مدیریت شرکت باید در راستای تعیین منابع مالی مناسب هزینه منابع متعدد مالی را مشخص کند و نیز آثاری را که این منابع مالی بر بازده شرکت و در نهایت قیمت سهام دارد مشخص نماید (رحمانی، ۱۳۷۴).
در یک اقتصاد پیشرفته شرکت ها نیازمند اختراعات و ابداعات جدید و به تبع آن تولید به مقیاس وسیع میباشند، شرکت ها برای تولید انبوه مستلزم بکارگرفتن مقادیر زیادی از منابع مالی هستند.
منابع مالی از نظر یک شرکت در حالت کلی به دو دسته تقسیم میشوند:
الف) بدهی
ب) حقوق صاحبان سهام که شامل سهام عادی، اندوخته ها و سود و زیان انباشته است.
شرکت ها در انتخاب منبع مناسب تامین مالی برای پروژه جدید با سه موضوع اصلی روبرو هستند:
۱) آیا می توان برای تامین مالی از منابع داخلی استفاده نمود؟
۲) در صورتی که نیاز ما با تامین مالی از منابع بیرونی تامین می شود، آیا از محل بدهی یا حقوق صاحبان سهام میباشد؟
۳) در صورتی که قرار است از بدهی یا حقوق صاحبان سهام استفاده نمود، از کجا باید تامین شود و به چه شکلی؟
در یک تقسیم بندی دیگر تامین مالی به اشکال مختلف صــورت میگیرد که عبارتنـــد از: اســتقراض، صدور سهام و انباشته کردن سود شرکت. انتخاب بهترین گزینه تامین مالی حتما باید با مدنظر گرفتن مخارج تامین مالی صورت گیرد که در ادبیات مالی از آن تحت عنوان هزینه سرمایه یاد می شود (فاوفرنچ[۳]۱، ۱۹۹۹). در یک دسته بندی کلی دیگر شرکت به سه شیوه عمومی میتواند مبادلات مالی را سازماندهی کند: درونی، واسطه ای و بازاری. در تامین مالی درونی شرکت از محل سود توزیع نشده وجوه مورد نیاز خود را تامین میکند، این روش مطابق روش سازماندهی درون بنگاهی است (ادغام عمودی). در روش واسطه ای شرکت بر اساس یک قرارداد، وجوه مورد نیاز خود را از طریق واسطه های مالی تامین میکند (معادل روش ترکیب) و در روش بازاری شرکت وجوه مورد نیاز خود را با انتشار بدهی در نرخ رایج بازار تامین میکند (عدم ادغام) (نصیری اقدم، علی و نادران، الیاس، ۱۳۸۵).
منابع مالی میتوانند دو اثر بر روی بازده و قیمت سهام داشته باشند: اثر بلند مدت مربوط به تاثیرات آتی است که به جهت صرف این وجوه در پروژه هایی که ارزش فعلی خالص مثبت دارند، بر قیمت و در کل بر منافع سهامداران دارد، زیرا اگر شرکتی منابع مناسبی جذب نماید و مصارف بهینه داشته باشد سود خالص شرکت افزایش یافته و بر ارزش شرکت افزوده میگردد. اثر دوم اثر کوتاه مدت و لحظه ای است که مربوط به نشت اطلاعات درونی شرکت به بازارهای سرمایه میباشد چرا که هر گونه اطلاعات مالی و تولیدی که به نظر سهامداران و متخصصین بازارمهم است بر بازار سهام مؤثر است، مثلا بدهی های سرمایه ای تعهد مالی شرکت را افزایش و تکیه بیش از حد روی آن اهرم مالی را افزایش، احتمال ورشکستگی وعدم پرداخت اصل و فرع آن افزایش مییابد و تقاضای شرکت هایی که دارای تعهدات سنگینی هستند رو به کاهش می نهد. پس کاهش تقاضا کاهش قیمت و کاهش بازده را در پی خواهد داشت.
داشتن درک درستی از تاثیرات و ارتباطات تامین مالی و عملکرد عملیاتی، مدیران را در تصمیم گیریهای استراتژیکی اساسی شرکت یاری داده و اطلاعات مناسبی را برای علاقه مندی به سرمایه گذاری در این شرکت ها فراهم میسازد.
۱-۳ اهمیت و ضرورت تحقیق
گسترش بازارهای مالی و رقابتی شدن آن بازارها، فرایند تامین مالی را پیچیده نموده است. امروزه اوضاع اقتصادی حاکم بر جامعه و روند آن این ذهنیت را ایجاد میکند که در زمینه تامین مالی واحدهای اقتصادی مشکلات فراوانی وجود دارد. در این شرایط رقابتی، مدیران مالی میتوانند نقش اساسی را در بازارهای مالی ایفا نمایند.
