بعضی از پروژه ها ماهیتاً به یکدیگر وابسته باشند
محدودیتهایی مانند منابع مالی، نیروی کار، تجهیزات و گاهی پارامترهایی همچون ریسک و زمان کامل شدن پروژه مطرح باشد
حال با در نظر گرفتن شرایط فوق، کاملاً واضح است که تصمیم گیری و انتخاب در این مورد بسیار مشکل است. زیرا با تعداد زیادی گزینه با بدیلهای مختلف و در راستای اهداف و اولویتها و محدودیتهای مختلف روبرو هستیم. یکی از بهترین روشها برای تصمیم گیری در چنین مواقعی مدلهای ریاضی می باشند، که در این پایان نامه برای دسترسی به جواب بهینه (انتخاب بهترین ترکیب پروژه ها) از آن استفاده شده است.
۱-۴- ضرورت انجام تحقیق
با آگاهی به این امر که اکثر مسائل مطرح در مدیریت در نهایت معطوف به بهره وری و استفاده بهینه و حداکثر از منابع می باشد. کاملاً روشن است که در انتخاب پروژه نیزمساله تصمیم گیری بهینه مطرح می باشد. مساله ای که شاید یکی از مهمترین موضوعات سازمانها است و در کتب دانشگاهی نیز جایگاه خاص خود را دارد، در ارتباط با ارزیابی های اقتصادی فنی و همچنین امکان سنجی و یا مسائلی چون مدیریت و برنامه ریزی پروژه می باشد. درسازمان هایی با بلوغ مدیریت پروژه، مدیریت در زمینه وسیع تری و تحت نفوذ مدیریت طرح و مدیریت پورتفولیو وجود دارد. اولویت ها و استراتژی های سازمانی، بین پورتفولیو ها و طرح ها، و بین طرح ها و پروژه های منفرد اتصال داده شده اند. پروژه ها چه در طرح ها ویا پورتفولیوها، وسیله ای برای دستیابی به اهداف سازمانی که غالبا در مفهوم یک برنامه استراتژیک هستند می باشند. اگر با نگرش سیستمی به این موضوع برخورد شود دیده خواهد شد که بهینه بودن یک پروژه به تنهایی به معنای بهترین انتخاب برای سازمان با توجه به کلیه شرایط و دیگر پروژه های سازمان نیست. بلکه هر پروژه باید در راستای دیگر شرایط سازمان و با توجه به اهداف کلی سازمان انتخاب شود. به دلیل اینکه اگر چه پروژه هابه صورت منفرد می توانند منافع مجزایی داشته باشند اما در سطحی بالاتر به صورت یک طرح و یا یک پورتفولیو منافع هر یک می تواند بر منافع دیگر پروژه ها تاثیر داشته باشد بنابراین سازمانها نیاز دارند معیارهایی برای اولویت بندی پروژه ها در اختیار داشته باشند تا بتوانند موثرترین شیوه برای رسیدن به اهداف استراتژیک خود در سطح کلان دست یابند.
۱-۵- روش تحقیق
این تحقیق بر مبنای روش توصیفی و به اتکاء مطالعات انجام شده از کتب و مقالات معتبر انجام خواهد شد مدل نهایی شده از طریق نظر سنجی از افراد خبره ارزیابی خواهد شد.
۱-۶- فرضیه های تحقیق
با توجه به موضوع مورد مطالعه فرضیات مساله به شرح زیر می باشند:
برای تعیین پورتفولیو پروژه ها از روش برنامه ریزی راهبردی سلسله مراتبی استفاده می شود.
اولویت اهداف و راهبردها در سطح کلان در دسترس است.
استفاده از خبرگان برای تعیین اولویت اجرایی پروژه امکان پذیر است.
فهرست پروژه ها به صورت کلی در مرحله تدوین برنامه عملیاتی در دست است .
۱-۷- ساختار تحقیق
ساختار و چارچوب کلی این تحقیق مشتمل بر شش فصل است. فصل اول به بیان کلیات تحقیق شامل موضوع تحقیق، ضرورت انجام تحقیق، فرضیات و روش تحقیق می پردازد که از نظر شما گذشت. فصل دوم مرور ادبیات انتخاب پورتفولیو را دنبال میکند که در این فصل مفاهیم پروژه، پورتفولیو، برنامه ریزی استراتژیک، اولویت بندی پروژه ها بر اساس معیارهای استراتژیک و روش های انتخاب پورتفولیو بررسی شده است. در ادامه فصل سوم به تشریح مفاهیم مربوط به منابع و نگاه مبتنی بر منبع میپردازد. فصل چهارم به مدل برنامه ریزی ریاضی برای انتخاب پروژه های برتر می پردازد . فصل پنجم این تحقیق مربوط به مدلسازی برای انتخاب واولویت بندی پورتفولیو می باشد در انتها فصل ششم برای بیان نتایج تحقیق و ذکر پیشنهادهایی برای تحقیق آتی نگاشته شده است.
