دیگر شیوه رایج تزیین فرش، آراستن حاشیه آن است. در اغلب موارد می تواند، انجام این نوع تزیین جبری باشد و گاه نیز، اختیاری. امروزه حضور نقوش متنوع تری را نسبت به گذشته در حاشیه ها شاهد هستیم که دلیل وجودشان را فقط تمایل به ارائه آنها و ایجاد هماهنگی و چشم نوازی بیشتر فرش می توان دانست. در بعضی فرش ها نیز،تأکید کمتری به نقش مایه ای خاص می شود، در چنین مواقعی حضور حاشیه را تنها برای ایجاد جلوه، تعیین محدوده ها ، تفکیک فضاهای موجود درفرش و محدود کردن بارز آنها دانست.
۳-۱۴-۸ تزیین بخش های مهم:
در بعضی موارد استفاده بیشتر از تزیینات در مهمترین قسمت ها باعث بالا رفتن ارزش فرش می گردد.مثلاً در قسمت زمینه و الم که وجه تمایز فرش ترکمن با دیگر فرش های موجود است و در گذشته دارای نقوشی معین بوده، به علت مکان قرارگیری آن در فرش می تواند، بر ارزش فرش افزوده و چشم مخاطب را به زمینه فرش بکشاند. لیکن امروزه گاه شاهد فرش های ترکمنی ای هستیم که، الم از آن حذف گردیده است.
۳-۱۴-۹ نمادپردازی:
در هنر اقوام ابتدایی، امکان تفکیک دو عنصر وجود داشت: یک، جنبه صوری نقش ها، که به تنهایی منشأ زیبایی است و دیگر، محتوای آن فرم. درمورد دوم ، محتوا خود، موجب بالا رفتن ارزش هنری نقش مایه خواهد شد. دلیل این امر را شاید بتوان، پیوند هایی دانست که منجر به خلق اثر یا عملی هنرمندانه می شود. تزیینات بکار رفته در میان قبایل سراسر دنیا ارزش مشخصی دارند و در واقع با معنی اند و در اینصورت قابل تفسیر نیز هستند. این پدیده، در دستبافته های ترکمن به خوبی قابل مشاهده است.
۳-۱۴-۱۰ فقدان ثبات تفسیر:
در برخی موارد مفسران، امکان درکی واحد از یک نقش، به سبب همبستگی و نظم آشکار میان شکل و محتوای آن را،قوی می دانند. اینکه یک نقش می تواندتنوع معنایی داشته باشد یا برعکس شکل های مختلف می توانند تعاریف مشابهی داشته باشند نشان می دهد که معانی مورد استفاده برای توصیف نقش ها را نباید، ساده انگاشت. بلکه همبستگی مشخصی بین شکل هنریرایج و تعدادی از تفکرات وجود دارد. تفکراتی که مطابق با فرهنگطایفه یا حتی طبق علاقه زودگذر شخص مفسر بوجود آمده و قبلاً در مورد فرش ترکمن به آن اشاره شده است.
۳-۱۴-۱۱ فقدان یکدستگی نمادها:
مفهوم نقش مایه ها نه تنها متنوع اند، بلکه تعاریف ارائه شده درباره اشکالی که شیء معینی را تزیین کرده اند اغلب فاقد انسجام اند. در واقع، مواردی که تمامی عناصر تزیینش، تفسیر نمادین معینی و واحدی داشته باشد بسیار نادر است. با وجود اینکه عناصر نقش مایه غالباً به شکلی واحد تفسیر نشده اند، به نظر می رسد مفهوم آنها نیز در مجموع در ذهن فردی که آنرا بیان کرده کاملاً روشن بوده است. ظاهراً در اکثر موارد، مفاهیم پیشنهاد شده از دیدگاه ما عاری از هر گونه تجانس است. معنی هایی که افراد مختلف در زمانه های مختلف از شکل های واحد برداشت می کنند آن قدر متنوع است که مشکل بتوان تصور کرد صرفاً با نام نقوش سر و کار داریم.بطور مثال، درتبیین معنای نقش «قافسه گل» در فرش یموت، عده ای چون استاد نیازی، آن را نماد پرنده ای می دانند که در سواحل دریای خزر زندگی می کند و از طرفی، خانم پوری از فعالان و اساتید فرش بافی، آن را نماد جوانان اسیر و دربند ترکمن می دانند که مادر ترکمن، این نقش را به یادگار آنان بافته است.
۳-۱۴-۱۲ نام نقش ها:
تراکمه، نقوش اصلی زمینه خود را گل یا گول می نامند و بعضاً هر طایفه داری گل مخصوص به خود می باشد. گل ترکمن همان ترنج یا حوض در قالی های ایران است. گل های ترکمن را می توان به سه دسته گل های مشابه، گلهای غیر مشابه و ساندیق(صندوق) تقسیم کرد. چخماق و خمتاز نام دو نقشی است که در تزیین حاشیه ها بکارمی روند و دسته چهارم، نقوش مربوط به تعاویذ است وآنها را نمادهایی برای دفع چشم زخم محسوب می کنند. همچون خیزابی و گوشواره ها. (مجابی،۳۳۶:۱۳۸۸)
۳-۱۴-۱۳ توزیع جغرافیایی تفسیر طرح های مشابه:
بعلت کمبود شواهد تاریخی در مطالعه نقوش، پیگیری شواهد غیرمستقیم راهگشای مطالعات خواهد بود. یکی از روش های مطالعات غیر مستقیم، توجه به توزیع جغرافیایی است.این راه، یکی از مهمترین شیوه هایی است که اجازه می دهد از مسئله توسعه تاریخی مردمانی که مستندات مکتوب ندارند و فرهنگ هایی که پیشرفتشان در اسناد باستان شناسی دیده نمی شود پرده برداریم. در واقع با احتمال بالایی می توانیم رابطه بین گونه های فرهنگی و توسعه تدریجی آنها را با تحلیل چگونگی توزیع پدیده ها ی قومی و تنوعشان در بخش های مختلف منطقه ای که مشاهده شده اند شناسایی کنیم. این شیوه ه با روشی که زیست شناسان در مورد توزیع تدریجی گیاهان و حیوانات مطالعه می کنند شباهت بسیاری دارد.
شباهت سبک شناختی یا به زبان بهتر، هویت نقش مایه های فرش در بین تراکمه جهان، گاه چنان قوی و آشکار است که احتمال وجود چندین سرچشمه مستقل راباید کاملاً منتفی دانست.برای نمونه می توان به هندسی و متراکم بودن نقوش و محدود بودن تعداد رنگ ها در فرش تراکمه، در گذشته اشاره کرد.
۳-۱۴-۱۴استنباط ازمعنی:
وقتی بدنبال مفهوم نقش مایه ای چون نقوش بر روی قارچین می رویم متوجه می شویم که نقوش می توانند معانی کاملاً مختلفی داشته باشند. همانطور که قبلاً اشاره کردیم همه اعضا مختلف یک طایفه، تفسیر یگانه ای از شکل نماد ها ندارند. برای مثال می توان به تفاوت تفسیری خانم پوری، خانم خانجانی و خانم عادلی، سه تن از بافندهای فعال و سرشناس استان گلستان در مورد نقش قابسه گل اشاره نمود. بافندگان عادی، معمولاً هیچ نظری درباره مفاهیم این طرح ها و نقش مایه ها ندارند و تنها مهارت فوق العاده ای در اجرای ذهنی بافت نقوش دارند.
۳-۱۴-۱۵ ثبات نمونه های شیوه کار در مقابل ثبات تفسیر:
یک شکل می تواند معانی متفاوتی داشته باشد بی آنکه خود شکل تغییر کند، در حالیکه تفسیر آن نه فقط در بین قبایل بلکه در بین خود افراد طایفه هم می تواند متفاوت باشد. بدلیل فقدان مستندات تاریخی، نخستین گام در فهم محتوای یک نقش مایه،پرس و جوی مستقیم از میان بافندگان است. در تحقیقات به عمل آمده، آنچه که در فرش اصیل ترکمن به چشم می خورد، ثبات ساختاری، خود فرش است و گاه استفاده از یک نماد مشترک در متن اصلی، در بافته های بسیاری از طوایف ترکمن است.
۳-۱۴-۱۶ سوءتغییر درتقاضا:
عدم برنامه منسجم و هدایت ناقص دربافت، حجم تولید و انجام مبادلات از عوامل مهم در کاهش کیفیت بافت فرش شده است.
۳-۱۴-۱۷ تأثیر سطوح تزیینی:
تمامی سبک های هنری را می توان، بر پایه اجماع عناصر متعدد و مشخصی دانست که هرکدام بنا بر کیفیت اجرایی خود، می توانند تأثیرشگفتی بر مخاطب خود بگذارند.