آنچـه در این میان حائز اهمیـت است توجه به آثار و نتایج حاصل از اتخاذ تصمیمات تامین مالـی در میزان بازدهی و افزایش در ارزش شرکت است. قطعا شناسایی راه های مختلف تامین مالی و بهره گیری از ابزارهای مناسب مالی، مدیریت را در اتخاذ تصمیمات صحیح تر و کسب منافع بیشتر برای شرکت ها یاری خواهد نمود و استفاده بهینه از منابع مالی در حقیقت به مدیران این فرصت را خواهد داد تا ارزش کلی شرکت و ثروت صاحبان سرمایه را افزایش دهند.
مدیران مالی با قبول مسئولیت تامین مالی، باید بازارهای مالی و ابزارهای مالی موجود را بشناسند تا با به کارگیری ابزار مالی مناسب در بازارهای مالی اقتصادی ترین شیوه تامین مالی را مد نظر قرار دهند. استفاده از شیوه های مناسب تامین مالی برای اجرای پروژه های سودآور میتواند جهت افزایش ثروت سهامداران شرکت نقش اساسی را ایفا کند. بنابرین مدیریت در انتخاب استراتژی های تامین مالی بایستی حد مطلوب نقدینگی، عملکرد آتی و تداوم فعالیت شرکت و حداکثر نمودن ثروت سهامداران را مد نظر قرار دهد.
تصمیمات تامین مالی در اصل برای دو گروه از زیر مجموعه واحدهای اقتصادی اهمیت دارد، گروه اول خود شرکت یا مدیران و اداره کنندگان شرکت میباشد. همان طور که میدانیم ساختار مالی شرکت ها را، بدهی های بلندمدت(شامل اوراق مشارکت) و کوتاه مدت، سهام عادی و ممتاز، و سود انباشته تشکیل میدهد. شرکت ها به واسطه این منابع مالی وجوه و سرمایه مورد نیاز را جمع آوری میکنند و در دارایی ها و ماشین آلات سرمایه گذاری میکنند، پس دسترسی به منابع کم هزینه و طولانی مدت وبا مخاطره اندک یک امر حیاتی است، چرا که هر گونه تامین وجوه حداقل هزینه ای دارد که شرکت باید از بازده سرمایه گذاری آن ها را پرداخت نماید و عدم تادیه آن ها مخاطره جدی در پی دارد.
گروه دوم که درگیر این مسئله هستند تامین کنندگان وجوه یا سهامداران میباشند، این موضوع از آنجا برای گروه دوم اهمیت دارد که سهامداران به دنبال منافع بیشتر و یا مخاطرات کمترهستند پس می خواهند تصمیمات مالی به گونه ای سازماندهی شوند که قیمت سهام و بازده شان بیشتر گردد.
مسئله تامین مالی این پرسش را مطرح میکند که آیا استفاده از سود انباشته قیمت سهام را تغییر
میدهد؟ استقراض چه اثری بر روی قیمت و بازده دارد؟ لذا سهامداران نسبت به تصمیمات مالی
عکس العمل نشان میدهند که ریسک را کاهش و بازده را افزایش دهند.
تقسیم سود از دو جنبه بسیار مهم قابل بحث است، از یک طرف عاملی اثر گذار بر سرمایه گذاری های پیش روی شرکت هاست، تقسیم سود موجب کاهش منابع داخلی و افزایش نیاز به منابع مالی خارجی می شود و از طرفی دیگر بسیاری از سهامداران شرکت خواهان تقسیم سود نقدی هستند، از این رو مدیران با هدف حداکثر کردن ثروت همواره باید بین علایق مختلف آنان و فرصت های سودآور سرمایه گذاری تعادل برقرار کنند. بنابرین تصمیمات تقسیم سود که از سوی مدیران شرکت ها اتخاذ می شود بسیار حساس و دارای اهمیت است (مهرانی و تالانه، ۱۳۷۷).
در حال حاضر بورس اوراق بهادار به عنوان تنها بازار سرمایه در ایران نقش اساسی و مهمی در تامین وجوه مورد نیاز شرکت ها و جذب سرمایه برای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایفا میکند (انتشار سهام جدید و عرضه سهام در بازار بورس)، از این رو جهت افزایش آگاهی و دانش سرمایه گذاران و علاقه مندان به سرمایه گذاری در بازار سرمایه، بررسی و تحقیقاتی پیرامون فعالیت های بورس اوراق بهادار و شرکت های پذیرفته شده در آن ضرورتی انکار ناپذیر میباشد.
۱-۴ اهداف تحقیق
“