فصل دوم - مفاهیم مربوط به انتخاب پورتفولیو
۲-۱- مقدمه
انتخاب پروژه در یک سازمان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. مخصوصاً زمانی که به این امر واقف باشیم که اکثر سازمانها با این امر در گیر بوده و حتی گاهی بخش اعظم در آمدهای آنها از پروژه هایشان بدست می آید. تکنیک های زیادی برای انتخاب پروژه وجود دارند. اما باید دانست که در دنیای رقابتی امروز، تصمیمات در خلاء گرفته نمی شوند بدین معنی که در انتخاب پروژه نباید پروژه را بدون توجه به پروژه های دیگر، محدودیت ها و اهداف سازمان و دیگر ملاحظات انتخاب کرد. از اینجا می توان به اهمیت انتخاب صحیح یک پروژه با توجه به ترکیب پروژه های انتخابی پی برد.
از طرفی با نگاهی مختصر به پروژه های گوناگون، از پروژه های دولتی و ملی گرفته تا پروژه های یک سازمان تولیدی یا خدماتی، تعداد زیادی از پروژه های متوقف و یا نیمه تمام را مشاهده خواهیم نمود، که دلیل این امر به احتمال زیاد یکی از نکات زیر می باشد.
عدم دسترسی به منابع و امکانات کافی برای ادامه پروژه
به پایان نرسیدن پروژه های پیش نیاز لازم
عقیم ماندن طرح به دلیل سودمند نبودن در مراحل یا پروژه های بعدی
سودمند نبودن طرح به دلیل عدم هماهنگی با اهداف و موقعیت سازمان و از این قبیل، البته دیده می شود که در اکثر این پروژه ها، مراحل ارزیابی، انتخاب، برنامه ریزی و مدیریت پروژه به خوبی انجام گرفته است و هریک از پروژه ها به خودی خود امکان پذیر، اقتصادی و دارای سایر شرایط لازم بوده است. اما مجموعه آنها به گونه ای نیست که اهداف، اولویتها و ترجیحات سازمان و تمامی ملاحظات لازم را با در نظر گرفتن محدودیتها و شرایط سازمان بهینه کند. در این حالت است که با مشکلاتی از قبیل مشکلات زیر مواجه می شویم.
عدم استفاده بهینه از منابع
عدم هماهنگی بین پروژه های سازمان
عدم توجه کافی و جامع به تمامی اهداف سازمان
در اینجا است که به اهمیت انتخاب پروژه ها با توجه به دیگر پروژه های مجموعه و با لحاظ کردن محدودیت ها، اهداف و اولویتهای سازمان پی برده و خواهیم دید که ارزیابی و انتخاب پروژه ها به صورت انفرادی و بدون توجه به سایر پروژه ها و … موجب مشکلاتی از قبیل، مشکلات مذکور خواهد شد. پس توجه به این امر ضروری است که پروژه های خاص در یک سازمان نه تنها باید امکان پذیر و اقتصادی باشند، بلکه باید در هماهنگی کامل با دیگر پروژه های سازمان با توجه به اهداف، اولویتها و محدودیتهای سازمان باشد. بنابراین هیچ پروژه ای نباید به طور مجزا انتخاب گردد بلکه باید در ارتباط با سایر پروژه ها مورد مطالعه و انتخاب شود.
تمامی آنچه که در بالا ذکر شد ما را به سمت موضوع انتخاب پورتفولیوی پروژه که همان انتخاب ترکیب بهینه پروژه می باشد رهنمون می سازد. زیرا در انتخاب پورتفولیوی پروژه، هر پروژه با توجه به محدودیت های گوناگون سازمان و با در نظر گرفتن اهداف و اولویتهای سازمان انتخاب می شود به گونه ای که در هر پریود زمانی بهترین ترکیب پروژه ها که بیشترین مطلوبیت را برای سازمان در بر داشته باشد، انتخاب شود. به عبارت دیگر در انتخاب پورتفولیوی پروژه، تاثیر انتخاب هر پروژه بر روی کل مجموعه در نظر گرفته می شود.
۲-۲-تاریخچه
در سال ۱۹۶۴ دو نفر با نامهای Baker, Pound به بررسی چگونگی هنر و دانش ارزیابی و انتخاب پروژه های R&D (تحقیق و توسعه) پرداختند. هر چند تحقیقات این دو منحصراً به پروژه های تحقیق و توسعه مرتبط بود. ولی مطالعات بعدی آنها منجر به بعضی از نتایج در مورد گذشته، حال و آینده روش های انتخاب پروژه گردید که در ادامه خلاصه ای از آن ذکر می شود.
استفاده از رویه های ساختار مند و عددی، برای ارزیابی و انتخاب پروژه ها از پدیده های اخیر می باشد. که به طور گسترده بعد از جنگ جهانی مورد استفاده قرار گرفته است. در ابتدا معیارهایی چون دوره بازگشت و متوسط نرخ بازگشت سالانه بیشتر از همه مورد استفاده قرار می گرفتند. البته این تکنیک ها هنوز هم توسط تعداد زیادی از شرکتهایی که احساس می کنند شرایط عدم اطمینان بر انتخاب پروژه احاطه دارد مورد استفاده قرار می گیرد.
سپس در طول دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ استفاده از مدلهای ساختارمند بتدریج گسترش پیدا کرد. در این زمان تعداد زیادی از مدلهای مورد استفاده منحصراً از نوع مدلهای سود/سودمندی بودند. این مدلها بر کوتاه کردن افق زمانی تصمیمات پروژه های سرمایه گذاری گرایش داشتند.
افزایش نرخ بهره در طول دهه ۱۹۷۰، موجب بالا رفتن نرخ بازگشت مورد انتظار شد و این به نوبه خود باعث کاهش سرمایه گذاری در پروژه هایی شد که از لحاظ زمانی، فاصله زیادی بین سرمایه گذاری وجود داشت. (شریفی اصفهانی، ۱۳۸۲)
برای مثال سرمایه گذاری کم در پروژه های بلند مدتی چون فولاد سازی و احیای مس به علت طولانی بودن دوره سرمایه گذاری، موجب عدم پاسخگویی به تقاضای رشد یافته این دو کالا شد. سپس با توجه به مشکلاتی که توجه صرف به یک معیار منحصر پدید می آورد، تمایلاتی در استفاده از مدلهایی که توانایی بکارگیری چندین معیار را در تصمیم گیری برای انتخاب و ارزیابی داشتند، بوجود آمد.
یک دهه بعد رشد قابل ملاحظه ای در استفاده از مدلهای ساختارمند و باز هم با تاکید برمدلهای سود مشاهده می شود. اما این بار مدلهایی که چندین معیار را برای تصمیم گیری دخالت می دادند، مورد توجه قرار گرفتند.سپس گرایشهایی به سمت استفاده از سیستم های اطلاعات تصمیم[۱] بوجود آمد. زیرا خیلی از مسائل تصمیم چند معیاره به راحتی قابل کمی کردن نبودند و روش های کمی کردن مرجحات نیز رضایتبخش نبودند.
بعد از آن سیستم های تصمیم تعاملی[۲] بوجود آمدند که به استفاده کنندگان اجازه می دادند که اثرات ترکیبات مختلف از پروژه های ممکن را امتحان کنند. در دهه ۱۹۹۰ پیشرفتهای چشمگیری در توسعه فرآیندهای ارزیابی ترجیحات که از اطلاعات ورودی مناسب برای رتبه بندی استفاده می کردند، دیده می شود. سپس این مدلها در زمینه هایی چون برنامه ریزی آرمانی[۳] و مدلهای تخصیص مورد استفاده قرار گرفتند.
پس از آن در شرایطی که محدودیتهای منابع، اهداف چند گانه و مرجحات و ملاحظات گوناگون در انتخاب پروژه ها بسیار با اهمیت بودند، گرایش به سمت مدلهایی که بتواند در انتخاب بهترین ترکیب از چند پروژه موثر واقع شود، بوجود آمد. ابتدا از مدلهایی که برای رتبه بندی پروژه ها به کار می رفت استفاده می شد. سپس مدلهای ریاضی جامعی برای انتخاب پورتفولیوی پروژه و تخصیص منابع که به طور همزمان ترجیحات، محدودیتها ومعیارها را در انتخاب بهترین ترکیب از پروژه ها و با هدف بیشینه کردن تابع هدف، به کار می گرفتند مورد استفاده قرار گرفت. مانند بعضی مدلهای تصمیم گیری چند معیاره و برنامه ریزی آرمانی و … در حال حاضر نیز تمایلاتی به سمت ایجاد سیستم های پشتیبانی تصمیم و سیستم های خبره در این زمینه وجود دارد. در این حالت تصمیم گیرنده می تواند به راحتی با وارد کردن اطلاعات، جواب بهینه را یافته و حتی به تجزیه و تحلیل حساسیت بپردازد و اثرات تغییر در اولویتها، محدودیتها و وزن مرجحات و … را در تصمیم گیری نهایی مشاهده کند.
۲-۳-تعاریف
۲-۳-۱- پروژه
طبق تعریف انیستیتو مدیریت پروژه آمریکا (PMI)[4] پروژه مجموعهای از فعالیتهای موقتی است که برای تحقق یک هدف مشخص و ایجاد یک محصول یا ارائه خدمات مشخص انجام میپذیرد.