۳-۱۴-۱۸ سبک:
عناصر مشخص ( تقارن – ریتم– اهمیت یا تعیین حدود و شکل) برای بیان یک سبک خاص کافی نیستند زیرا این عناصر در تمامی هنرهای تزیینی جنبه بنیادین دارند.اغلب گرایش به تنوع نقوش را می توان در هنر موزه ای و تجاریمشاهده کرد.پس از پیروزی انقلاب، نیز گرایش های مذکور لزوم تغییرات را در فرش ترکمن ایجاب کرده است.
۳-۱۴-۱۹ ثبات شکل:
جوامع ابتدایی به ندرت به تغییر تمایل نشان می دهند،بالعکسدر کشورهای مدرن شاهد پدیده ای به نام مد هستیم. ثبات معماری داخلی خانه ها و نیز نحوه آذین بندی آن(با وجود همه تغییرات جزیی)، ظاهرساختمان ها، عادت های غذایی،سبک پوشش و نوع انتخاب لباس های مردان و زنان، همه و همه نمونه هایی از تمایل تراکمه به ثبات شکلی و حفظ سنت است.با توجه به مراودات و ارتباطات سریع همه جانبه، امروزه شاهد تغییرات کلی در نحوه زندگی تراکمه هستیم.
۳-۱۴-۲۰ تبدیل شکل در موارد جدید:
ثبات ساختاری، در بسیاری از موارد در فرش هایی دیده می شود که مصرف شخصی و یا سفارشی داشته باشند.رها نمودن اسلوب قدیمی ممکن است ناشی از تقاضا برای تولیدات انبوه، نیاز سنجی بازار، ….و شاید ناشی از ابتکار حاصل از تمایلات خلاقانه درونی بافنده باشد. در هر صورت، باعث گسستن از گذشته می گردد.خوشبختانه، اغلب نقوش قدیمی، شکل اصیل خود را حفظ کرده اند.
۳-۱۴-۲۱ تعیین فنی شکل:
تعدادی از نقش مایه های ساده تزیینی از نظر ساختاری مشخص اند. بکارگیری شش و هشت ضلعی های مکرر متن فرش و نیز نقوش متحد المرکز داخل آنها، نیازمند دقت زیاد در بافت دارد.البته کیفیت پشم، نوع دار و ابزار…تعین کننده ظرافت و ایجاد نقش های مستطیلی، چهارخانه، مورب، پلکانی یا سایر اشکال کامل را میسر می سازد. نقش مایه هایی با طرح یکسان، اصول تقارن- تعادل، تکرار آهنگین و برجسته سازی بعضی نقاط یا خطوط، بافنده را به نتایج مشابه می رساند.
۳-۱۴-۲۲ ویژگی انحصاری سبک:
در بعضی از موارد، نقش مایه های ساده، که مستقلاً توسعه یافته اند دارای ویژگی سبکی منحصر به خود می باشند. به گونه ای که هر منطقه، می تواند نقشی متفاوت با منطقه ای دیگر داشته باشد. برای نمونه می توان به تمایز گل های تراکمه افغان و ترکمن های ایران اشاره کرد.
۳-۱۴-۲۳ نقش مایه های ترکیبی:
گل های ترکمن را می توان مجموعه ای از نقش مایه های معنا داری دانست که معنایی خاص خود را داشته و با همنشینی در کنار نقش مایه های دیگر، مفهوم و مطلب تازه ای را بیان می کند. بی شک، انتظار چنین برداشتی معنا دار تنها در تحلیل نقوش فرش اصیل، امکان پذیر می باشد.
۳-۱۴-۲۴ بافنده در محدوده فرهنگی خود:
گاه شناخت بهتر رفتار بافنده وعواملی که او را در انجام کارش پیش می برد در فهم فرهنگ مورد مطالعه مفید خواهد بود. زیرا برای درک عمیق ترین افکار و احساسات هنرمند باید مردمان صاحب سبک را از نزدیک شناخت. تولیدات هنری سراسر جهان نشان دهنده این نکته اند که محدودیت ها ی سبکی باعث می شوند خلاقیت هنرمندانی که بیشترین باروری را دارند با محدودیت مواجه شود.این پدیده، در بین اساتید و بافندگان فرش در دگرگونی نقش های فرش ترکمن کماکان حاکمیت دارد.
۳-۱۴-۲۵ سیطره سبک بر نو آوری:
مردم شناسان، این تصور را که، نوآوری در مقابل تکثیر منظم طرح های قدیمی سرکوب می شود، خطا می پندارند.اگر چه نو آوری عموماً از ترکیب نقش مایه های قدیمی ایجاد می شود، با این وجود، خلق کنندگان طرح های جدید بر این باورند که در طراحی فرش نوآوری خاصی انجام داده اند.
نوآوری درفرش ترکمن ، بیشتر حول محور جابحایی نقوش، تنوع وتعداد رنگ و نیزتغییرات در ساختار فرش صورت می گیرد. البته تعاملات فرهنگی، در این نو آوری ها، نقش کلیدی دارد.
۳-۱۴-۲۶عناصر شاخص سبک:
با توجه به مجموعه نقش مایه های گردآوری شده از فرش ترکمن، می توان به این نتیجه رسید، که تعداد اشکال اولیه نه تنها زیاد است بلکه ویژگی آنها بر حسب خواست گاهشان نیز متفاوت است. چنانکه طوایف مختلف دارای گل های مخصوص به خود هستند که گاه می توان، زادگاه فرش را بر اساس نقوش معین نمود. در جامعه مورد مطالعه، اشکال ضمن حفظ اصالت از نظر ظاهری با دگرگونی مواجه هستند.
۳-۱۴-۲۷ نابسامانی های کیفی:
در دنیای امروز، مطلوبیت و مرغوبیت یک کالا، موجد تقاضا، شهرت و تسخیر بازار می گردد. فرش نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود. جفتی بافی۱۲، یک نواخت نبودن رنگ، کوبه نامنظم، سر کجی، ملیله پیچی۱۳ نامنظم، گلیم بافی نامنظم، پرداخت نا یکنواخت، عدم تناسب رج شمار و اندازه، عدم ظرافت، جملگی جزء عواملی محسوب می شوند که، افت کیفیت فرش و بی نظمی در بافت۱۴ را بدنبال خواهد داشت.
در حال حاضر، مکانیسم متداول بازار فرش ترکمن، بدین صورت است که بافندگان، مواد اولیه را از فروشندگان گرفته و تولیدات خود را به همانان در برابر اخذ دستمزد، واگذار می نمایند. بعضی از فروشندگان سودجوی نیز دستمزد اندکی را برای بافندگان در نظر می گیرند.همین امر موجب می شود تا بافندگان، فرش را با کیفیت پایین و در مدت زمان کوتاه تهیه کرده به صاحبان مواد اولیه تحویل دهند.
۳-۱۵ عوامل عمده، عدم ثبات رنگ در منطقه:
بر اساس تحقیقات خانم آق آتابای و آقای پوری، ۹۰% سلیقه و انگیزه خرید را در مشتری، کیفیت و ثبات رنگ تعیین می کند. در این میان، بی سوادی و کم سوادی اکثر قریب باتفاق رنگرزان منطقه، عدم آگاهی فنی و عدول از شیوه رنگرزی صحیح، نبود شناخت و آگاهی کافی آنان از رنگ های طبیعی و شیمیایی و نیز عدم نظارت صحیح مسئولین ذی ربط بر کار رنگرزان،از جمله عوامل کاهش کیفیت و زیبایی فرش ترکمن تلقی می گردد.
۳-۱۶ مشکلات فرش ترکمن در مصاحبه با بافندگان:
جمعی از بافندگان و دست اندرکاران این هنردستی معتقدند: عدم دسترسی به مواد اولیه مرغوب، هزینه بالای تولید، دستمزد کم،نبود حمایت مالی، بی توجهی به آموزش، آشنا نبودن به نیازهای بازار و وجود رقابت ناسالم در آن، فقدان برنامه موجب گشته تا فرش اصیل ترکمن رو به فراموشی رود و جایگاه واقعی اش را از دست بدهد. این عده، در بیان راهکار خود، برپایی کارگاه های آموزشی، خرید تضمینی، بالا بردن کیفیت، شناسنامه دار کردن قالی، ترویج آموزش و اصول سنتی فرش بافی را در احیای مجدد قالی ترکمن ضروری می دانند.
تمایل دختران ترکمن به ادامه تحصیل و اشتغال در زمینه هایگوناگون، رفاه اقتصادی و جدا گشتن از بافت اجتماعی و در نهایت تغییر شیوه زندگی را میتوان،از دیگرعوامل مؤثر در خلاصه و خاتمه یافتن این هنر در مادر ترکمن دانست.
دانلود فایل ها در مورد : خلیقی.دگرگونی نقوش در فرش ترکمن پس از پیروزی انقلاب.docxِِِِِDDDDDOROST- ...