ای جوان آیا نمی خواهی یکی از گناهانت را بگویی» جوان گفت : «یارسول الله می گویم» او گناهِ خود را شرح داد .رسول اکر م (ص) بسیارنارا حت شدند واو رابه شدّت از نزد خود راندند . جوان گنهکار برای توبه به کوه های اطراف مدینه رفت و مدت چهل شبانه روز به گریه و زاری مشغول شد؛ سپس خدای مهربان این آیه را نازل کرد:« و الذین اذافعلوا فاحشه او ظلموا انفسهم ذکرواالله فا ستغفروا لذنو بهم ومن یغفرالذنوب الاّ الله…» (آل عمران، ۱۳۵)؛و کسانی که هر گاه مرتکبِ عمل زشتی شوند یا به خود ستم کنند خدا را یاد کرده و برای گناهان خود طلب آمرزش کنند وکیست جز خدا که گناهان را ببخشد.
چون آیه نازل شد،
« حضرت با اصحاب به راه افتادند وبه کوهی که جوان درآن بود آمدند وجای او را پیدا کردند.دیدندکه میان دو سنگ ایستاده ودست های خودرا به گردن بسته ورو یش –ازشدّت آفتاب-سیاه شده و مژگانش-از گریۀبسیار-ریخته و با زاری به در گاه خداوند چنین می گوید:«ای آقای من مرا خوشروی وزیبا آفریدی ،ای کاش می دانستم در بارۀ من چه اراده داری می خواهی مرا در آتشت بسوزان
ی یا در پناه خویش مأوا دهی؟ تو احسان فراوان به من کردی و نعمت بسیار به من دادی؛ای کاش می دانستم سر انجام به بهشتم می بری یا به سوی دوزخم می رانی؟خدایا !خطای من از آسمان ها،زمین ،کرسی وعرش عظیم توبزرگ تر است؛ای کاش می دانستم که خطایم رابخشیده ای یا روز قیامت مرا رسوا می کنی. پیوسته این سخنان را می گفت و می گریست و خاک بر سر می ریخت در حالی که درندگان در اطراف او اجتماع کرده وپرندگان بالای سرش صف زده بودند. در این وقت رسول خدا(ص) پیش رفت و دست های او را از گردنش گشود و خاکِ روی سرش را پاک کرد وبه او فرمود:ای بهلول !مژده که از آتش دوزخ آزاد گشتی. آن گاه رو به اصحاب خود کرده وفرمود :شما نیز ما نند بهلول گنا ها ن خودرا جبران کنیدوآیه ای را که خدا در بارۀ او نازل کرده بود برایش خواند و او را به به بهشت نوید داد(رسولی محلّاتی،۱۳۸۵،ص۷۲).
۲ -۷-۳ توبۀمتخلّفان
دریکی از جنگ های صدر اسلام رسول اکرم(ص)با گروهی از مسلمانان برای دفاع از سر زمین مسلمانان عازم تبوک شدند.
گروهی از مردم و منافقان و سه نفر از آن ها به نام های مراره، کعب و هلال، از شرکت در جنگ خودداری کردند. پس از بازگشت مسلمانان ازجنگ، آن سه نفر برای عذرخواهی به نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم رفتند .
امّا نه تنها پیامبر خدا(ص)، بلکه مردم نیز از سخن گفتن با آنها خودداری کردند و زندگی بر آن سه نفر بسیار سخت شد تا حدی که آنها مجبور شدند برای توبه به کوه های اطراف پناهنده شوند. پنجاه روز طول کشید تااین آیه نازل شد:« و علی الثلاثه الذین خلفوا حتی اذا ضاقت علیهم …»(توبه،۱۱۸)؛وهم چنین آن سه نفرکه (از شر کت در جنگ تبوک) تخلّف جستند (ومسلما نان با آنان قطع رابطه نمودند)تا آن جا که زمین با همه وسعتش تنگ شد. و خداوند توبه آ ن ها را پذیرفت. (مقتبس از رسولی محلّاتی،۱۳۸۵،ص۶۸) .
۲ -۷- ۴سرگذشت توبه کنندگان در احادیث معصومین(ع)
۲-۷-۴-۱ توبۀراهزن
مردی با خا نواده اش به سفر دریایی رفتند.در راه کشتی آن ها شکست وتنها زن آن مرد خود را به ساحل رساند.راهزنی زن رادیدوخواست با او بیامیزد.