بر اساس این تعریف و طبق توضیحات PMI ویژگیهای که یک پروژه را میتوان به این شرح بیان کرد. اول اینکه پروژه یک کار منحصر به فرد، جدید و غیر تکراری است. جدید بودن پروژه به این مفهوم است که پروژه یک محصول منحصر به فرد با مشخصات فنی تعیین شده دارد، هرچند ممکن است محصول پروژه مشابه محصولات پروژههای دیگر باشد. ویژگی بعدی پروژه این است که پروژه دارای یک نتیجه عینی در قالب محصول یا ارائه خدمت است. عملاً زمانی مجموعهای از فعالیتها را میتوان در قالب یک پروژه مطرح کرد، که این مجموعه فعالیت خروجی قابل ارائه داشته باشند، و نه اینکه ارائه محصول در آنها در گرو اجرای پروژه دیگری باشد موقتی بودن پروژه و به عبارتی داشتن یک نقطه شروع و پایان قابل تعریف ویژگی دیگر پروژههاست. بر این اساس مجموعهای از فعالیتها که بصورت مستمر در سازمانی در جریان هستند، را نمیتوان پروژه دانست. هر جزء از پروژه دارای زمان - منابع و هزینه خاصی است که روابط و وابستگی خاصی بین آنها حاکم است و نیازمند منابع کاری و مصرفی مختلفی است. در نهایت محصول پروژه بایستی در زمان مقرر و با هزینه مشخص انجام پذیرد، در صورتی که زمان دستیابی به هدفی محدود نباشد، به مجموعه فعالیتهایی که جهت دستیابی به آن هدف انجام میپذیرد نمیتوان پروژه گفت (Project Management Institute، ۲۰۱۰).
۲-۳-۲- مدیریت پروژه
جهت ارائه تعریفی برای مدیریت پروژه، با بررسی منابع، مشخص میشود که منابع مختلف تعاریف متنوعی برای مدیریت پروژه ارائه کردهاند. بر اساس تعریف PMI مدیریت پروژه استفاده از دانش، مهارتها، ابزار و تکنیکهایی جهت فعالیتهای پروژه است تا نیازهای پروژه برآورده شود. مدیریت پروژه از طریق استفاده و یکپارچهسازی فرآیندهای آغازین، برنامهریزی، اجرا، نظارت و کنترل و پایانی مدیریت پروژه انجام میشود (Project Management Institute، ۲۰۱۰).
مدیریت یک پروژه به صورت مشخص، کارهای زیر را بایستی پوشش دهد:
شناخت نیازها
ایجاد اهداف روشن و قابل دستیابی
ایجاد توازن میان درخواستهای متناقض در مورد کیفیت، محدوده کاری، زمان و هزینه
پذیرش مشخصات، برنامهها و روشها در مورد انتظارات متفاوت ذینفعان مختلف
۲-۳-۳- طرح
همانطور که پیشتر اشاره شد به مجموعهای از پروژهها که به صورت هدفمند در راستای مزایا و اهداف استراتژیک در یک مجموعه قرار گرفتهاند، طرح گفته میشود. تعریف بهتر طرح تعریف ارائه شده توسط انیستیتو مدیریت پروژه (PMI) است که در آن طرح عبارت است از مجموعهای از پروژه های مرتبط به هم که به خاطر منافعی که از مدیریت هماهنگ آنها حاصل میشود، لازم است بصورت همراستا (و نه به صورت جداگانه) مدیریت میشوند. تعاریف مشابهی در منابع دیگر برای طرح ارائه شده است. بهعنوان نمونه طرحکاری است که برای یکبار با مقاطع آغاز و پایان مشخص، اهداف، محدوده و معمولاً بودجه مشخص و روشن انجام میشود. “دکتر جی.ام. جوران میگوید:"طرح مسئلهای است که حل آن مستلزم زمانبندی است. ” هدف طرح در قالب اهداف جزییتر، اهداف پروژههای زیر مجموعه طرح را تشکیل میدهد و باید از قبل تعیین شده باشند. همچنین هر طرح با هزینه معین اجرا میگردد. هزینه اجرای طرح در مراحل اول سنجیده میشود و کلیه عوامل و مراحل عملیات و خدمات موضوع طرح را در برمیگیرد. هزینه طرح معیاری برای تشخیص اقتصادی بودن و مقایسه طرحهای مختلف با یکدیگر و عامل اصلی در ارزیابی طرح است. (Project Management Institute، ۲۰۱۰).
دانلود مقالات و پایان نامه ها با موضوع انتخاب پروژه های استراتژیک مبتنی بر نگاه منبع محور- ...