زن به سبب گناه ازخداوند ترسان بود ومی لرزید. راهزن ازآن با خبرشد و بدون آن که با او کا ری انجام دهد، برخاست و تصمیم گرفت توبه کند.و آن چنان قربی نزد پروردگار یافت که گناهان گذشتۀ او آمرزیده ومستجاب الدعوه شد(مقتبس از کلینی،ج۳،ص۱۱۱) .
۲-۷-۴-۲توبۀ مردگنهکار
روزی مردی نزد امیر مؤمنان علی(ع) آمد وبه عمل بسیارشنیعی اعتراف کرد. آن مرد سه مرتبه اقرار خود راتکرا رکرد در مرتبۀ چهارم حضرت فرمود :
« پیامبر (ص)دراین واقعه سه حکم فرموده است هریک را می خواهی اختیار کن :یکی این که دست وپا یت را ببندند و از کوه پرتابت کنند یا ان که با شمشیر ترا بکشند یا با آتش ترا بسوزانند»او گفت :«سوخته شدن با آتش راانتخاب کردم ».
گودالی پر از آتش برایش مهیّاکردند؛درحالی که آن مرد گریه می کرد برخا ست و درمیان آتش نشست.حضرت امیر المؤمنین گریه کردند ودیگران نیز گریه کردند سپس آن حضرت فرمود :«بر خیز ای مرد که ملائکه آسمان وزمین را به گریه درآوردی به درستی که خداوند تو به ات را پذیرفت»( مقتبس از دستغیب،۱۳۸۸،ص۲۲۷) نتیجه این که توبه درقرآن کریم ، بازگشت از جمیع گناهان است ؛آن چه رضای خدا در آن نباشد، توبه از آن لازم است توبه از عدم پرداخت زکات ،توبۀ فرار از جهاد،توبه از خوردن مال یتیم،توبه ازنافرمانیِ خدا ورسول او، توبه از پیروی هوای نفس ،توبه ازشایعه پراکنی وا نتشارسخنان بی اساس توبه ازتوجیه گناه،وگناهان بسیارِ دیگرکه آثار زیّان بار اجتماعی وفردی آن را نمی توان از نظر دور داشت. اگر در قرآن توبه از گناهان خاصی مطرح شده است آن ها از مصادیق توبه است؛دامنۀ توبه زمان ، مکان را در می نورددوگستره ای به وسعت حیات بشریّت را در بر می گیرد. هر کس به اندازه بینشِ عر فا نی خود از توبه استفاده می کند ؛ سالک با عبودیّت مراتب توبه را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارد تا به مراحل با لای توبه نائل شود. خداوند تبا رک و تعالی می فرماید : « والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا…»(عنکبوت،۶۸)؛آنها که درراه ما(با خلوص نیّت) جهاد کنند قطعاً به راه های خود هدایت شان خواهیم کرد. توبه بزر گ ترین جهاد ،مبارزه بادشمن ترین دشمنان ، یعنی بت نفس است «واجعل نفسک عدواّ تجا هده «؛ نفس خویشتن را دشمنی قرار ده که با او مبارزه می کنی ( همان،ص۷۴). و حاصل این پیکار لقای پروردگار است «من کان یرجوا لقاء ربۀ فلیعمل عملاّ صالحا ولا یشرک بعباده ربّۀ احدا»(کهف،۱۱۰)؛هرکس که به لقای پروردگارش امید دارد باید کا ری شایسته انجام دهد و هیچ کس را در در عبادت پروردگا رش شریک نکند.آراءِ مفسرین نیز مشابه یکدیگراست و تفاوت چندانی با یکدیگرندارند.
فصل سوم
تحلیل عرفانی توبه
درآمد
در این فصل آثار بزرگان و مشایخ عرفان و تصوف در کتاب های منثور بررسی و تجزیه و تحلیل شده است. به همین علت فصل جداگانه ای برای آن در نظر گرفته نشده و در پایان حکایت های توبه کنندگان آمده است. البته باید به این نکته توجه داشت که تا پایان قرن ششم بحث گسترده ای درباره توبه نشده، مطالب، مجمل و سربسته ارائه شده است و هر یک به گوشه هایی از بحث اشاره کرده اند.
۳ـ ۱ تعریف توبه
۳ـ ۱ـ ۱ توبه در لغت
معانی متعددی برای توبه آمده است: